هیل

لغت نامه دهخدا

هیل. [ هََ ] ( ع مص ) فروریختن بر چیزی خاک و ریگ را. ( منتهی الارب ). || فروریختن آرد در انبان بی وزن و کیل. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). فروریختن.( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( ترجمان القرآن ) ( مصادراللغه ). || روان کردن. || ( اِ )مال بسیار. ( دهار ) ( اقرب الموارد ). مال بسیار یا ریگ یا باد. ( اقرب الموارد ). || آنچه فروریزد از ریگ و خاک و آرد و جز آن. و جاء بالهیل و الهیلمان ؛ مال بسیار آورد یا آورد ریگ و باد را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). || قاقله ٔیمنی است یا فارسی ، هندی الاجی است. ( منتهی الارب ).

هیل. ( اِ ) معروف است و به عربی قاقله صغار میگویند. ( برهان ). دوایی است که به هندی الایچی سفید نامند. ظاهراً این معرب هیل است که به یای مجهول باشد و به عربی قاقله ٔصغار را گویند. ( غیاث اللغات ). هل. هیل بوا. خیربوا. ( یادداشت مؤلف ) ( ذخیره خوارزمشاهی ) :
فلفل و میخک و بزباز و کبابه ی ْ چینی
جوز بویا بود و هیل و قرنفل در کار.
بسحاق اطعمه.

فرهنگ فارسی

معروفست و بعربی قافله صغار میگویند دوایی است که بهندی الایچی سفید نامند ظاهرا این معرب هیل است که بیای مجهول باشد و بعربی قافله صغار را گویند هل

فرهنگ عمید

= هل۱

گویش مازنی

/hil/ گشنیز

واژه نامه بختیاریکا

از گونه ی گیاهان؛ هِل
پر رنگ و خالص؛ یکرنگ؛ بیشتر برای قرمز و زرد و قهوه ای استفاده می شود؛ سفید یکرنگ و زیبا
شیار شخم؛ کمترین واحد شخم؛ معادل شیار
( هِیل ) همانند نرهیل

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَّهِیلاًَ: فروپاشیده شده - پراکنده(کلمه مهیل از مصدر هیل است ، و مهیل شدن کوهها در عبارت "کَانَتِ ﭐلْجِبَالُ کَثِیباً مَّهِیلاًَ "به معنای آن است که وقتی ریشهاش تکان بخورد از بالا فرو بریزد و به صورت تودهای شن روان گردند )
تکرار در قرآن: ۱(بار)
هیل به معنی خاک ریختن است «هالَ عَلَیهِ التُّرابُ: صَبَّهُ» طبرسی فرموده: «هِلْتُ الرَّمْلَ و أهیله» آنگاه گویند که پائین خاک را حرکت بدهی و بالایش بریزد. کثیب به معنی تلّ بزرگ خاک است. یعنی: روزی زمین و کوهها به لرزه درآید و کوهها همچون تل خاک متحرک شوند در حدیث آمده: «کیلوا و لا تهیلوا» پیمانه کنید و نریزید این لفظ فقط یکبار در قرآن مجید آمده است.

دانشنامه عمومی

هیل ( به ترکی آذربایجانی: Hil، به زبان لزگی: Гьил ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان قوسار واقع شده است. هیل ۵۰۲۳ نفر جمعیت دارد و بیشتر مردمان آن از لزگی ها هستند. هیل پرجمعیت ترین منطقه پس از قوسار در این شهرستان است. [ ۱]
عکس هیلعکس هیلعکس هیل

هیل (آلمان). هیل ( به آلمانی: Hille ) یک شهرک و شهر در آلمان است که در میندن - لوبکه واقع شده است. [ ۲] هیل ۱۶٬۳۴۳ نفر جمعیت دارد.
عکس هیل (آلمان)عکس هیل (آلمان)عکس هیل (آلمان)

هیل (بلژیوم). هیل ( به لاتین: Hille ) یک منطقهٔ مسکونی در بلژیک است که در ونژان واقع شده است. [ ۱] هیل ۹۳۳ نفر جمعیت دارد.
عکس هیل (بلژیوم)

هیل (دهانه). هیل یک دهانه برخوردی در ماه است.
عکس هیل (دهانه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

نشریهٔ هیل ( به انگلیسی: The Hill ) ، یک روزنامه و وبگاه روزنامه نگاری سیاسی آمریکا است که در واشینگتن دی سی از سال ۱۹۹۴ توسط تاجر نیویورکی جری فینکلشتاین منتشر می شود. اولین سردبیر هیل، مارتین تولچین،
...
[مشاهده متن کامل]
خبرنگار سابق دفتر نیویورک تایمز در واشینگتن بود. تمرکز این نشریه بر روی موضوعاتی همچون سیاست، تجارت و روابط بین الملل است. نشریه هیل رویدادهایی مانند: کنگره ایالات متحده، ریاست جمهوری و مبارزات انتخاباتی را پوشش می دهد.

هیلهیل
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/هیل_(روزنامه)
در زبان بختیاری به افراد بور "هیل" می گویند
هیل در گویش لری به معنای روشن میباشد.
هیلماه به معنای ماه روشن و نورانی است
هیل گیاهی بسیار خوشگواراست که در هند و افغانستان باچای مخلوط میکنند و در بسیار خوراکی ها هم از ان استفاده میکنند در این اواخر در ترکیه هم به ان پی بردن چون هیل وحشی در کوهای ترکیه زیاد میروید
هیل بودن در گویش لری و پارسی در چم سفید روی بودن است ، فلانی هیل هست به معنی این است که فلانی خیلی سفید هست .

در گویش زبان بختیاری واژه هیل ( Hil ) = به معنی به رنگ زرد وقرمز و بور هم گفته میشود.
هیل ( Heel ) [اصطلاح کشتی کج]:برخلاف بیبی فیس این اصطلاح برای افرادی که کار خودشون رو با نامردی پیش میبرند و برای دست یافتن به هدفشون دست به هرکاری میزنند هیل میگویند. شخصیت این افراد برای مردم قابل قبول نیست و از نظر مردم یک شخصیت طرد شده هستند مثل شخصیتی که رندی اورتون در سال 2009 داشت. ( زمانیکه با تریپل اچ استوری داشت )
...
[مشاهده متن کامل]


بپرس