واجب موسع

لغت نامه دهخدا

واجب موسع. [ج ِ ب ِ م ُ وَس ْ س َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) واجب به اعتبار وقت آن دو قسم است : واجب مضیق و واجب موسع. اگر زمان واجب زائد بر آن باشد واجب موسع نامیده میشود و زمان آن را ظرف مینامند مانند نماز ظهر که وقتشان از ظهر است تا غروب. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). و اگر وجوب متعلق به وقت بود و آن وقت زاید بر فعل باشد آن را واجب موسع خوانند و توسع شاید که در جمع عمرباشد همچو حج و قضاء فائت که مکلف را تأخیر در اینها مادام که ظن فوت نباشد جایز است و شاید که در وقت معین باشد همچو نماز صبح که وقت آن صبح صادق است تاطلوع آفتاب. و علما را در واجب موسع خلاف است بعضی از اصحاب شافعی گفتند این واجب موسع نیست بلکه وجوب مختص است به اول وقت و اگر تأخیر کند قضا باشد و بعضی از اصحاب ابی حنیفه گفتند وجوب مختص است به آخر وقت و اگر در اول وقت بگذارد مستعجل بود همچو کسی که زکوة را پیش از حولان حول بدهد و کرخی گفت آنچه در اول وقت موقوف باشد اگر مصلی در آخر وقت بر صفت تکلیف بماند آنچه او گذارده بود واجب بوده باشد والا سنت بود و بعض متکلمان را مذهب آن است که واجب در اول وقت فعل است یا عزم. اما در آخر وقت فعل متعین شود. مذهب ابوالحسین بصری و جمهور اصحاب آن است که مکلف مجهز است در ایقاع فعل در اجزاء آن وقت. و این قول بهتر است ، زیرا که بعضی از اجزاء وقت را بر بعضی دیگر اولویتی نیست. وجه سوم : نسبت با مکلف چنانکه اگر متناول کل واحد من الافراد مکلفان بود به تعیین ، همچو صلوة خمس. یا متناول واحد معین همچو تهجد که مخصوص برسول ( ص )بود، آن را فرض عین خوانند. و اگر متناول بعضی غیرمعین بود همچو جهاد، آن را فرض غیر کفایه خوانند و فرض علی الکفایه گاه بود که بر کل واحد واجب شود، چنانچه هر طایفه ای گمان برند که غیر ایشان بدان قیام نموده و گاه باشد که از همه ساقط شود، چنانچه به هر طایفه ای گمان برند که غیر ایشان بدان قیام نموده. ( نفائس الفنون ص 112 ). و رجوع به واجب و واجب مضیق شود.

فرهنگ فارسی

واجب باعتبار وقت آن دو قسم است واجب مضیق و واجب موسع .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] واجب دارای زمان زاید بر وقت لازم برای انجام آن را واجب موسّع گویند.
واجب موسع، از اقسام واجب موقت و مقابل واجب مضیَّق بوده و به واجبی گفته می شود که مقدار زمانی که شارع برای آن معین نموده است بیشتر از مقدار زمان لازم برای انجام آن است؛ برای مثال، زمان لازم برای خواندن نماز ظهر و عصر پانزده دقیقه است، ولی زمان تعیین شده برای آن، پنج الی شش ساعت می باشد.
امکان وقوع واجب موسّع
در امکان وقوع واجب موسّع، میان اصولی ها اختلاف است؛ برخی به استحاله و عدم امکان آن معتقدند، زیرا از سویی مسلّم است که وجوب، بدون منع از ترک نیست، و منع از ترک یا در ذات وجوب داخل است اگر ترکب آن را بپذیریم و یا لازمه لاینفک آن است اگر به بساطت وجوب معتقد شویم - و از سوی دیگر، مکلف، در واجبات موسَّع حق دارد عمل را در اول یا وسط وقت، ترک کند و فقط آخر وقت آن را به جا آورد، و این دو با هم سازگار نیست.اما اکثریت به امکان و وقوع آن معتقدند.
بیان مظفر در امکان وقوع
مرحوم «مظفر» برای حل این مشکل می گوید: اگر در واجبات موسّع وجوب روی همان فرد از فعل رفته باشد که در اول، وسط و یا آخر وقت انجام می گیرد، اشکال وارد است، اما وجوب همواره به طبیعت تعلق گرفته و مطلوب مولا ایجاد «صرف الوجود» طبیعت است و در صورتی که وقت وسیع باشد، مکلف می تواند این صرف الوجود را در قطعه اول یا دوم از زمان و یا هر وقت دیگر که خواست، انجام دهد. از این رو این واجب، افراد متعدد طولی و تدریجی پیدا کرده و عقل، مکلف را میان افراد طولی مخیر می کند، چنان که در افراد عرضی هم، عقل وی را مخیر می کند.وی با این بیان، نظر دیگران را که گفته اند وجوب به اول وقت اختصاص دارد و اگر پس از آن انجام شود قضای آن عمل است، و یا گفته اند وجوب به آخر وقت اختصاص دارد و اگر کسی اول وقت به جا آورد فعل مستحبی انجام داده و یا عمل او متزلزل و معلق خواهد بود، مردود دانسته است.

پیشنهاد کاربران

بپرس