هویت

/hoviyyat/

مترادف هویت: ماهیت، وجود، هستی، تشخص

برابر پارسی: شناسه، چِبود، چیستی، کیستی، نام و نشان، هستی

معنی انگلیسی:
identity, individuality, essence, identification

لغت نامه دهخدا

هویت. [ هَُ وی ی َ ] ( ع اِ ) هُویّة. رجوع به هُویّة شود.

هویة. [ هََ وی ی َ ] ( ع ص ) چاه دورتک. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). ج ، هوایا. ( از اقرب الموارد ).

هویة. [ هََ ی َ ] ( ع ص ) مؤنث هَوی. زن صاحب هوی یعنی دوست دارنده. ( از اقرب الموارد ). رجوع به هوی شود.

هویة. [ هَُ وی ی َ ] ( ع اِ ) هویت. عبارت است از تشخص و همین معنی میان حکیمان و متکلمان مشهور است. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). || هویة گاه بر وجود خارجی اطلاق میگردد. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). || هویة گاه بر ماهیت با تشخص اطلاق میگردد که عبارت است از حقیقت جزئیه. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). || ( اصطلاح صوفیه ) هویه مرتبه ٔذات بحت را گویند و مرتبه احدیت و لاهوت اشارت است از آن. در انسان کامل گوید: هویت حق تعالی عین او است که ممکن نیست ظهور آن. هویت از لفظ هو گرفته شده که اشاره به غایب است و آن درباره خدای تعالی اشاره است به کنه ذات او به اعتبار اسماء و صفات او با اشعار به غیبوبت آن. ( کشاف اصطلاحات الفنون ) :
ان الهویة عین ذات الواحد
و من المحال ظهورها فی شاهد
فکأنها نعت و قد وقعت علی
شان البطون و ما له من جاحد.
( از کشاف اصطلاحات الفنون ).
و رجوع به تعریفات سیدجرجانی و هویت شود.

فرهنگ فارسی

حقیقت شی یاشخص که مشتمل برصفات جوهری اوباشد، شخصیت، ذات، هستی ووجود، منسوب به هو، شناسنامه
۱- ذات باری تعالی . ۲- هستی وجود. ۳- آنچه موجب شناسائی شخص باشد. یا ورق. هویت .شناسامه ۴- هویت عبارت از حقیقت جزئیه است یعنی هرگاه ماهیت با تشخص لحاظ واعتبارشود هویت گویند و گاه هویت بمعنی وجودخارجی است ومرادت شخیص است و هویت گاه بالذات و گاه بالعرض است .

فرهنگ معین

(هُ و یَّ ) [ ع . هویة ] (اِ. ) شخصیت ، ذات ، حقیقت چیز.

فرهنگ عمید

۱. آنچه از نام، نام خانوادگی، نام پدر و ویژگی های دیگر که شخص بدان ها شناخته می شود.
۲. حقیقت شیء یا شخص که مشتمل بر صفات جوهری او باشد، شخصیت، ذات.
۲. هستی، وجود.
زبان و ادب'>

فرهنگستان زبان و ادب

{identity} [روان شناسی] نقش اجتماعی فرد و درک او از این نقش که نوعاً در نوجوانی پیدا می شود

دانشنامه عمومی

هویت (آلبوم تیری تی). هویت ( انگلیسی: Identity ) دومین آلبوم استودیویی گروه آر اند بی آمریکایی تیری تی است. این آلبوم ابتدا به صورت مستقل منتشر شد و سپس از طریق وارنر میوزیک منتشر شد. این آلبوم دو تک آهنگ شامل روی تو گیر کرده و «درخواستِ جنسی» و ریمیکس ترودوکس برای «درخواستِ جنسی» شامل پسر عموی آن ها دیالز بود. در آلمان، این آلبوم دوباره با عنوان درخواستِ جنسی تغییر نام داد. [ ۱]
↑ 3T - Identity, retrieved 2023 - 02 - 15
• آلبوم های تیری تی
• آلبوم های ۲۰۰۴ ( میلادی )
• آلبوم ها
مقاله های دارای شرح مختصر
• شرح مختصر متفاوت با ویکی داده
• جعبه های اطلاعات موسیقی دارای پودمان:String errors
• مقاله های دارای میکروفرمت اچ اودیو
• صفحه هایی که از جعبه اطلاعات آلبوم با پارامترهای نامعلوم استفاده می کنند
عکس هویت (آلبوم تیری تی)

