هنر شوروی، هنر تجسمی است که پس از انقلاب سوسیالیستی اکتبر سال ۱۹۱۷ در روسیه شوروی ( ۱۹۱۷–۱۹۲۲ ) و اتحاد جماهیر شوروی ( ۱۹۲۲–۱۹۹۱ ) تولید شد.
تولد هنر اتحاد جماهیر شوروی قبل از دوران دهه ۱۹۲۰ میلادی با یک دوره رقابت شدید ایدئولوژیکی بین گروه های مختلف هنری پیش آمد که هر یک تلاش می کردند تا دیدگاه های خود را در تعیین اشکال و جهاتی که در آن هنر شوروی توسعه می یافت، امتیازاتی کنند تا حمایت صاحبان قدرت را در کسب پست ها در موسسات فرهنگی جلب نمایند.
این بحران با بحران فزاینده هنر رادیکال چپ گرایانه تلخ تر شد. در اواخر دهه ۱۹۳۰، بسیاری < i id="mwFw"> از< /i> تمایلات < i id="mwFw"> آوانگارد< /i> که در دهه ۱۹۱۰ آغاز شده بودند، خود را خسته کرده بودند و شروع به تصویر کشیدن اشیاء با زندگی واقعی می کردند، زیرا تلاش می کردند به سیستم سنتی تصاویر نقاشی شده بازگردند. این همان چیزی است که با هنرمندان برجسته گروه الماس ناشناخته رخ داد. در اوایل دهه ۱۹۳۰ کازیمیر مالویچ به هنر فیگوراتیو بازگشت. [ ۱]
حامیان برجسته دیدگاه های چپ عبارتند از: دیوید اشترنبرگ ( رئیس گروه هنرهای زیبا کمیساریای خلق برای آموزش و پرورش؛ قبل از انقلاب یکی از اعضای گروه یهودیان کارگر، که در تبعید در فرانسه زندگی می کرد، جایی که با آناتولی لوناچارسکی آشنا شد ) ، الکساندر دروین، ولادیمیر تاتلین، وسلی کاندینسکی، کازیمیر مالویچ، اوسیپ بریک، سوفیا دیمشیتس - تولستایا، اولگا روزانوا، میخائیل ماتیوشین و ناتان آلتمن. آنها یک گروه نسبتاً قدرتمند را تشکیل دادند که در ابتدا سیاست های بخش هنرهای زیبا را در دولت شوروی و همچنین شوراهای محلی مسکو و پتروگراد تعیین می کرد.
موقعیت دپارتمان هنرهای زیبا کاملاً توسط نیکولای پونین در سال ۱۹۱۹ بیان شد، که نوشت: "اگر تصویر جهان به شناخت کمک کند، فقط در اولین مراحل رشد بشر بوده است، پس از آن هم اکنون یا مانع مستقیم رشد هنر است یا عامل تفسیر طبقاتی آن»، و بنابراین «عنصر تصویر در حال حاضر عنصر مشخصه درک بورژوازی از هنر است». [ ۲]
خطر وقفه با سنتهای گسترده هنر پیش از انقلاب و مکتب هنری عمدتاً توسط نمایندگان هنر روسیه که کار خود را از قبل از انقلاب آغاز کرده بودند، مطرح شده بود و بر خلاف چپ ها، ابتدا رژیم جدید را بایکوت می کردند. از جمله آنها دیمیتری کاردوفسکی، اسحاق برودسکی، الکساندر ساوینوف، آبرام آرکیفف، بوریس کوستودیف، کوزما پتروو - وودکین، آرکادی ریلوف، آنا اوسترومووا - لبدوا، میخائیل آویلوف، الکساندر ساموخوالوف، بوریس ایوگانسون، رودولف فرنتز و دیگران بودند. شکل گیری این دو اردوگاه که اعضای آنها دارای موقعیت هایی بودند و تا حدود زیادی با قطر مخالف بودند، تأثیر برجسته ای بر توسعه هنر و آموزش هنری در دهه ۱۹۲۰ گذاشت. در این جو مباحث مداوم و مسابقه ای بین گرایش های مختلف هنری بود که هنر و مکتب هنری شوروی به وجود آمد. [ ۳]





این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفتولد هنر اتحاد جماهیر شوروی قبل از دوران دهه ۱۹۲۰ میلادی با یک دوره رقابت شدید ایدئولوژیکی بین گروه های مختلف هنری پیش آمد که هر یک تلاش می کردند تا دیدگاه های خود را در تعیین اشکال و جهاتی که در آن هنر شوروی توسعه می یافت، امتیازاتی کنند تا حمایت صاحبان قدرت را در کسب پست ها در موسسات فرهنگی جلب نمایند.
