پاپ آرت ( به انگلیسی: Pop Art ) یا هنر همگانی[ ۱] یک جنبش هنری در زمینه هنرهای تجسمی در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی بود که به طور مستقل در انگلستان و ایالات متحده آمریکا شکل گرفت. و پاپ آرت سوژه هایش را از فرهنگ همگانی می گرفت، از قوطی های آبجو و نوشابه تا داستان های مصور، این جنبش هنری که به عنوان واکنشی در برابر جدیت و رسمیت اکسپرسیونیسم انتزاعی نیز شناخته می شود، نه تنها بر هنرمندان پس از خود تأثیرگذار بود بلکه به طرز گسترده ای گرافیک، مد و تبلیغات را نیز متأثر کرد. دستمایه های هنر پاپ جامعه ای بود که فراوانی اشیاء مصرفی و تأثیر رسانه های جمعی در آن به سرعت رو به گسترش بود ولی هنرمندان این جنبش پیش از آنکه در پی تقبیح یا تقدیس فرهنگ چنین جامعه ای باشند، سعی در استفاده از آن در آثارشان و بازنمایی زندگی روزمره را داشتند. [ ۲] [ ۳]
لارنس الووی[ ۵] منتقد انگلیسی برای اولین بار از واژه پاپ برای توصیف آثار این جنبش استفاده کرد، این عنوان در واقع اصطلاح کوتاه شده ای برای واژه Popular بود و با آن که فقط بخشی از خصوصیات ظاهری آثار هنری این جنبش را در برمی گرفت، در شیوه تلفظ یا نام آوایش به شکل صدای خالی شدن ناگهانی باد ( مثل ترکیدن بادکنک ) نیز با ماهیت روزمره و تا حدی پیش و پاافتاده سوژه های این آثار ارتباط برقرار می کرد. الووی در نوشته های خود می کوشد تفاوت بین فرهنگ پاپ به عنوان محصول رسانه های جمعی و پاپ آرت محض که استحاله نمادها و نشانه های فرهنگ مردمی و تبدیل آن به هنر اعلا است را توضیح دهد. در واقع استحاله امر معمول و تبدیل آن به یک اثر هنری روشی بود که هنرمندان این جنبش بارها و بارها برای خلق آثارشان از آن استفاده کردند. [ ۶]
با اینکه هنر پاپ را عموماً به عنوان هنری آمریکایی می شناسند در واقع پاپ آرت دو بار متولد شد، بار اول در انگلستان و بار دوم به طور مستقل در شهر نیویورک[ ۷] ، این انگلستان و به طور مشخص گروه مستقل هنرمندان لندنی بودند که از عبارت Popular Art یا هنر مربوط به توده مردم در اوایل دهه ۱۹۵۰ استفاده کردند. این گروه شامل هنرمندان تجسمی، معماران و منتقدانی نظیر ریچارد همیلتون، ادواردو پائولوتزی، جیمز استرلینگ و لارنس الووی بود که سعی داشتند در ابزار ارتباط جمعی و فناوری های نوظهور مفاهیم زیبایی شناسانه بیابند، یکی از نمودهای مهم این مطالعات پیگیر نمایشگاهی با عنوان فردا چنین است در سال ۱۹۵۶ در لندن بود، پوستری که ریچارد همیلتون برای این نمایشگاه طراحی کرد بعدتر با عنوان واقعاً چه چیزی خانه های امروزی را این چنین متفاوت و جذاب می کند؟[ ۸] به یکی از مهم ترین آثار این جنبش تبدیل شد، به طور کلی پاپ آرت لندنی نسبت به همتای آمریکاییش کمتر تهاجمی بود و بیشتر دیدگاهی رومانتیک و نوستالژیک داشت. [ ۹] [ ۱۰] [ ۱۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفلارنس الووی[ ۵] منتقد انگلیسی برای اولین بار از واژه پاپ برای توصیف آثار این جنبش استفاده کرد، این عنوان در واقع اصطلاح کوتاه شده ای برای واژه Popular بود و با آن که فقط بخشی از خصوصیات ظاهری آثار هنری این جنبش را در برمی گرفت، در شیوه تلفظ یا نام آوایش به شکل صدای خالی شدن ناگهانی باد ( مثل ترکیدن بادکنک ) نیز با ماهیت روزمره و تا حدی پیش و پاافتاده سوژه های این آثار ارتباط برقرار می کرد. الووی در نوشته های خود می کوشد تفاوت بین فرهنگ پاپ به عنوان محصول رسانه های جمعی و پاپ آرت محض که استحاله نمادها و نشانه های فرهنگ مردمی و تبدیل آن به هنر اعلا است را توضیح دهد. در واقع استحاله امر معمول و تبدیل آن به یک اثر هنری روشی بود که هنرمندان این جنبش بارها و بارها برای خلق آثارشان از آن استفاده کردند. [ ۶]
با اینکه هنر پاپ را عموماً به عنوان هنری آمریکایی می شناسند در واقع پاپ آرت دو بار متولد شد، بار اول در انگلستان و بار دوم به طور مستقل در شهر نیویورک[ ۷] ، این انگلستان و به طور مشخص گروه مستقل هنرمندان لندنی بودند که از عبارت Popular Art یا هنر مربوط به توده مردم در اوایل دهه ۱۹۵۰ استفاده کردند. این گروه شامل هنرمندان تجسمی، معماران و منتقدانی نظیر ریچارد همیلتون، ادواردو پائولوتزی، جیمز استرلینگ و لارنس الووی بود که سعی داشتند در ابزار ارتباط جمعی و فناوری های نوظهور مفاهیم زیبایی شناسانه بیابند، یکی از نمودهای مهم این مطالعات پیگیر نمایشگاهی با عنوان فردا چنین است در سال ۱۹۵۶ در لندن بود، پوستری که ریچارد همیلتون برای این نمایشگاه طراحی کرد بعدتر با عنوان واقعاً چه چیزی خانه های امروزی را این چنین متفاوت و جذاب می کند؟[ ۸] به یکی از مهم ترین آثار این جنبش تبدیل شد، به طور کلی پاپ آرت لندنی نسبت به همتای آمریکاییش کمتر تهاجمی بود و بیشتر دیدگاهی رومانتیک و نوستالژیک داشت. [ ۹] [ ۱۰] [ ۱۱]
wiki: هنر پاپ