هویت (رمان). هویت ( فرانسوی:L'Identité ) رمانی از میلان کوندرا نویسنده اهل چک است. این رمان نخستین بار در سال ۱۹۹۸ و به زبان فرانسوی منتشر شد. کوندرا در سال ۱۹۷۵ به فرانسه مهاجرت کرد. هویت به کلی در فرانسه اتفاق می افتد و دومین رمان او به فرانسه است. پیش از این او تمام رمان های خود را به زبان چک می نوشت. رمان حول محور رابطهٔ شانتال و شریک عاطفی جوان ترش، ژان - مارک می چرخد. پیچیدگی های رابطهٔ میان آنها و تاثیری که روی هویتشان می گذارد، کوندرا را به سمت تفکرات فلسفی در باب هویت، نه تنها در مفهوم خود - محور آن و بلکه در مفهوم تاثیری که دیگران و روابطشان در شکل گیری هویت فرد دارد، سوق داده است.
رمان حول محور رابطهٔ صمیمانهٔ شانتال و ژان - مارک می گردد و در هر فصل داستان از منظر یکی از این دو روایت می شود. داستان با شانتال شروع می شود که در هتلی در ساحل نرماندی در انتظار است تا شریک عاطفی اش روز بعد از راه برسد. وقتی او می رسد، کمی کشمکش دارند تا یکدیگر را پیدا کنند و یکدیگر را با فرد دیگری در ساحل اشتباه می گیرند که از نزدیک شباهت بسیار کمی به آنها دارد. در حین دیدار، شانتال بخاطر رویای مختصرا جنسی ای که دیده است، غمگین است.
او همچنین در سال در پدرها و کودکان فرومی رود. این موضوع در داستان بسیار به کرات اتفاق می افتد و مرگ فرزند او از شریک عاطفی قبلی اش را تداعی می کند.
ژان مارک از او می پرسد که چرا غمگین است و اینطور جواب می دهد: «مردها دیگر به من نگاه نمی کنند. »[ ۱] در این نقطه، اتفاق حیاتی داستان رقم می خورد؛ چرا که شانتال چیزی از هویت خود بروز می دهد که با آنچه ژان - مارک از هویت او در ذهن داشته است، مغایرت دارد و لذا هویت ژان - مارک را نیز برای خودش دستخوش تزلزل می کند.
شانتال بعدها نامه های عاشقانه ای دریافت می کند که گستاخانه مخل رابطهٔ عاطفی او می شود و باعث می شود او به فکر فرو برود که از دید دیگران چگونه به نظر می رسد. همچنین باعث می شود او مدام فکر کند که کسی او را تماشا می کند. او این نامه ها را در لباس های خود مخفی می کند و چیزی درمورد آنها به ژان - مارک نمی گوید.
از منظر ژان - مارک، او نخستین نامه را برای از بین بردن این حس شانتال که هیچ مردی به او توجه ندارد، می نویسد. اما کم کم اینکه شانتال موضوع نامه ها را از او مخفی می کند و تغییر رفتار می دهد، باعث حسادت او می شود و همین مساله روابط آنها و تلقی آنها را از هویتشان دستخوش دگرگونی می کند.
عکس هویت (رمان)

