وراقی

لغت نامه دهخدا

وراقی. [ وَ قا ] ( ع اِ ) ج ِ ورقاء.( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به ورقاء شود.

وراقی. [ وَ ] ( ع اِ ) وراق. ج ِ ورقاء. ( منتهی الارب ) ( ازاقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به ورقاء شود.

وراقی. [ وَرْ را ] ( حامص ) شغل و عمل وراق. رجوع به وراق شود.

وراقی. [ وَرْ را ] ( اِ ) یکی از خطوط اسلامی. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

۱- شغل و عمل وراق . ۲ - ( اسم ) یکی از خطوط اسلامی .
یکی از خطوط اسلامی

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] ورّاق به معنی کاغذبُرنده، کاغذ فروش، کراسه نویس، صحاف، کاتب، و نویسنده است. وراق در واقع کسی است که کاغذ را می بُرد و ورق می سازد. وراق ها گاه با موی اسب و گاهی با ناخن خود یک ورق را دو حِصّه (قسمت) می کردند. چون کاغذ گرانبها بود، وراق در بریدن آن صرفه جویی می کرد و مهارت خود را در قطع و برش کتاب ها نشان می داد و از این روست که این فن از هنرهای ظریف محسوب می شود.
از جمله مهم ترین کشورهایی که در وراقی سرآمد بوده اند، مصر، ایران، ترکیه، هند، عربستان و یمن هستند. هر یک از این کشورها از لحاظ شیوه کار، ویژگی های خاص خود را داشتند.
صحافی و وراقی عربی بسیار ساده تر و کم آرایه تر از نمونه های فارسی و ترکی بوده است. قرآن های نفیس از دوره مملوکیان مصر که هم اکنون در موزه ویکتوریای لندن نگهداری می شود، از نمونه های عالی این هنرها محسوب می شود.
صحافی و وراقی در ترکیه ترکیبی از شیوه ایرانی با نوآوری های اسلوب ترکی است و پیشینه آن به قرن هفدهم برمی گردد. در قرن نوزدهم تأثیر و نفوذ غرب در هنر کتاب و کتاب آرایی، به ویژه در صحافی اثر نهاد. البته صحافی ترکی نسبت به صحافی ایرانی تنوع کمتری دارد. کتاب آرایی و هنرهای تجلید و صحافی در هند نیز شباهت بسیاری به اسلوب ایرانی دارد.
هنر تجلید که بخشی از وراقی است، در قرون اولیه میلادی در اروپای غربی رواج یافت. اما در شرق نمونه هایی زیبا از این هنر پیش تر خلق شده بود. در کشورهای آسیایی غیراسلامی از جمله تبت، نپال، برمه، تایلند، چین و ژاپن نیز این هنر وجود دارد.
وراقان در جوامع اسلامی و ایران مقامی ارجمند داشته اند و بیشتر امور مرتبط با کتاب از آماده سازی اولیه تا مقابله با متن اصلی را عهده دار بوده اند. شماری از دانشمندان مسلمان، مانند ابن ندیم (380ق.) و یاقوت حموی (574-626ق.) از وراقان بودند. از دیگر وراقان مشهور، محمدعلی بن سلیمان راوندی مؤلف کتاب راحه الصدور و آیه السرور است. وی می گوید که "هفتاد گونه خط را ضبط کردم و از نسخ مصحف و تذهیب و جلد که به غایت آموخته بودم کسبی می کردم". حسین وراق پدر شهید بلخی (325ق.) و اسمعیل وراق پدر ازرقی شاعر (465؟ق.) نیز از وراقان مشهور بوده اند.
علی بن نصرالوراق نیشابوری و ابوجعفرمحمد بن حسن خیری الوراق نیز از همین صنف شمرده می شوند. ابوبکر محمد بن ابی رافع الوراق که نسخه ای از خلق النبی را کتابت کرده است ــ و هم اکنون در کتابخانه دانشگاه لیدن نگهداری می شود ــ نیز به این حرفه اشتغال داشته است. عمررضا کحاله مؤلف کتاب ارزشمند معجم المؤلفین به عالمان بسیاری که حرفه آنها وراقی بوده اشاره کرده است.
بزرگان سیاست، ادب و دین برای خود وراقان اختصاصی داشته اند. از آن جمله می توان به ابوالعباس محمد بن یزید و ابن عبدوس جهشیاری (331ق.) اشاره کرد که هر یک چندین وراق داشتند. در دوره قاجار لقب و سِمَت صحاف باشی در مورد وراقان و مُجَلِدّان بکار می رفت. آخرین فردی که به این لقب شهرت داشت میرزا محمدتقی صحاف باشی بود.

پیشنهاد کاربران

بپرس