واجب مطلق

لغت نامه دهخدا

واجب مطلق. [ ج ِ ب ِ م ُ ل َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) واجب به اعتبار مقدمه وجودش دو قسم است : واجب مطلق و واجب مقید. واجب مطلق آن است که وجوب آن تنها بر مقدمه وجودش متوقف نباشد. واجب مطلق را به آنچه در هر وقتی و در هر حالی واجب است تفسیر کرده اند. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). و رجوع به واجب و وجوب و واجب مقید و ص 1448 کشاف شود. || ( اِخ ) خدای تعالی :
واجب آمد بر آدمی شش حق
اولش حق واجب مطلق.
اوحدی.
و رجوع به واجب و واجب الوجود شود.

فرهنگ فارسی

واجب باعتبار مقدمه وجودش دو قسم است : واجب مطلق و واجب مقید .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] فعل دارای وجوب غیر مشروط را واجب مطلق گویند.
واجب مطلق، مقابل واجب مشروط، واجبی است که وجوب آن هیچ قید و شرطی ندارد، مانند: نماز در مقایسه با طهارت، که به مجرد رسیدن وقت، نماز واجب می گردد، چه شخص طهارت داشته باشد چه نداشته باشد.در کتاب «الفصول فی الاصول» آمده است: «... ینقسم الواجب ببعض الاعتبارات الی مطلق و مشروط فالمطلق منه ما لا یتوقف وجوبه بعد حصول شرائط التکلیف من البلوغ و العقل و العلم و القدرة، علی شیء کالمعرفة...».

پیشنهاد کاربران

بپرس