هویت (فیلم ۲۰۰۳). هویت ( به انگلیسی: Identity ) فیلم روانشناسانه، رازآلود و جنایی محصول سال ۲۰۰۳ کشور ایالت متحده آمریکا است. این فیلم از ساخته های جیمز منگولد کارگردان آمریکایی می باشد که همسرش یعنی کتی کانرد تهیه کنندگی آن را بر عهده داشته است. مایکل کانی فیلم نامه را نوشته است. در این فیلم بازیگرانی چون جان کیوساک، آماندا پیت، آلفرد مولینا، کلیا دووال و ری لیوتا به ایفای نقش پرداخته اند.
مالکوم ریورز مرد زندانی مبتلا به اختلال چند شخصیتی است که به جرم ارتکاب به چندین قتل، محکوم به اعدام است و در شب قبل از اجرای حکم به درخواست روانشناس او ( مالیک ) جلسه ای برای ارائه آخرین دفاعیاتش ترتیب داده می شود. روانشناس او سعی دارد تا به حاضران در جلسه و قضات نشان دهد که قتلهای مالکوم به طور ناآگاهانه و به دلیل شرایط روحی و روانی خاص او صورت گرفته است. آنچه که مالکوم برای حضار تعریف می کند ماجرای شبی بارانیست که در آن ۱۰ شخصیت داستان فیلم شامل یک بازیگر زن و رانندهاش، یک پلیس و زندانیاش، یک دختر جوان، یک خانوادهٔ سه نفره ( زن و مرد و یک پسر بچه ۱۰ ساله ) و یک زوج جوان به دلیل شرایط بد جوی در یک مهمانسرا در حومه شهر توقف می کنند و به همراه صاحب مهمانسرا جمعی ۱۱ نفره را تشکیل می دهند. کلیه راه های ارتباطی مهمانسرا به دلیل شرایط بد جوی با خارج قطع شده است. ناگهان با کشته شدن یکی از آنان اوضاع بهم می ریزد. پس از مدتی کوتاه نفر بعدی هم کشته می شود. قاتل برای هر جسد، شمارهای می گذارد و این یعنی اینکه هر یک از آن ها می تواند قربانی بعدی ماجرا باشد. از اینرو یک فضای بی اعتمادی و رعب و وحشت در میان سایر افراد باقی مانده ایجاد می شود. فضایی که حتی مخاطب نیز آن را به روشنی لمس می کند. بین برخی از افرد ائتلاف هایی جهت پیدا کردن قاتل اصلی درمی گیرد اما قاتل اصلی همچنان ناپیدا است. افراد باقی مانده یکی پس از دیگری کشته می شوند و سرانجام تنها کسی که زنده می ماند دختر جوان فیلم است؛ یعنی تا این لحظه سایر شخصیت های خطرناک منفک شده از مالکوم به قتل رسیده اند. دکتر مالیک با استناد به این امر، برای حاضرین در جلسه چنین استنباط می کند از آنجایی که مالکوم در حال حاضر به یک وحدت و یکپارچگی شخصیتی دست یافته و نسبت به سایر شخصیت های وجودی خویش بینش لازم را پیدا کرده است از اینرو نمی تواند دیگر خطری برای سایرین دربرداشته و به سطح آگاهی رسیده است؛ بنابراین با اعلام رأی بخشودگی از سوی قضات حاضر در جلسه، جهت انتقال و بستری شدن در یک مرکز روانپزشکی به دکتر مالیک سپرده می شود. اما در طول مسیر انتقال به مرکز روانپزشکی در حالیکه به نظر می رسد همه چیز به خوبی و خوشی به پایان رسیده و در ماشینی که زندانی به همراه دکترش عازم محل مذکور است ناگهان مالکوم، دستبندش را دور گردن دکتر مالیک حلقه کرده و وی را خفه می کند و تازه اینجاست که مخاطب متوجه می شود شخصیت قاتل در ذهن مالکوم همان پسربچه ۱۰ ساله است.
عکس هویت (فیلم ۲۰۰۳)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

