همه خدایی

دانشنامه عمومی

همه خدایی یا پانتئیسم ( به انگلیسی: Pantheism ) باور به این موضوع است که واقعیت با الوهیت یکسان است یا همه چیز از همه چیز ساخته شده است ( خدا همه چیز است و همه چیز خداست ) و خدای حاضر در بین مخلوق. باور پانتئیستی، خدای شخصی مجزا یا انسان انگاری و از این قبیل را به رسمیت نمی شناسد، اما در عوض طیف گسترده ای از آموزه ها را با اَشکال متفاوت و در روابط بین واقعیت و الوهیت مشخص می کند مفاهیم پانتئیستی به هزاران سال پیش برمی گردد و عناصر پانتئیستیک در سنتهای مختلف دینی شناسایی شده است. اصطلاح پانتئیسم توسط ریاضیدان جوزف رافسون در سال ۱۶۹۷ ابداع شد و از آن زمان برای توصیف عقاید افراد و تشکلات مختلف استفاده می شود. [ ۱]
«پانتئیسم» که از کلمات یونانی پان ( به معنی همه ) و تئوس ( به معنای خدا ) گرفته شده است، اعتقاد به این است که جهان و خدا یکی هستند. به عبارت دیگر، خداوند موجودی مجزا از عالم طبیعت نیست، بلکه خود عالم طبیعت است. [ ۲]
پانتئیسم به عنوان الهیات و فلسفه بر اساس کار فیلسوف قرن هفدهم باروخ اسپینوزا ( به ویژه کتاب «اخلاق» ) در فرهنگ غربی رواج یافت. موضع پانته ایستی همچنین در قرن شانزدهم میلادی توسط جوردانو برونو، فیلسوف و کیهان شناس، اتخاذ شد. ایده های مشابه پانتئیسم پیش از قرن ۱۸ در آیین های جنوب و شرق آسیا وجود داشته است ( به ویژه سیکیسم، هندوئیسم، صناماهیسم، کنفوسیانیسم و تائوئیسم ) . [ ۳]
واژهٔ خدا مترادف هست با قانون مندیِ حاکم بر امور جهان. بنا به این نظریه، خدا موجودی که جدا از این عالم باشد، نیست؛ کلّ نظام طبیعی است یا جنبه ای از آن جلوه گر قدرتش است یا قوّه و قدرتی که در تمام جهان انتشار و نفوذ دارد، خداست. خدا همه جا هست و همه چیز است یا در همه چیز است. این شامل همه شر و همه خیر و مترادفاً همه زیبایی و همه نقص ها و ضعف در جهان هستی می شود. [ ۴]
روشن است که همه خدایی، شکلی از بی دینی است، و از این رو، یک دین به شمار نمی آید. بنا بر این، چون پان تئیست ها لزوماً بی دین بوده و به خدای یکتای شخصی و انسان وار معتقد نیستند، برخی صاحب نظران و منتقدان دین همچون ریچارد داوکینز آن را شکلی ضعیف از بی خدایی ( آتئیسم ) یا یک نوع آتئیسم مذهبی تلقی می کنند. پان تئیسم با همه دادارباوری و وحدت وجود در تضاد است؛ زیرا به مجموعه جهان هستی به عنوان یک خدای یکتای شخصیت دار نمی نگرد. [ نیازمند منبع]
عکس همه خداییعکس همه خداییعکس همه خداییعکس همه خدایی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

انسان در طول تاریخ پیدایش خود روی کره زمین تاکنون و یا به بیانی دیگر از دوران مهد کودک تاریخ اندیشه یا فکر، خیال، تصور و توَهُم تاکنون نتوانسته است بین دو نوع خدای زیر فرق و تمیز قائل شود:
الف: پروردگار، خالقِ مخلوقات، آفریدگار کائنات و یا خدای حقیقی و واقعی یعنی اول، وسط، آخر، درون و بیرون همه چیز و همه کس یا بطور عام تر یعنی ظاهر و باطن این واقعیت و طبیعت و یا بطور کلی یعنی محیط و محتوای هرکدام از گیتی ها، کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار که هیچ موجود و هیچ چیز دیگری چه عینی و چه غیبی غیر از او، آن و این نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد. موجود بودن یا وجود داشتن این نوع خدا از طرف انسان هرگز به هیچ نوع اثباتی هیچگونه نیازی نداشته، ندارد و نخواهد داشت بلکه خود انسان همیشه نیازمند شناخت این نوع خدا بوده و هست و خواهد بود. این خدای حقیقی و واقعی در محیط و محتوای هرکدام از جهان ها بطور مطلق یکسان و برابر از لحاظ زمانی و مکانی و بیزمانی و بیمکانی دارای شانزده ( ۱۶ ) بُعد مجرد میباشد؛ هشت ( ۸ ) تا مطلق و هشت ( ۸ ) تا نسبی بر رویهم و تنیده در هم.
...
[مشاهده متن کامل]

