هفت اسمان

لغت نامه دهخدا

( هفت آسمان ) هفت آسمان. [ هََ س ْ / س ِ ] ( اِ مرکب ) عبارت از فلک های قمر، عطارد، زهره ، شمس ، مریخ ، مشتری و زحل است. ( یادداشت مؤلف ) :
جهان فیلسوف جهان داندم
رصدبند هفت آسمان داندم.
نظامی.
به پرگار هفت آسمان بلند
به فهرست هفت اختر ارجمند.
نظامی.
از پی لعلی که برآرد ز کان
رخنه کند بیضه هفت آسمان.
نظامی.
سایران در آستانهای دگر
غیر این هفت آسمان مشتهر.
مولوی.
گر ز هفت آسمان گزند آید
همه بر عضو دردمند آید.
سعدی.
شبی چنین درِ هفت آسمان به رحمت باز
ز خویشتن نفسی ای پسر به حق پرداز.
سعدی.
- در هفت آسمان یک ستاره نداشتن ؛ کنایت از تهی دست بودن و بیچارگی است. ( از یادداشتهای مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( هفت آسمان ) بابلیان به هفت طبقه آسمان و هفت طبقه زمین معتقد بودند و بدین معنی که برای هر یک از سیارات سبع فلکی و آسمانی قایل بودند . در ادبیات فارسی بجای هفت آسمان هفت گنبد خضرا و هفت صحیفه هفت دخمه خضرا هفت طبق هفت گوی هفت فلک هفت گردون هفت افلاک بسیار آمده است .
عبارت از فلک های قمر عطارد زهره شمس مریخ مشتری و زحل است .

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] هفت آسمان. هفت آسمان، واژه ای در قرآن که بر وجود آسمان های هفت گانه دلالت می کند. ادیان دیگر همچون یهود و مسیحیت هم از هفت آسمان سخن گفته اند. این مفهوم هفت بار به صورت صریح در قرآن به کار رفته است و مسلمانان دیدگاه های مختلفی در خصوص مراد قرآن از آن مطرح کرده اند. در روایات از وجود زمین های هفت گانه هم سخن به میان آمده است.
برطبق آیات قرآن آفرینش آسمان های هفت گانه به صورت تدریجی و در شش روز روی داده است. مطابق روایتی از امام باقر(ع)، منظور از ملکوت آسمان ها که به گفته قرآن به حضرت ابراهیم نشان داده شده است آسمان ها و زمین های هفت گانه و مخلوقات موجود در آنها است. بنا بر روایات مربوط به معراج پیامبر، وی در واقعه معراج، به آسمان ها صعود کرده و تا آسمان هفتم بالا رفته است.
در ادیانی چون یهود و مسیحیت و اسلام از آسمان های هفت گانه سخن به میان آمده است. قرآن هفت بار به صورت صریح و دو بار به کنایه از آسمان های هفت گانه یاد کرده است؛ از جمله در سوره های بقره (آیه ۲۹)، ٰٰٰٰاِسراء (آیه ۴۴)، مؤمنون (آیه ۸۶)، فُصِّلَت (آیه ۱۲)، مُلْک (آیه ۳)، نوح(آیه ۱۵) و طلاق (آیه ۱۲). در سوره مؤمنون آمده است: «قُلْ مَن رَّ بُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَ بُّ الْعَرْ شِ الْعَظِیمِ» (بگو: پروردگار آسمان هاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ کیست؟)

دانشنامه آزاد فارسی

هفت آسمان. تذکره ای به فارسی، در شرح احوال ۷۸ تن از شاعران مقلد نظامی گنجوی و آثار آن ها، از مولوی آقا احمدعلی احمد جهانگیرنگری. مؤلف این اثر را در یک اوج، که تعریف ماهیت مثنوی و شرح حال نظامی گنجوی است، هفت آسمان، که هر آسمان مختص یکی از وزن های هفتگانۀ مثنوی است، و یک افق، تنظیم کرده بود، امّا مرگ ناگهانی اش، به وی مجال اتمام آن را نداد و تنها توانست اوج و آسمان اول را، که دربارۀ مثنوی هایی است که بر وزن مخزن الاسرار سروده شده اند، بنویسد. این کتاب در ۱۲۹۰ق با مقدمه ای انگلیسی به چاپ رسیده است (کلکته، ۱۲۹۰ق).

