ورماخت ( آلمانی: ( شنیدن ) ) به معنای لغوی نیروی دفاعی، عنوان اطلاقی به نیروهای مسلح یک پارچه کشور آلمان در دوره رایش سوم از سال ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۵ بود. ورماخت پس از زیر پا نهاده شدن محدودیت های اعمال شده توسط پیمان ورسای، با استفاده از هسته و ساختار رایشسور پدید آمد و به سرعت گسترش یافت. ورماخت توسط ستادی تحت عنوان فرماندهی عالی ورماخت، هدایت و شامل هیر ( نیروی زمینی ) ، کریگسمارینه ( نیروی دریایی ) و لوفت وافه ( نیروی هوایی ) می شد. مجموعا حدود ۱۸ میلیون نفر در طول حیات آن در ورماخت خدمت کردند.
پس از جنگ جهانی اول و انعقاد پیمان ورسای، آلمان وادار به محدود نگاه داشتن شمار قوای نیروی زمینی خود به صد هزار نفر و نیروی دریایی خود به پانزده هزار نفر شد. در اختیار داشتن توپخانه سنگین برای نیروی زمینی آلمان ممنوع شده، خدمت وظیفه عمومی ملغی گشته و نیروی هوایی این کشور نیز منحل گردید. آلمان نیروی مسلحی تحت عنوان «رایشسور» به رهبری هانس فن زکت و بهترین و خبره ترین نیروهایش تشکیل داد. [ ۱] بر مبنای بند ۱۶۰ پیمان ورسای، این کشور می بایستی از رایشسور انحصارا جهت «حفظ نظم درون اراضی آلمان و به عنوان پلیس مرزی» استفاده می نمود. این تعریف از کارایی که قصد داشت نیروی زمینی آلمان را صرفاً به یک نیروی پلیس بدل کند، هیچگاه در آلمان مورد پذیرش واقع نشد. رایشسور می دانست که ادعای آن بر عمل به عنوان ابزار حفظ استقلال و حاکمیت کشور، کاملاً با خواسته اکثریت ملت آلمان و نمایندگان سیاسی آن ها مطابق دارد. رایشسور از همان ابتدا صرفاً به عنوان یک راه حل موقت در نظر گرفته می شد. [ ۲]
فن زکت از ماه ژانویه سال ۱۹۲۱، شروع به عیان کردن برداشت خود از وظیفه او در تبدیل رایشسور به هسته یک نیروی بزرگ تر در آینده که پایبند به محدودیت های پیمان ورسای نیست، کرد. [ ۳] او معتقد بود یک راهبرد تهاجمی - تدافعی که توسط نیروهای پر سرعت اجرا شود می تواند باعث جبران ضعف و کمبود در نفرات و تجهیزات گردد؛ بنابراین فن زکت برنامه موتوریزه سازی نیروی زمینی را در طول نیمه اول دهه ۱۹۲۰ آغاز کرد. او سواره نظام آلمان را نوسازی کرد و آن را به نیرویی متحرک، مهاجم و نیمه موتوریزه برای عملیات های عمیق بدل ساخت. رایشسور همچنین از سال ۱۹۲۵ شروع به تولید تعداد کمی تانک کرد که جهت پوشاندن کاربرد نظامی آن ها، «تراکتور بزرگ و تراکتور کوچک» نامیده شدند. [ ۴] برای دور نگاه داشتن چنین فعالیت هایی از چشم متفقین، آلمان شروع به انجام مذاکرات با شوروی جهت برقراری تأسیسات مخفی آموزشی - تحقیقاتی در این کشور نمود. بدین ترتیب سال ۱۹۲۴ یک پایگاه بزرگ هوایی در لیپتسک ایجاد شد تا رایشسور بتواند اقدامات لازم به منظور پیشرفت در زمینه هوانوردی نظامی و فراهم آوردن خدمه ای ماهر برای آن را صورت دهد. فن زکت همچنین موفق شد موافقت شوروی با ایجاد یک دانشکده تانک در کازان را به دست آورد که البته گشایش آن تا سال ۱۹۲۹ به طول انجامید چرا که آلمان هنوز نمی توانست مقدار کافی تانک تولید نماید. [ ۵]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفپس از جنگ جهانی اول و انعقاد پیمان ورسای، آلمان وادار به محدود نگاه داشتن شمار قوای نیروی زمینی خود به صد هزار نفر و نیروی دریایی خود به پانزده هزار نفر شد. در اختیار داشتن توپخانه سنگین برای نیروی زمینی آلمان ممنوع شده، خدمت وظیفه عمومی ملغی گشته و نیروی هوایی این کشور نیز منحل گردید. آلمان نیروی مسلحی تحت عنوان «رایشسور» به رهبری هانس فن زکت و بهترین و خبره ترین نیروهایش تشکیل داد. [ ۱] بر مبنای بند ۱۶۰ پیمان ورسای، این کشور می بایستی از رایشسور انحصارا جهت «حفظ نظم درون اراضی آلمان و به عنوان پلیس مرزی» استفاده می نمود. این تعریف از کارایی که قصد داشت نیروی زمینی آلمان را صرفاً به یک نیروی پلیس بدل کند، هیچگاه در آلمان مورد پذیرش واقع نشد. رایشسور می دانست که ادعای آن بر عمل به عنوان ابزار حفظ استقلال و حاکمیت کشور، کاملاً با خواسته اکثریت ملت آلمان و نمایندگان سیاسی آن ها مطابق دارد. رایشسور از همان ابتدا صرفاً به عنوان یک راه حل موقت در نظر گرفته می شد. [ ۲]
فن زکت از ماه ژانویه سال ۱۹۲۱، شروع به عیان کردن برداشت خود از وظیفه او در تبدیل رایشسور به هسته یک نیروی بزرگ تر در آینده که پایبند به محدودیت های پیمان ورسای نیست، کرد. [ ۳] او معتقد بود یک راهبرد تهاجمی - تدافعی که توسط نیروهای پر سرعت اجرا شود می تواند باعث جبران ضعف و کمبود در نفرات و تجهیزات گردد؛ بنابراین فن زکت برنامه موتوریزه سازی نیروی زمینی را در طول نیمه اول دهه ۱۹۲۰ آغاز کرد. او سواره نظام آلمان را نوسازی کرد و آن را به نیرویی متحرک، مهاجم و نیمه موتوریزه برای عملیات های عمیق بدل ساخت. رایشسور همچنین از سال ۱۹۲۵ شروع به تولید تعداد کمی تانک کرد که جهت پوشاندن کاربرد نظامی آن ها، «تراکتور بزرگ و تراکتور کوچک» نامیده شدند. [ ۴] برای دور نگاه داشتن چنین فعالیت هایی از چشم متفقین، آلمان شروع به انجام مذاکرات با شوروی جهت برقراری تأسیسات مخفی آموزشی - تحقیقاتی در این کشور نمود. بدین ترتیب سال ۱۹۲۴ یک پایگاه بزرگ هوایی در لیپتسک ایجاد شد تا رایشسور بتواند اقدامات لازم به منظور پیشرفت در زمینه هوانوردی نظامی و فراهم آوردن خدمه ای ماهر برای آن را صورت دهد. فن زکت همچنین موفق شد موافقت شوروی با ایجاد یک دانشکده تانک در کازان را به دست آورد که البته گشایش آن تا سال ۱۹۲۹ به طول انجامید چرا که آلمان هنوز نمی توانست مقدار کافی تانک تولید نماید. [ ۵]
wiki: ورماخت