هُویَّت
اصطلاحی در فلسفه، روان شناسی و علوم اجتماعی، مشتق از «هو» عربی به معنی «او». در معنی نخست فلسفی، برخی آن را با وحدت وجود مترادف گرفته اند، برخی آن را لفظی مراد کرده اند که دال بر ذات شیء است، برخی گفته اند هویت همان تشخص یا به تعبیری وجود خارجی است، برخی آن را با حقیقت مطلق همسان دانسته، و برخی آن چیزی را که در همۀ موجودات ساری است، هویت نامیده اند. در تقسیم بندی دیگر، هویت به معنای نخست فلسفی آن به چهار بخش تقسیم می شود؛ هویت عددی، مانند این جمله که «شیخ الرئیس همان ابن سینا است»؛ هویت شخصی که وحدت شخص است با چیزی شبیه آن؛ هویت کیفی یا نوعی که عبارت است از اتحاد صفت دو موضوع که به رغم اختلاف زمانی و مکانی در کیفیت مشترک باشند؛ و هویت منطقی که عبارت است از رابطۀ منطقی میان دو شیء متحد که آن را در منطق صوری با علامت (=) نشان می دهند و مراد از آن تساوی در مقدار است. هویت در معنای دوم فلسفی آن با «این همانی» یا «همانستی» مترادف است؛ بدین معنی که هر چیزی در تعریف «همان» است. هویت را در این معنی با عبارت «ب=ب» نشان می دهند. سه شرط منطقی برای اصل این همانی برشمرده اند: ۱. معنای تصور شده ثابت و محدود باشد و تغییر نپذیرد؛ ۲. این که حقیقت و کذب در هر زمان و مکانی معنی خود را حفظ کند؛ ۳. این که حقیقت هر موجودی عین ذات آن باشد. به فلسفۀ شلینگ عنوان «فلسفۀ این همانی» داده اند. شلینگ به وحدت طبیعت و فکر و وحدت آرمان و واقعیت قائل بود. هویت در روان شناسی عبارت است از تصور شخص از خود و حس استمرار وجود، به ویژه در قابلیت تفکیک شخص از دیگران، در عین تعامل با آنان. اصطلاح هویت در علوم اجتماعی عبارت است از تعلق خود به محدوده یا مقوله ای تعریف شده؛ مثلاً تعلقات دینی (هویت دینی)، تعلقات ملی (هویت ملی)، تعلقات قومی (هویت قومی) و تعلقات شغلی (هویت شغلی).

مترادف ها

identity (اسم)
تطابق، نهاد، شخصیت، شناسایی، عینیت، اصلیت، هویت

personality (اسم)
شخصیت، وجود، یارو، هویت، خصوصیات شخص، اخلاق و خصوصیات شخص، صفت شخص

فارسی به عربی

شخصیة , هویة

پیشنهاد کاربران

هویت: این واژه در فرهنگ عربی - فارسی لاروس ( الهویه ) به معنی چاه بسیار گود است؛ و نیز به عواملی گفته می شود که نشانگر شخصیت کسی یا مردمی است. در فرهنگ های قدیمی العین، لسان العرب، مجمع البحرین، التحقیق و مفردات و نیز فرهنگ جدید اقرب الموارد این واژه دیده نمی شود. پس می توان گفتدر معنی امروزی واژه ای تازه ساز در زبان عربی است.
...
[مشاهده متن کامل]

تعریف هویت: ویژگی یا ویژگی های شخصیتی چیزها یا موجوداتی همانند هم که نام های گوناگونی دارند ولی از هم جدا هستند و باعث شناسایی آنها می شود بر این پایه که هر کس تنها یک شخصیت دارد و نمی تواند شخصیتی متضاد خودش نیز داشته باشد. ( https://www. cnrtl. fr/definition/identite )
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
پیناس pinās ( کردی ) .