پیشنهاد کاربران

هفت آسمان یا هفت بهشت ها ( به انگلیسی: Seven Heavens ) در کیهان شناسی دینی یا اسطوره ای، به هفت لایه آسمان ارجاع دارد که هرکدام از یک جنس هستند. در دوران باستان این آسمان ها هم با قلمروهای ماورا طبیعتی الهه ها و هم با اجسام سماوی مشاهده شده همچون سیارات باستانی و ستارگان ثابت تداعی می شدند. این مفهوم را، که از ادیان باستانی میان رودان مشتق شده است، می توان در ادیان ابراهیمی همچون اسلام، یهودیت، و مسیحیت یافت؛ مفهومی مشابه همچنین در برخی ادیان هندی همچون هندوئیسم یافته شده است. برخی از این سنت ها، از جمله آیین جین مفهومی از هفت زمین یا هفت دنیای زیرین را نیز شامل می شوند.
...
[مشاهده متن کامل]

مفهوم هفت آسمان که در بین النهرین باستان توسعه یافته بود نماد مفاهیم فیزیکی و متافیزیکی بود. در زبان سومری واژه های آسمان ها ( یا آسمان ) و زمین آن و کی است بین النهرینیان باستان آسمان را به عنوان مجموعه ای از گنبدها ( معمولاً سه، اما گاهی هفت ) می دانستند که زمین صاف را می پوشاند. : 180 هر گنبد از نوع متفاوتی از سنگ های قیمتی ساخته شده بود. : 203 پایین ترین گنبد بهشت از یاس ساخته شد و خانه ستارگان بود. گنبد میانی بهشت ​​از سنگ ساگیلموت ساخته شده و محل اقامت ایگیگی بوده است. بالاترین و بیرونی ترین گنبد آسمان از سنگ لولودانیتو ساخته شده بود و به عنوان آن، خدای آسمان، تجسم یافته بود. اجرام آسمانی با خدایان خاصی نیز برابر بودند. : 203 اعتقاد بر این بود که سیاره زهره اینانا، الهه عشق، جنسیت و جنگ است. : 108–109 : 203 خورشید برای برادرش اوتو، خدای عدالت، : 203 و ماه پدرشان نانا بود.
انسان های معمولی نمی توانستند به بهشت ​​بروند زیرا تنها محل زندگی خدایان بود. اما در عوض، پس از مرگ یک فرد، روح او به کور ( که بعداً به نام ایرکالا شناخته شد ) ، عالم زیرین تاریک، واقع در اعماق سطح زمین می رود. افسون های سومری در اواخر هزاره دوم پیش از میلاد به هفت آسمان و هفت زمین اشاره دارد. یکی از این افسانه ها این است: «ان ایمین بی کی ایمین بی» ( آسمان ها هفت، زمین ها هفت. )
درک این موضوع که آسمان ها می توانند بر روی چیزهای روی زمین تأثیر بگذارند، ویژگی های آسمانی و جادویی را به عدد هفت بخشید، مانند داستان های هفت دیو، هفت کلیسا، هفت روح یا هفت تخت. عدد هفت به طور مکرر در آیین های جادویی بابلی ظاهر می شود. هفت آسمان یهودی و هفت آسمان اسلامی ممکن است منشأ خود را در نجوم بابلی داشته باشند.

هفت اسمانهفت اسمانهفت اسمانهفت اسمان
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/هفت_آسمان
در وجود افراد انسانی چه مرد و چه زن یک منظومه صِوَری وجود دارد که ستاره یا خورشید و یا آفتاب مرکزی آن همان خویشتن می باشد که در وجود همه انسانها یکی می باشد با درجات مختلف شدت و ضعف تابش نور مجازی آن از مرکزِ باطن به سمت بیرون. این منظومه تصویری یا مجازی دارای هفت مدار می باشد که روی آنها مجموعا 10 سیاره یا ده انسان قرار دارند و به آرامی دور خورشید یا خویشتن مرکزی در حرکت می باشند و 9 تا از آنها که مجازی اند در انتظار به ظهور رسیدن می باشند. روی مدار یکم یا بیرونی یک انسان واقعی و عینی قرار دارد و مشغول حیات دنیوی است که یا مرد می باشد و یا زن و وجود او با حواس پنجگانه قابل تائید می باشد. 9 سیاره یا انسان های دیگر بر روی 6 مدار درونی، مجازی و یا صِوَری اند و در قالب امکانات استعلایی یا بالقوه و پنهانی موجود می باشند و با حواس پنجگانه غیر قابل دریافت و تائید. در اینجا ممکن است که سوال شود، پس از کجا می توان به وجود این 9 بُعد پنهانی در وجود انسان پی برد؟ در پایان اشاره ای کوتاه خواهم نمود و راه دست یابی به این نُه گوهر و جوهر را نشان خواهم داد. طرح این منظومه برای مرد و زن یکی است با این تفاوت که در مدارات فقط جای سیارگان مرد و زن عوض می شوند. ساختار عالم شهودی فعلی توانایی فراهم نمودن مقتضیات و شرایط و امکانات به ظهور رساندن و به فعلیت در آوردن این انسان های مجازی را ندارد بلکه محتوای آن باید 6 بار دیگر از نو آفریده شود تا این امکانات بالقوه فرصت و مجال به فعلیت در آمدن و به ظهور رسید و پدیدار گشتن در قالب واقعیت عینی را داشته باشند. محتوای این عالم شهودی و واقعی و عینی فقط از طریق وقوع مه بانگ های متوالی بر اثر نوسانات باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوا می تواند بار ها از نو آفریده شود و نه از طریق و یا از راهی دیگر. تصویر این منظومه بطور خیلی ساده به شکل زیر می باشد:
...
[مشاهده متن کامل]

