واو
/vAv/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
یا رنگ آب . جمع واوات
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
* واو مجهول: (ادبی ) مصوّتی میان او (u
* واو معدوله: (ادبی ) واوی که نوشته می شود ولی خوانده نمی شود: خواب، خواهر.
* واو معروف: ِ(ادبی ) واوی که نوشته و خوانده می شود: خوب، نیکو، دور.
دانشنامه عمومی
واو (ترانه اینا). واو ( به انگلیسی: Wow ) تک آهنگی از هنرمند اهل رومانی اینا که در سال ۲۰۱۲ میلادی منتشر شد.
wiki: واو (ترانه اینا)
واو (حرف). واو، دیگما ( بزرگ Ϝ، کوچکϝ; ( به یونانی: ϝαῦ, δίγαμμα ) ) یک حرف کهن الفبای یونانی است. این حرف در اصل برای نشان دادن صدای /w/ به کار می رفت اما امروزه در اعداد یونانی برای ۶ به کار می رود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: واو (حرف)
پیشنهاد کاربران
رنگ آب را ( واو ) گویند
واو، وُو، wow
نویسه و واج /و/ با نام "واو" به جز واکه های ( واجهای صدادارِ ) [اُ] و [او] که برای نمونه در واژه های "خوش" و "گوش" به کار می روند، این نویسه در پارسی نماینده واج [و] ) ( V در لاتین ) نیز است مانند واژه های "سَروَر sarvar"، "توان tavan"، "وادار vadar"، خانواده، نانوا، ورزش و. . .
... [مشاهده متن کامل]
این واج از برخورد لب پایین به دندانهای پیشینِ بالا ساخته می شود ( واجگاهِ [و یا V] ) و مانند "پژگچ" در زبان تازی نبوده است، به تازگی نویسندگان تازی از نویسه [ف] با سه نقطه روی آن، برای نشان دادن واج V در وامواژه های لاتینیِ درون شده به عربی بهره برده اند، درواقع این کار باید بسیار زودتر از اینها و در پارسی و همزمان با ساخته شدن واجهای پژگچ انجام می گرفت.
نویسه [و] همچنین نماینده واج [و] ( W در لاتین ) است که هم در پارسی و هم تازی کاربرد دارد: "گوهر Gowhar"، "خسرو Khosrow"، "فردوس Ferdows"، پرتو، دُور، روشن و. . ، این واج با گرد و لوله ای شدن لبها ساخته می شود ( واجگاهِ [و یا W] ) و در پارسی کهن، در واژه هایی مانند "خواهر، خویش، خواستن، خواب و. . . نیز کاربرد داشت.
... [مشاهده متن کامل]
این واج از برخورد لب پایین به دندانهای پیشینِ بالا ساخته می شود ( واجگاهِ [و یا V] ) و مانند "پژگچ" در زبان تازی نبوده است، به تازگی نویسندگان تازی از نویسه [ف] با سه نقطه روی آن، برای نشان دادن واج V در وامواژه های لاتینیِ درون شده به عربی بهره برده اند، درواقع این کار باید بسیار زودتر از اینها و در پارسی و همزمان با ساخته شدن واجهای پژگچ انجام می گرفت.
نویسه [و] همچنین نماینده واج [و] ( W در لاتین ) است که هم در پارسی و هم تازی کاربرد دارد: "گوهر Gowhar"، "خسرو Khosrow"، "فردوس Ferdows"، پرتو، دُور، روشن و. . ، این واج با گرد و لوله ای شدن لبها ساخته می شود ( واجگاهِ [و یا W] ) و در پارسی کهن، در واژه هایی مانند "خواهر، خویش، خواستن، خواب و. . . نیز کاربرد داشت.
واو یک حرف یک دنیا معناست هم یکی است و هم همه :یکان با واو نمایش داده میشوند و همگان هم با واو هم حرف وصل است و هم فصل
برای خوشحالی و تعجب زیاد!!!