هویه

/hoviye/

معنی انگلیسی:
soldering iron

لغت نامه دهخدا

هویه. [ ی َ / ی ِ ] ( اِ ) هوبه. ( برهان ). دوش و کتف.( آنندراج ) ( برهان ). || پشتی و حمایت. ( آنندراج ) ( برهان ). هوبه. ( برهان ). رجوع به هوبه شود.

فرهنگ فارسی

ده از دهستان ژاوه رود بخش رزاب شهرستان سنندج . در ۳٠ کیلومتری جنوب خاوری رزاب کوهستانی سردسیر ۶۵٠ تن سکنه دارد. محصولش غلات توتون انواع میوه است.
هوبه دوش و کتف

فرهنگستان زبان و ادب

{soldering gun, soldering iron} [مهندسی مواد و متالورژی] قسمت اصلی وسیله ای دستی یا برقی که پس از گرم شدن، با آن آلیاژ لحیم را در محل اتصال ذوب می کنند

دانشنامه عمومی

هُویه وسیله ای است که برای ذوب لحیم و اتصال قطعات فلزی به یکدیگر به کار می رود. هویه ها را می توان به دو دستهٔ اصلی تقسیم کرد، هویه های غیربرقی ( گازی، چکشی ) ، و برقی ( الکتریکی ) . با توجه به جنس و اندازهٔ نقطهٔ اتصال، باید هویه مناسب که بتواند حرارت ( دما ) لازم را تولید کند، انتخاب کرد. [ ۱]
هویه چکشی، ساده ترین و قدیمی ترین نوع هویه است، و معمولاً با استفاده از چراغ پریموس یا چراغ کوره ای داغ می شود و برای اتصالات سنگین به کار می رود. این نوع هویه دارای سه قسمت است اصلی است:
• سرچکشی که معمولاً از مس ساخته می شود
• دسته فلزی
• دسته چوبی
برای پاک کردن سر هویه از سوهان یا برس استفاده می شود. [ ۱]
هویه های الکتریکی به دو دستهٔ اصلی تقسیم می شوند، هویه های قلمی و هویه های هفت تیری ( تفنگی ) .
نوک هویه ها پس از مدتی کثیف می شود که باید با استفاده از اسفنج نسوز یا سیم ظرف شویی یا سمبادهٔ ریز تمیز شوند، البته تعویض سر هویه نیز ممکن است. [ ۲]
هویه های قلمی از یک سیم پیچ نیکل - کُروم که دارای مقاومت زیادی است و به دور عنصر حرارتی پیچیده شده ساخته می شوند. این هویه ها معمولاً توانی بین ۲۰ تا ۵۰۰ وات دارند[ ۱] و برخی از آن ها امکان تنظیم دما و توان دارند. [ ۲]
هویه های هفت تیری برای توان های صد وات به بالا ساخته می شوند. کار با هویه های تفنگی از این نظر راحت تر است که سرعت گرم ( داغ ) شدن آن ها زیاد است، زیرا این هویه ها از ترانسفورماتور برای کاهش ولتاژ و افزایش جریان در ثانویه ( نوک هویه ) استفاده می کنند تا بر اثر عبور جریان زیاد از نوک هویه، گرمای لازم تولید شود. چون ثانویهٔ این هویه تقریباً اتصال کوتاه است، نباید آن را به مدت طولانی روشن نگاه داشت زیرا در اثر عبور جریان زیاد، ممکن است ترانسفورماتور آن بسوزد. [ ۱]
عکس هویهعکس هویهعکس هویهعکس هویه

هویه (سنندج). هویه ( سنندج ) ، روستایی از توابع بخش کلاترزان شهرستان سنندج در استان کردستان ایران است.
این روستا در دهستان ژاورود غربی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱٬۱۴۹ نفر ( ۲۹۰خانوار ) بوده است.
عکس هویه (سنندج)

هویه (گرمانی). هویه ( به آلمانی: Huje ) یک شهر در آلمان است که در اشتاینبورگ واقع شده است. [ ۲] هویه ۲۶۲ نفر جمعیت دارد.
عکس هویه (گرمانی)عکس هویه (گرمانی)عکس هویه (گرمانی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

هوئه (Hue)
مجموعه یادمان های تاریخی هوئه
شهری در مرکز ویتنام و پایتخت سابق آنامبه فاصلۀ ۱۳کیلومتری دریای چین. جمعیت آن ۲۷۱,۹۰۰ نفر است (۲۰۰۳). هوئه در استان بین تری تینقرار دارد و پایتخت سابق امپراتوری ویتنامبود. پارچه بافی و تولید الوار صنایع آن را تشکیل می دهند. دانشگاه این شهر در ۱۹۵۷ افتتاح شد. ارگ شهر، یا شهری که تأسیسات شهری اطراف کاخ امپراتور سابق در آن قرار دارد، در غرب شهر قدیمیدر کرانۀشمالی رود هوئونگ(پرفیوم) واقع شده است؛ شهر جدیددر کرانه جنوبی است. هوئه در گذشته یکی از مراکز فرهنگی و مذهبی با معماری بسیار زیبا بود که در قرن ۱۹ به تقلید از پکنتجدید بنا شد. بخش های وسیعی از شهر در نبرد هوئه(۳۱ ژانویه ـ ۲۴ فوریۀ ۱۹۶۸) ویران شد که تلخ ترین واقعۀ جنگ ویتنامبه شمار می رود.

جدول کلمات

لحیم

مترادف ها

soldering iron (اسم)
هویه، هویه لحیم کاری

پیشنهاد کاربران

در گذشته واژه "خوب" به ریختِ "هو" بوده است. ( دَر پارسی )
از این واژه، میتوانیم واژگان دیگر را بِسازیم:
هویار/هویه ( پسوند های "ار" و "ه" که کنشگیر/مفعولی هستند ) :کَمال
هوگِرایی=کَمال گرایی
...
[مشاهده متن کامل]

هوگِرا=کَمال گِرا
هویان=مکمل
بِدرود! ( شاید در آینده دیدگاهی پَس از این بنویسم، چون شاید این پیشنهاد ها بِهترین نباشند و کاستی هایی دارند )

دستگاهی معمولا آهنی که برای لحیم کاری استفاده می شود. به خارجی لحیم کننده ی آهنی: solder iron

بپرس