وائل بن حجر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] از صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم که تا دوران حکومت امویان را درک نموده است، شخصیتی معروف به نام وائل بن حجر حضرمی است.
نام کامل او وائل بن حجر بن سعد بن مسروق بن وائل بن ضمعج بن وائل بن ربیعة بن وائل بن نعمان بن زید بن مالک بن زید است. برخی دیگر درباره نام کامل او گفتند: وائل بن حجر بن سعید بن مسروق بن وائل بن نعمان بن ربیعة بن حارث بن عوف بن سعد بن عوف بن عدی بن مالک بن شرحبیل بن مالک بن مرة بن حمیر بن زید حضرمی اهل منطقه حضرموت است. پدر او از پادشاهان حضرموت بوده و وی نیز مردی معروف و از پادشاهان حضرموت به شمار می رود. در مورد تاریخ تولد او چیزی در تاریخ ذکر نشده است. او از شعرا و اصحاب پیامبر می باشد و در واقع نماینده پیامبر در گردآوری زکات منطقه خود بوده است. در این مقاله سعی شده است به زندگی و عملکرد او پرداخته شود.
اسلام آوردن وائل بن حجر
او با قبیله اش به عنوان وفد خدمت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلّم رسیده و به دین اسلام مشرف شده است. کنیه او ابوهنیده از مردم قحطانی دانسته شده است. او می گوید من پادشاه منطقه بزرگی بودم و اشخاص زیادی از من اطاعت می کردند؛ اما به خدا و رسول صلی الله علیه و آله وسلّم و دینش رغبت پیدا کرده و علاقمند شدم، لذا به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم آمدم. اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم به من گفتند: سه روز پیش، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم آمدن تو را خبر داده و گفته است: وائل بن حجر از مکانی دور می آید. وقتی بر او وارد شدم، مرا نزدیک خود خواند. ردایش را بر زمین انداخت و من روی آن نشستم. سپس بالای منبر رفت و فرمود: «این وائل بن حجر، بازمانده سلاطین است و بخاطر اسلام آمده است. خدایا! به وائل و فرزندان و ذریه اش، برکت بده». وقتی وفد حضرموت، خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم آمد وائل خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم رسیده و اسلام آورد، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم در حق او دعا کرد و دست بر سرش کشید و به شادی آمدن او بانگ نماز در دادند. وائل می گوید وقتی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم رسیدم موهای سرم بلند- ژولیده- بود. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم فرمود: نافرخنده. من رفتم و موهای سرم را کوتاه کردم و دوباره به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم آمدم. آن حضرت پرسید چرا موهایت را کوتاه کردی؟ گفتم: شنیدم که فرمودی نافرخنده (ذباب) پنداشتم مرا در نظر داشتی. فرمود: تو را در نظر نداشتم، و این نیکوتر است.
نامه پیامبر به وائل
بعد از بازگشتش به حضرموت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم برای او نامه نوشت: به نام خداوند بخشاینده مهربان این نامه محمد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم است به وائل بن حجر در حضرموت. هر آینه، تو که اسلام آورده ای هر چه از زمین ها و دژها در دست تو است آن را به تو واگذاشتم و تنها از هر ده تا یکی از تو گرفته خواهد شد. باید که عدول در این معامله بنگرند. با تو چنین قرار نهادم که تو در مقام دین داری به کس ستم نکنی وگرنه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم و مؤمنان یاوران مظلومانند. شاید علت این امر به سبب نزاعی بود که اشعث و اشخاص دیگری از قبیله کنده با وائل بر سر زمین های او انجام دادند و پیامبر برای این که نزاع را خاتمه دهد این نامه را به وائل نوشته و زمین ها را به او واگذار کرد. بعد از آن پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم با نوشتن نامه ای به وائل، مباحث مربوط به نماز، روزه و زکات را مطرح کرده و دستورات لازم در این باب را به او ارائه نموده است. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم معاویه بن ابی سفیان را به همراه وائل به حضرموت فرستاد تا قرآن و اسلام را به آنان بیامزد.
راوی حدیث
...

پیشنهاد کاربران

بپرس