واپس افتاده

لغت نامه دهخدا

واپس افتاده. [ پ َ اُ دَ/ دِ ] ( ن مف مرکب ) عقب افتاده. در راه پس مانده. دیری کننده. ( ناظم الاطباء ). رجوع به واپس افتادن شود.

فرهنگ فارسی

عقب افتاده در راه پس مانده

پیشنهاد کاربران

بپرس