ب - خدای بیزمان و بیمکان ( لازمان و لامکان ) و کلمه ای با الفاظ و نام های گوناگون در زبان های مختلف بشری که فقط در زبان، خط، فهم و عقل ناقص و محدود انسانی از موجودیت برخوردار ست و در خارج از آنها هیچگونه مصداق و مثال بیرونی ندارد یعنی از هیچگونه موجودیت دیگری چه عینی و چه غیبی برخوردار نمیباشد و درست به همین علت و دلیل کلیه سعی ها و کوشش های برهانی و استدلالی انسان در اثبات وجود این نوع خدا در اعصار گذشته و حال و آینده همیشه با شکست مواجه بوده و هست و خواهد بود.
مونیسم یا موجود بودن همه چیز و همه کس از یک عنصر مطلق و بیکران و صفات بیشمار آن و همه خدائی یا پانتئسیم از دیدگاه باروخ اسپینوزا فقط در این چهارچوب ساده میتواند حقیقت داشته باشد.
واژه ی یونانی با حروف لاتین به شکل تفکیکی زیر:
pan - the - os با تلفظ پان دِ اوس ، شاید به معنای همه اوست و یا همه چیز و همه کس اوست، بوده باشد و نه به معنای همه خدایی، زیرا در این واژه ی ترکیبی کلمه خدا وجود ندارد و the در زبان انگلیسی حرف تعریف و تعَیُن می باشد و لذا the os یعنی او معین است.
این واژه شاید بصورت زیر هم تلفظ و بیان میشده: پان ته اوس یعنی او ته یا بنیاد همه است .
این احتمال وجود دارد که این واژه بطور خالص یونانی نبوده بلکه دو رگه ؛ یکی پان یونانی و دیگری " او ته یا بنیاد است" فارسی. و پسوند پان ( pan ) هم شاید در اصل و ریشه به شکل " پَی آن" تلفظ و بیان میشده و لذا عبارت فارسی " پَی آن ته اوست " از دیدگاه متفکرین یونانی چه معنائی میتوانسته داشته بوده باشد!؟.
غیر از : او و آن هم پَی است و هم ته.
نام خانوادگی اسپینوزا ( Spinoza ) احتمالا از سه کلمه فارسی به شکل زیر ساخته شده بوده باشد: ز پَی نو زا. به معنای زائیده شدن از نو در بنیاد، یعنی تولد دوباره ی افراد انسانی از مادر و پیدایش همه چیز از نو.

Belief that God and reality are identical
Pantheism is the belief that reality is identical with divinity, or that all things compose an all - encompassing, immanent god or goddess. Pantheist belief does not recognize a distinct personal god, anthropomorphic or otherwise, but instead characterizes a broad range of doctrines differing in forms of relationships between reality and divinity. Pantheistic concepts date back thousands of years, and pantheistic elements have been identified in various religious traditions. The term pantheism was coined by mathematician Joseph Raphson in 1697 and has since been used to describe the beliefs of a variety of people and organizations.
...
[مشاهده متن کامل]

Pantheism was popularized in Western culture as a theology and philosophy based on the work of the 17th - century philosopher Baruch Spinoza, in particular, his book Ethics. A pantheistic stance was also taken in the 16th century by philosopher and cosmologist Giordano Bruno. Ideas of pantheism existed in South and East Asian religions ( notably Sikhism, Hinduism, Sanamahism, Confucianism, and Taoism ) and in Tasawwuf ( Sufism ) within Islam.
باور به یکسان بودن طبیعت و خدا یا خدایان و عدم باور خدای شخصی
پانتئیسم یا همه خدایی ( به انگلیسی: Pantheism ) : باور به این موضوع است که واقعیت با الوهیت یکسان است یا همه چیز از همه چیز ساخته شده است ( خدا همه چیز است و همه چیز خداست ) و خدای حاضر در بین مخلوق. باور پانتئیستی، خدای شخصی مجزا یا انسان انگاری و از این قبیل را به رسمیت نمی شناسد، اما در عوض طیف گسترده ای از آموزه ها را با اَشکال متفاوت و در روابط بین واقعیت و الوهیت مشخص می کند مفاهیم پانتئیستی به هزاران سال پیش برمی گردد و عناصر پانتئیستیک در سنتهای مختلف دینی شناسایی شده است. اصطلاح پانتئیسم توسط ریاضیدان جوزف رافسون در سال ۱۶۹۷ ابداع شد و از آن زمان برای توصیف عقاید افراد و تشکلات مختلف استفاده می شود.
پانتئیسم به عنوان الهیات و فلسفه بر اساس کار فیلسوف قرن هفدهم باروخ اسپینوزا ( به ویژه کتاب �اخلاق� ) در فرهنگ غربی رواج یافت. موضع پانته ایستی همچنین در قرن شانزدهم میلادی توسط جوردانو برونو، فیلسوف و کیهان شناس، اتخاذ شد. ایده های مشابه پانتئیسم پیش از قرن ۱۸ در آیین های جنوب و شرق آسیا وجود داشته است ( به ویژه سیکیسم، هندوئیسم، صناماهیسم، کنفوسیانیسم و تائوئیسم ) .
همه خدایی، هستی الهی یا پان تئیسم ( به انگلیسی: Pantheism ) گونه ای فلسفی از بی دینی و نقد دین است. باور به اینکه خدا ( یا الوهیت ) و جهان هستی ( یا طبیعت به عنوان کلّیّت همه چیز ) یکی اند. بر اساس آن، خدای شخصیّت دار مانند الله و یَهُوَه و مانند آن که خالقی مستقل از طبیعت است، وجود خارجی ندارد. پس بر اساس آن مذاهب پدید آمده از اینها نیز عقایدی ناروا هستند [نیازمند منبع]. واژهٔ خدا مترادف هست با قانون مندیِ حاکم بر امور جهان. بنا به این نظریه، خدا موجودی که جدا از این عالم باشد، نیست؛ کلّ نظام طبیعی است یا جنبه ای از آن جلوه گر قدرتش است یا قوّه و قدرتی که در تمام جهان انتشار و نفوذ دارد، خداست. خدا همه جا هست و همه چیز است یا در همه چیز است. این شامل همه شر و همه خیر و مترادفاً همه زیبایی و همه نقص ها و ضعف در جهان هستی می شود.