[ویکی فقه] صفت برای شیء جزئی معیّن در خارج را واحد شخصی گویند.
واحد شخصی، مقابل واحد کلی، واحدی است که جزئی بوده و قابلیت صدق بر افراد متعدد را ندارد؛ به بیان دیگر، واحد شخصی، امری است که در مفهوم و مصداق واحد می باشد، مانند: زید.
اجتماع امر و نهی در واحد شخصی
واحد شخصی که در یک مصداق مشخص منحصر است، امکان دارد دارای یک جهت و یا جهات متعدد باشد؛ در صورتی که دارای یک جهت باشد، توجه امر و نهی در آنِ واحد به آن غیر ممکن است، زیرا مطلوب در امر، ایجاد فعل و مطلوب در نهی، عدم ایجاد آن است؛ بنابراین، آمر نمی تواند در یک زمان و از یک لحاظ دو تصمیم متضاد گرفته، هم طالب وجود آن و هم طالب عدم آن باشد، و مأمور نیز نمی تواند در یک زمان هم آن را انجام دهد و هم ترک کند؛ پس اجتماع امر و نهی در این مورد، هم به اعتبار نفس تکلیف و هم به اعتبار مکلف، محال است و اصولی ها در این مورد نزاعی ندارند، بلکه نزاع آنان در واحد شخصی ای است که دارای جهات و اعتبارات مختلف می باشد، مانند: نماز در خانه غصبی که از یک لحاظ، عمل عبادی و از لحاظی دیگر، عمل عدوانی است. سخن اصولیون، هم از نظر نفی و هم از نظر اثبات، در این مورد دوم است.
واحد شخصی، مقابل واحد کلی، واحدی است که جزئی بوده و قابلیت صدق بر افراد متعدد را ندارد؛ به بیان دیگر، واحد شخصی، امری است که در مفهوم و مصداق واحد می باشد، مانند: زید.
اجتماع امر و نهی در واحد شخصی
واحد شخصی که در یک مصداق مشخص منحصر است، امکان دارد دارای یک جهت و یا جهات متعدد باشد؛ در صورتی که دارای یک جهت باشد، توجه امر و نهی در آنِ واحد به آن غیر ممکن است، زیرا مطلوب در امر، ایجاد فعل و مطلوب در نهی، عدم ایجاد آن است؛ بنابراین، آمر نمی تواند در یک زمان و از یک لحاظ دو تصمیم متضاد گرفته، هم طالب وجود آن و هم طالب عدم آن باشد، و مأمور نیز نمی تواند در یک زمان هم آن را انجام دهد و هم ترک کند؛ پس اجتماع امر و نهی در این مورد، هم به اعتبار نفس تکلیف و هم به اعتبار مکلف، محال است و اصولی ها در این مورد نزاعی ندارند، بلکه نزاع آنان در واحد شخصی ای است که دارای جهات و اعتبارات مختلف می باشد، مانند: نماز در خانه غصبی که از یک لحاظ، عمل عبادی و از لحاظی دیگر، عمل عدوانی است. سخن اصولیون، هم از نظر نفی و هم از نظر اثبات، در این مورد دوم است.
wikifeqh: واحد_شخصی