ترجمه واژه ی قرآنی هو به زبان فارسی به شکل ضمیر سوم شخص مفرد " او " نه تنها اشتباه بلکه گمراه کننده بوده و می باشد. هو در زبان و فرهنگ قوم فارسی زبان ایلام ( Elam : با دو تلفظ و معنا؛ یکی اِل آم یا خدای عام و دیگری ایل عام ) مخترع یکی از خطوط سه گانه میخی نام خدای پدر بوده و محل سکونت زمینی وی در پانتئون ها یا مجامع خدایان در شهر های فراباستانی شوش و اِشان ( در استان های خوزستان و فارس امروز ) بوده. هو توسط قوم اکّد، بنیانگذار اولین امپراتوری روی کره زمین و وارث فرهنگ و تمدن قوم سومر و بخشی از فرهنگ و تمدن قوم ایلام، اقتباس گردیده و به یاهو تحول یافته و سپس در زبان عبری به یَهوَه تبدیل گردیده و به سمت شرق، شکل اَهو بخود گرفته و بعدا به اهورامزدا تبدیل شده که در اصل و ریشه به شکل : اهو را مَزِدا، تلفظ و بیان میشده به معنای زیر : اهو یا هو اولیه و یا هو ایلامی را از خاطره پاک نکن بلکه آنرا به یاد داشته باش و اوستا هم در اصل و ریشه به شکل هوستا تلفظ و بیان میشده با دو معنا یکی خبری یعنی ستاینده هو و دیگری امری یعنی هو را ستایش کن. هوم گیاه معروف قوم سومر و سپس موبدان پارسی در اصل و ریشه یعنی به زبان قوم ایلام به شکل هوَم تلفظ و بیان میشده با دو معنا یکی از زبان خود هو، یعنی من هو هستم و دیگری از زبان باورمند به هو یعنی هوِ من یا خدای من. در همین زمینه آیه قرآنی در سوره معروف 112 به شکل قُل هوَّ اللهُ احد، در اصل و ریشه یعنی به زبان و از دیدگاه پیامبر اسلام به معنای: بگو او احد و واحد است، نبوده بلکه به معنای: بگو هو و الله یکی اند. یعنی دو لفظ مختلف اند در زبان چند قوم که به یک موجود واحد و یگانه اطلاق میشوند.
...
[مشاهده متن کامل]

