فرهنگ اسم ها
معنی: کوشا، پیگیر، نام پسر فرشید، پسر لهراسپ پادشاه کیانی
برچسب ها: اسم، اسم با و، اسم پسر، اسم فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
(صفت اسم ) گاو نر گاو ورز ور زاو گاو ماده : و هر بنده ای با زن و فرزند و مال و تجمل و هم چندانکه گاو ورزا او را بود او را گاوان ماده بود .
ورزاو گاو نر
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (صفت ) [قدیمی] نر (گاو ): گاو ورزا.
گویش مازنی
دانشنامه عمومی
ورزا (منطقةالبروج). ورزا ( 丑 ) یکی از ۱۲ جانوری است که بنا بر تقویم چینی و تقویم مغولی هر ۱۲ سال یک بار در منطقةالبروج چینی و منطقةالبروج مغولی ظاهر می شود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: ورزا (منطقةالبروج)
پیشنهاد کاربران
● گاو نر بالغ، گاو نر اخته ( در زبان گیلکی و منشا این واژه نیز کاملا از زبان گیلکی برگرفته شده.
در زبان گیلکی:
گاو نر بالغ: ورزا
گاو نر جوان: کرامیج
گاو نر زیر یک سال: کل دوموس
گاو ماده جوان: تولوم
در زبان گیلکی:
گاو نر بالغ: ورزا
گاو نر جوان: کرامیج
گاو نر زیر یک سال: کل دوموس
گاو ماده جوان: تولوم
ورزا از بن مضارع فعل ورزیدن، ورز همانند کلمه بینا که از بن مضارع دیدن ، بین هست.
گاو گو. ورزا
گاو از ریشه *gā́wš یک واژه از ایران باستان است با ۴۰۰۰ سال دیرینگی. در اوستا آن را گو gao نامیدن.
در میانه و باختر ایران آن را گاب میگویند ( کاشانی ها هنوز گاب میگویند )
گاو یا گو یک جاندار ماده و بچه زا است.
... [مشاهده متن کامل]
به گاو نر ورزا گویند از واژه xrʾzn یا xarāzan که دگرگون شده واژه gauuāza گووزرا اوستایی است به چم گاو که برای ورز زمین است یا ورزاگاو
همچنین در اوستا به جاندار ماده. Avestan�uxshan گفته میشود . و واژه ox انگلیسی از ریشه واژه Avestan�uxshan و ایران باستان است.
واژه گاو به زبان اروپایان راه یافنه و با آواهای گوناگون بکار میرود. وبگاه ریشه یابی واژه گاو
https://en. m. wiktionary. org/wiki/cow
https://www. etymonline. com /word/cow#etymonline_v_19197
وبگاه ریشه یابی واژه ox انگلیسی که از واژه اکشان یا اکسان پارسی است.
https://www. etymonline. com/word/ox#etymonline_v_10121
https://en. m. wiktionary. org/wiki/ox
گوساله
گو یک ساله یا گو خرد سال را گوساله گویند.
@iranarya
برنامه بیتا
ایران سرزمین نیک زادگان
گاو از ریشه *gā́wš یک واژه از ایران باستان است با ۴۰۰۰ سال دیرینگی. در اوستا آن را گو gao نامیدن.
در میانه و باختر ایران آن را گاب میگویند ( کاشانی ها هنوز گاب میگویند )
گاو یا گو یک جاندار ماده و بچه زا است.
... [مشاهده متن کامل]
به گاو نر ورزا گویند از واژه xrʾzn یا xarāzan که دگرگون شده واژه gauuāza گووزرا اوستایی است به چم گاو که برای ورز زمین است یا ورزاگاو
همچنین در اوستا به جاندار ماده. Avestan�uxshan گفته میشود . و واژه ox انگلیسی از ریشه واژه Avestan�uxshan و ایران باستان است.
واژه گاو به زبان اروپایان راه یافنه و با آواهای گوناگون بکار میرود. وبگاه ریشه یابی واژه گاو
https://www. etymonline. com /word/cow#etymonline_v_19197
وبگاه ریشه یابی واژه ox انگلیسی که از واژه اکشان یا اکسان پارسی است.
https://www. etymonline. com/word/ox#etymonline_v_10121
گوساله
گو یک ساله یا گو خرد سال را گوساله گویند.
برنامه بیتا
ایران سرزمین نیک زادگان
گاو نر اخته ، نره گاو اخته
ورزا:گاو نر، گاو نر کاری در کشاورزی در بیجار کاری ( شالیزار ) کاو نر نیرومند وکاری. از دیگر اصطلاحات مرتبط با گاو عبارتنداز، کل، گاو، گو، منده، کلو، دموس، کرامیج، مایه منده، تلوم، و. . . کلمه گالشی وگیلکی. ورزا:گاو نر.
( در زبان گیلکی ) =گاو نر
به گاوی که گاو آهن را می کشد
در زبان لری بختیاری
در زبان لری بختیاری