این بحران با بحران فزاینده هنر رادیکال چپ گرایانه تلخ تر شد. در اواخر دهه ۱۹۳۰، بسیاری < i id="mwFw"> از< /i> تمایلات < i id="mwFw"> آوانگارد< /i> که در دهه ۱۹۱۰ آغاز شده بودند، خود را خسته کرده بودند و شروع به تصویر کشیدن اشیاء با زندگی واقعی می کردند، زیرا تلاش می کردند به سیستم سنتی تصاویر نقاشی شده بازگردند. این همان چیزی است که با هنرمندان برجسته گروه الماس ناشناخته رخ داد. در اوایل دهه ۱۹۳۰ کازیمیر مالویچ به هنر فیگوراتیو بازگشت. [ ۱]
حامیان برجسته دیدگاه های چپ عبارتند از: دیوید اشترنبرگ ( رئیس گروه هنرهای زیبا کمیساریای خلق برای آموزش و پرورش؛ قبل از انقلاب یکی از اعضای گروه یهودیان کارگر، که در تبعید در فرانسه زندگی می کرد، جایی که با آناتولی لوناچارسکی آشنا شد ) ، الکساندر دروین، ولادیمیر تاتلین، وسلی کاندینسکی، کازیمیر مالویچ، اوسیپ بریک، سوفیا دیمشیتس - تولستایا، اولگا روزانوا، میخائیل ماتیوشین و ناتان آلتمن. آنها یک گروه نسبتاً قدرتمند را تشکیل دادند که در ابتدا سیاست های بخش هنرهای زیبا را در دولت شوروی و همچنین شوراهای محلی مسکو و پتروگراد تعیین می کرد.
موقعیت دپارتمان هنرهای زیبا کاملاً توسط نیکولای پونین در سال ۱۹۱۹ بیان شد، که نوشت: "اگر تصویر جهان به شناخت کمک کند، فقط در اولین مراحل رشد بشر بوده است، پس از آن هم اکنون یا مانع مستقیم رشد هنر است یا عامل تفسیر طبقاتی آن»، و بنابراین «عنصر تصویر در حال حاضر عنصر مشخصه درک بورژوازی از هنر است». [ ۲]
خطر وقفه با سنتهای گسترده هنر پیش از انقلاب و مکتب هنری عمدتاً توسط نمایندگان هنر روسیه که کار خود را از قبل از انقلاب آغاز کرده بودند، مطرح شده بود و بر خلاف چپ ها، ابتدا رژیم جدید را بایکوت می کردند. از جمله آنها دیمیتری کاردوفسکی، اسحاق برودسکی، الکساندر ساوینوف، آبرام آرکیفف، بوریس کوستودیف، کوزما پتروو - وودکین، آرکادی ریلوف، آنا اوسترومووا - لبدوا، میخائیل آویلوف، الکساندر ساموخوالوف، بوریس ایوگانسون، رودولف فرنتز و دیگران بودند. شکل گیری این دو اردوگاه که اعضای آنها دارای موقعیت هایی بودند و تا حدود زیادی با قطر مخالف بودند، تأثیر برجسته ای بر توسعه هنر و آموزش هنری در دهه ۱۹۲۰ گذاشت. در این جو مباحث مداوم و مسابقه ای بین گرایش های مختلف هنری بود که هنر و مکتب هنری شوروی به وجود آمد. [ ۳]






wiki: هنر شوروی