هفت پیکر. [هََ پ َ / پ ِ ک َ ] ( اِ مرکب ) کنایت از هفت آسمان. ( برهان ). || هفت کوکب سیار. ( برهان ). || جایی که در آن هفت گونه نقش باشد : آن سراچه که هفت پیکر بود بلکه ارتنگ هفت کشوربود.
نظامی.
فرهنگ فارسی
بهرامنامه چهارمین مثنوی از خمسه نظامی است که آنرا نظامی گنجوی بنظم آورده و آن شامل قریب ۵۱۳٠ بیت در بحر خفیف مسدس مجنون مقطع است . این مثنوی الدین کرپ ارسلان از اولاد آقسنقر حاکم مراغه سروده شده و در ۵۹۳ بپایان رسیده . این منظومه از سرگذشت بهرام پنجم ساسانی معروف به بهرام گوراست و بنیاد آن بر شماره هفت است . نظامی زندگانی بهرام را از زمان تولد رفتن به حیره پرورش یافتن در آن سرزمین بازگشتن به ایران و جلوس بر تخت سلطنت شرح میدهد آنگاه از ازدواج او با هفت دختر هفت پادشاه هفت اقلیم و جای دادن آنها در هفت گنبد به هفت رنگ و رفتن بهرام در هر یک از روزهای هفته به یک گنبد و مهمان یک دختر شدن سخن میراند . هر یک از دختران داستانی میسراید و نظامی جمعا هفت داستان از قول آنان روایت میکند که از شاهکارهای شعر فارسی است . سپس شاعر از پریشانی اوضاع ملک بسبب غفلت بهرام از ملکداری و حمله پادشاه چین بایران و ظلم [ راست روشن ] وزیر و هوشیار شدن بهرام گفتگو مینماید . در پایان رفتن بهرام بدنبال گورخر و ناپدید شدن او بنام علائ را نقل میکند . کتاب مکرر به طبع رسیده است و مرحوم وحید دستگردی در سال ۱۳۱۵ شمسی در طهران آنرا با حواشی بچاپ رساند . کنایت از هفت آسمان هفت کوکب سیار
دانشنامه آزاد فارسی
هَفت پیکر (یا: هفت گنبد؛ بهرام نامه) منظومه ای بزمی ـ رزمی به فارسی، سرودۀ نظامی گنجوی. این اثر که در ۵۹۳ق سروده شده، چهارمین مثنوی از خمسۀ نظامی است. وزن آن فاعلاتن مفاعلن فعلن و در حدود ۵,۱۳۶ بیت است و به علاءالدین کرپ ارسلان آقسنقری، حاکم مراغه، تقدیم شده است. موضوع این مثنوی شرح زندگی بهرام گور و به عیش نشستن او با دختران پادشاهان هفت اقلیم (در هفت گنبد به هفت رنگ و منسوب به هفت اختر) است. بهرام هرشب در یک گنبد، با یکی از دختران به سر می برد و هر شاهدخت حکایتی می گوید که اساس داستان های این منظومه است.هفت پیکر به تصحیح وحید دستگردی منتشر شده است (تهران، ۱۳۱۵ش).
هفت پیکر یا بهرام نامه یا هفت گنبد، چهارمین منظومه نظامی از نظر ترتیب زمانی و یکی از دو شاهکار او ( با خسرو و شیرین ) از لحاظ کیفیت است. این دفتر را از جهت ساختار کلی و روال داستانی می توان به دو بخش متمایز تقسیم کرد: ... [مشاهده متن کامل]
یکی بخش اول و آخر کتاب دربارهٔ رویدادهای مربوط به بهرام پنجم ساسانی از بدو ولادت تا مرگ رازگونه او، که برپایه روایتی تاریخ گونه است؛ دیگری بخش میانی که مرکب از هفت حکایت یا اپیزود از زبان هفت همسر او و از زمره حکایات عبرت انگیزی است که دختران پادشاهان هفت اقلیم ( مطابق تقسیم قدما ) برای بهرام نقل می کنند. این منظومه آمیزه ای از جنبهٔ حماسی و غنایی است، بدین معنی که بخش هفت گنبد تماماً دارای روح غنایی و تخیل رمانتیک است، ولی بخش تاریخی گونه، اگرچه سعی شاعر بر ترسیم چهره ای حماسی برای بهرام بوده، آمیزه ای از جنبه حماسی و عناصر غنایی است. هفت پیکر از گذشته یکی از مضمون های اصلی نگارگری های ایرانی–هندی بوده است. در هفت پیکر زمین و آسمان و جلوه های جمال این دو با هم پیوند می یابد: از یک سو هفت گنبد است ساخته بر زمین و هفت روز و هفت رنگ و هفت اقلیم و هفت عروس که جملگی زمینی است، و از سوی دیگر نظیر قرار دادن اینها با «هفت» های آسمانی ( چون هفت سیاره و هفت فلک ) ، و واسطه این دو با همدیگر گنبدی است که چرخ زنان آهنگ عروج به گنبد دوار دارد. هفت پیکر ستایش داد و رفق، و نکوهش ستم و بیراهی است. در پایان نامه هفت پیکر حکیم دربارهٔ کتاب می گوید: اپرای توراندخت اثر جاکومو پوچینی بر اساس داستان روز سه شنبه ساخته شده است که توسط همراهش از گنبد سرخ که با مریخ مرتبط است به شاه بهرام گفته می شود. دکتر معین روایت های هفت پیکر را دو قسم می داند؛ اول داستان های بی ارتباط با بهرام گور و بر ساختهٔ نظامیو یا مقتبس از داستان های عامیانه مثل افسانه سرایی دختران هفت کشور؛ دوم داستان های مربوط به بهرام گور که بخشی تاریخی و بخشی افسانه ای است.