بهر حال واژه هویّت در اصل و ریشه به معنای یکی بودن موجودات کثیر و گوناگون زنده و غیر زنده از یک طرف و هو از طرف دیگر و یا به بیانی دیگر یکی بودن آفریدگار کائنات و خود کائنات؛ یکی بودن خالق و مخلوقات. عبارت زیبای فارسی به شکل 《هستی من ز هستی اوست 》 و واژه قرآنی 《 انا لله 》 هردو اشاره به یکی بودن خالق و مخلوقات داشته و دارند. اما خدای حقیقی و واقعی که اول، وسط، آخر، ظاهر و باطن همه چیز و همه کس است و لذا هیچ موجود دیگری چه شهودی و چه غیبی غیر از او نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد، در عین واحد دارای دو حالت میباشد؛ یکی کلی و بیکران و بدون قید و شرط و دیگری جزئیاتی و محدود و مشروط و مُقیَد. خدا در حالت کلی و بیکران جاودانه در نهایت کمال مطلق قرار دارد یعنی خود آگاه و آگاه مطلق به همه چیز و همه کس است و اما در حالت های جزئیاتی و محدود وابسته به شرایط آب و هوایی، جغرافیایی، سرزمینی، تمدنی و فرهنگی، ایلیاتی و طایفه ای و قبیله ای و قومی و اقتصادی و تاریخی و سیاسی و اجتماعی و اعم و ذالک. خدا در حالت کلی و بیکرانی در اعصار گذشته و حال و آینده هرگز در گوش سر و دل هیچ انسانی هیچگونه حرفی نزده، نمی زند و نخواهد زد. با این وجود محتوای هر کتابی کلام جزئی خدا می باشد به کمک حواس و غرایز و فهم و عقل و زبان و خط ناقص و محدود افراد انسانی در اعصار و شرائط مختلف تاریخی و نه کلام و زبان و خط وی در حالت کلی و بیکرانی. لذا محتوای کتب علمی به حقیقت و واقعیت بسیار نزدیک ترند تا محتوای کتب وحیانی و حدیثی و روائی دینی، فلسفی و عرفانی، اسطوره ای، افسانه ای و حماسی. سلسله ی انسانی به صورت یک مخروط عمودی نمی باشد، طوریکه سر آن در آسمان و آدم در راس آن و حوا یک قدم پائین تر از وی و قاعده ی آن روی کره زمین بطور تورمی و سر سام آور در حال وسعت و افزایش باشد، بلکه همه ی افراد انسانی در آفرینش اولیه همین دنیا در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین بطور مطلق همزمان و همسن و در یک سن معتدل ملکوتی و هرکدام بصورت زوجی و هرکدام از نیمزوج ها در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، توانائی و دانائی و هنرمندی آفریده شده و از عشق و زندگی جاودانه برخوردار گردیده اند. نتیجه ی کلی اینکه هر فرد انسانی ( منجمله هر موجود دیگری ) دارای دو هویّت مستقل از هم میباشد ؛ یکی دنیوی و دیگری آسمانی. هویّت های دنیوی در مدارات، مراتب یا درجات فراوان تکاملی بین دو حد دنیوی؛ یکی نهایت نقصان و امکان اخس و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف دنیوی در طول سلسله دایره وار دهّر ها بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( منظور از دیدگاه علمی و نه دینی ) به ظهور و پیدایش میرسند و مشمول حال تکامل و گذر زمان می باشند، اما هویّت های آسمانی همیشه در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی اند و یاد آنها در خاطره مطلق و بیکران خدای حقیقی و واقعی یک بار پس از اولین آفرینش طوری ثبت و ضبط گردیده اند که هرگز هیجگونه خلل و لرزشی در آنها ایجاد نخواهد شد. هر فرد انسانی ( منجمله هر نبات و حیوانی ) دارای نفس مجرد یا منِ منحصر به فرد، خاص و ویژه ی خویش می باشد که از اصل نامیرائی و جاودانگی برخوردار است که ماهیت نامیده میشود. بعضی از حکیمان دینی خودمان، اشتباها ماهیت را به معنای صفات، خصوصیات، ویژه گی ها دانسته و به اصالت وجود روی آورده اند. در صورتیکه هستی یا وجود و ماهیت هردو به یک سهم مساوی از اصالت برخوردارند. ماهیت یا اِسِنس ( essence, Esenz ) و یا هسته هستی یا وجود بیکران هیچ چیز دیگری نمی باشد غیر از خود یا منِ واحد و بیکران خدای حقیقی و واقعی. یک نکته ی مهم در این زمینه اینست که منِ خدا تصمیم گیرنده نیست بلکه قوای ادارکی فهم و عقل بیکران وی و من وی فقط نقش شاهد بی طرف را عهده دار میباشد. در مورد من های منحصر به فرد افراد انسانی به همین ترتیب. لذا پدیده هائی از قبیل خود پرستی، خود شیفتگی، اگوئیزم، عقده های خود برتر بینی یا خود بزرگ بینی و حقارت یا خود کوچک بینی کار من نیستند بلکه محصول عملکرد قوای ادراکی فاهمه و عقل یا خرد عملی میباشند بر روی دریافت های حواس پنجگانه و محتوای خاطرات و اثرات امیال غریزی و آرزوها.
انتظار دریافت امداد های غیبی بطور مجانی یا رایگان، آرزوی استجاب یا بر آورده شدن دعا ها و وقوع معجزه هم انتظار و آرزو و هوا و هوس نفسانی نمی باشند بلکه فهمانی و عقلانی.
واژه هویّت را میتوان به شکل هوی یَت هم تلفظ و بیان کرد و در این صورت حالت امری بخود میگرد و در طی خطاب به خود و شنونده یا خواننده به معنای خدای یَت یا خدائی ات.

سلیم
هویت: شناسه وجودی
" اویش پیشه ای آخوندی . ":هویت صنفی روحانی.
کاری از :" م. ر. ح " گردانهء صمد توحیدی ( شهرام ) .
[ آیین جدایش:مکتب تفکیک. ]
" آیین جدایش#آیین همایش "
کلیدواژه ی هویت، با توجه به ذات حرف ( ه ) در این کلمه که یک ذات لطیف بدون درگیری از ابزارهای زبان که همراه با انرژی حرارتی در هنگام صدور آوا از انتهایی ترین محل ایجاد آوا صادر می شود کلماتی را ایجاد می کند که بُعد لطافت و انرژی را در خود دارند مثل حرارت هوا حاره حریم حرمت و. . .
...
[مشاهده متن کامل]

و تفاوت هویت با ماهیت در تفاوت حروف و کلمات مثل تفاوت خورشید و ماه می باشد. مثل خورشید که یک جوشش نور و گرمای درونی دارد و ماه که از خود نوری ندارد ولی منعکس کننده نور خورشید در آسمان شب می باشد. در واقع ماه کلام خورشید است در آسمان شب. یک چنین تشبیهی در کلمات اینطور می شود مطرح کرد که حروف مثل خورشید و کلمات مانند ماه که منعکس کننده نور حروف هستند. در واقع با یک چنین تشبیهی اینطور می شود برداشت نمود که خداوند متعال با کلماتش دارد به ما انسانها که مانند دانه ای نهفته در خاک هستیم می گوید که اینجا یعنی دنیا ظلمتکده است باید قد کشید به عالمی متعالی تر عالمی که خورشید دارد نور دارد. در واقع ماهیت کلمات از هویت حروف کلمات است که باعث ایجاد نوردهی در کلمات می شود. به طور خلاصه هویت یک مقوله جوشش از درون و ماهیت یک مقوله انعکاسی و بازتابی می باشد.
اصطلاح هُوییّه هم که ابزار لحیم کاری در صنعت برق می باشد به صورت کاربردی مُؤید این مفهوم می باشد.
البته ترجمه هویت برای کلمه ی identity از اون جهت است که کلمه ی identity یک مقوله درونی تحت عنوان ایده پردازی و ایدئولوژی می باشد.

هویت:اُواِیَت.
هویت، فارسی است ، "هُ وَ"هُوَت. آنت. وِنَت"
هویت ( به هندی: Astitva ) فیلمی محصول سال ۲۰۰۰ و به کارگردانی ماهش مانجرکار است. در این فیلم بازیگرانی همچون تابو، ساچین خدکار، موهنیش باهل، راویندرا مانکانی، اسمیتا جایکار، نامراتا شیرودکار ایفای نقش کرده اند.
هویت
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/هویت_(فیلم_۲۰۰۰)
هویت یا خلق و خو ( به انگلیسی: Temper ) فیلمی هندی محصول سال ۲۰۱۵ و به کارگردانی پوری جاگاناد است. در این فیلم بازیگرانی همچون ان. تی راما رائو جونیور، کجال آگاروال، پراکاش راج، مدهوریما، کوتا سرینیواسا راو، ساپتاگیری، سونیا آگراوال و نورا فتحی ایفای نقش کرده اند.
هویت
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/هویت_(فیلم_۲۰۱۵)
با بررسی واژگانی همچون {زِنده، زندگی، زندگانی} در می یابیم که {زِند} بنِ گذشته یک کارواژه است، پس آن کارواژه باید {زِندَن} باشد با بن کنونی {زِن/زَن}
برابر این کارواژه {زِندِه بودن} است.
میتوان از کارواژه برای ساخت واژگان برای {موجود، وجود داشتن، وجود، هویت} بکار برد.
...
[مشاهده متن کامل]

برای واژه {موجود} میتوان با افزودن پسوندِ {ار} به بن کنونی {زِندَن}، واژه سازی کرد که واژه {زِنار، زَنار} ساخته میشود.
برای واژه {وجود داشتن} میتوان از همین {زِندَن} بکار برد.
برای {هُویت} میتوان از بن گذشته {زِندَن} به همراه پَسوَندِ {ا} که نِشانگرِ {اندازه یک چیز، سَنجه یک چیز} است، بکار برد که واژه {زِندا/زَندا} ساخته میشود.
.
.
.
خودتان نیز میتوانید با افزودن پسوند و پیشوند واژه سازی کنید.
بِدرود!

کیبود
هویت : کارکرد شی ء یا موجود
۱. شناسه، کیستی ۲. چیستی
نخست باید ریشه ی واژه‎ ی هویت بررسی بشود تا سپس همسنگ پارسی برایش بیاوریم:
هویّت: هو ( ضمیر غایب ) ، یّت ( پسوند مصدرساز چون: ایرانیّت، خریّت، نگرانیّت، احمقیّت، ابلهیّت. )
پس هویت یعنی: اویی، او بودن، کیستی.
...
[مشاهده متن کامل]

در فلسفه هویت در برابر ماهیت است: ( هویت: اویی ) ، ( ماهیت: چیستی )
من دیوانه ی زبان شیرین پارسیم. . .

تمامیت فرد
همانطور که هر فردی ، شناسنامه و ویژگی هایی دارد که �هویت� یا ��کیستی�� او را نشان میدهند ، هر کشوری نیز هویت دارد
ناسنامە بە کوردی
هویت واژه عربی است وبهترین واژه فارسی چیستی ونهادینه است
میشه بجای هویت از واژه فارسی آرتمن استفاده کرد
آرتمن= اندیشه مقدس یا منش مقدس
آر= مقدس
من= نفس، منش، روان، اندیشه
ماهیت = بیان ذات
هویت= شرح صفت
هویت یعنی : نام ، نام پدر مادر نام خانوادگی و . . .
کیستی، چیستی، خودانگاری
واقعیت وجود هر چیز
هویت ( Idenitity ) : [اصطلاح جامعه شناسی] در معنای جامعه شناختی این مفهوم نظر گافمن چنین است :کوشش فرد به منظور تحقق یکتایی خویشتن است در شرایطی که در حال شکل دادن به رفتار خویش است بدینسان به نظر گافمن فرد بین من در شرایط موجود و من واقعی قرار دارد که از این قرارند:
...
[مشاهده متن کامل]

من در شرایط موجود ( Virtual self ) : فرد در چارچوب شرایطی است که در درون آن جای یافته است . منی اسن منبعث از پایگاه اجتماعی نقشهای محول و . . . . . . . . . . . . . .

اول باید واژه ی هویت ریشه یابی شود تا برابر پارسی برایش ساخت ولی همتاهای هویت= هبود، چبود و چیستی و. . . است
نیاوند، نیاک، پیش نمود
فربودش/فربودی/ فرهستش/ فرستش/ فرستی
یکی از دوستان "بودش" را به جای هویت پیشنهاد داده، از نگاه من هرچند زیباست؛ اما آن مفهوم نهفته در واژه ی هویت را نمی رساند. من آن را با پیشوند فر آمیختم تا هم به زیباییش افزوده شود و هم همگی معنای نهفته در هویت را درونش داشته باشد؛ تا نگاه دوستان چه باشد. همچنین است واژه ی فر هستش که می توان با کوتاه کردن آن به واژه فرستش و فرستی رسید. همانا هویت به چه بودن و چیستی و نیز به کی بودن و کیستی پیکانه دارد که واژه های پیشنهادی به روشنی آنها را در بر دارند. / سپاس
...
[مشاهده متن کامل]

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)

بپرس