الف - طرح برای مردان :
روی مدار یکم و بیرونی مرد ▪ روی مدار دوم زن ▪ روی مدار سوم مرد ▪ روی مدار چهارم زن ▪ روی مدار پنجم 2 تا مرد همسان ▪ روی مدار ششم 2 تا زن همسان ▪ روی مدار هفتم یا آخرین مدار درونی و نزدیک به آفتاب یا خویشتن مرکزی 1 مرد و 1 زن همسان.
ب - طرح برای زنان :
روی مدار یکم یا بیرونی زن و روی مدار دوم مرد و الا آخر.
دو انسانی که بر روی مدار یکم و دوم قرار دارند همیشه در طبیعت و کیهان مادی با کالبد ها یا بدن ها و یا تن های مادی با بذر های روحی - روانی در دو عالم شهودی پشت سر هم به ظهور می رسند و حیات های دنیوی خودرا تجربه می کنند. دو انسان مجازی روی مدارات سوم و چهارم همیشه در طبیعت و کیهان روحی - روانی با کالبد ها یا بدن ها و یا تن های روحی - روانی با بذر قابل رشد مادی در دو عالم شهودی پشت سر هم به ظهور می رسند و حیات های دنیوی خودرا تجربه می نمایند. شش انسان مجازی روی 3 مدار درونی همیشه بصورت زوجی با کالبد های روحی - روانی با بذر قابل رشد مادی در طبیعت و کیهان روحی - روانی و در سه عالم شهودی پشت سر هم به ظهور می رسند و حیات های دنیوی خویش را تجربه می کنند. این هفت عالم شهودی که هرکدام دارای یک آسمان و یک زمین و یک سامان یا نظم خاص و ویژه خویش می باشند با درجات تکاملی مختلف و فراوان بین دو سر حد ؛ یکی نهایت نقصان و دیگری نهایت کمال هردو سر حد محصور و محدود بین دو نظام احسن مبداء و معاد، در چهارچوب سفر بی نهایت ( نه سفر به بینهایت ) پشت سر هم به وجود می آیند و محو می گردند. عوالم ؛ سامان یا نظم ها و آسمان ها و زمین های هفتگانه در ظهورات پیاپی خویش همیشه 5 بار روحی و 2 بار مادی پدیدار می شوند. در دو عالم مادی و دو عالم روحی که در آنها 4 نفر از اعضای خانواده 10 عضوی ملکوتی افراد انسانی به ظهور میرسند، زوجیت با غیر مرسوم و معمول است و خواهد بود و افزایش جمعیت از طریق آمیزش جنسی و تولید مثل صورت می گیرد. در سه عالم که 6 نفر بصورت زوجی به ظهور میرسند، زوجیت با خود مرسوم و معمول و افزایش جمعیت از طریق آمیزش جنسی اتفاق نمی افتد بلکه از طریق تقسیم سلولی در طبیعت روحی .
تقدم و تاخر در ظهورات پیاپی:
همیشه اول پنج عالم روی به ظهور میرسند و در پایان همیشه دو عالم مادی. و ترتیب این ظهورات همیشه از درون به سوی بیرون می باشد. به این معنا که همیشه دو انسان همسان و غیر هم جنس یا هترو گِن روی که روی نزدیکترین مدار به ستاره مرکزی یا خویشتن قرار دارند به ظهور می رسند و شش مدار بعدی پشت سر آنها . خوانندگانی که به آنی ماسیون یا تصویر سازی دینامیک علاقه و تبحر دارند می توانند این دو تصویر را برای زن و مرد در فضای مجازی و هلوگرافی بیافرینند و در دست رس گردشگران اینترنت قرار دهند. در مورد راه دست یابی به 9 سیاره یا انسان های مجازی روی مدارات این منظومه صِوَری باطنی : دست یابی به آنها فقط از طریق بررسی چهار میل جنسی فرعی و پنهانی و نهفته در پشت پرده ضخیم و به ظاهر نفوذ ناپذیر میل جنسی اصلی و آشکار امکان پذیر می باشد و راه های دیگر گمراهه محسوب می شوند.

ریشه ایده هفت آسمان را باید در آیین میترا در سرزمین باستانی ایران جستجو کرد. هفت خط بودن جام جم باستانی و مراسم هفت سین امروز ایران در همان آیین میترائی ریشه دارند و نه در داستان پادشاهان پیشدادی مندرج
...
[مشاهده متن کامل]
در شاهنامه حکیم و حماسه سرای بزرگ فردوسی . حرف سین در مراسم هفت سین در اصل و ریشه حروف اول هفت شیئ یا چیز نبوده بلکه حرف اول واژه پارسی سامان به معنای نظم بوده است. به این معنا که بنیانگذاران آن آیین باستانی بر این باور بوده اند که کیهان دارای هفت حالت و نظم یا سامان کلی می باشد. اما درست مثل هندوان که کاشف سلسله تولد و مرگ انسان بودند و به نوسانات انبساط و انقباض کیهان و متعاقب آن به تسلسل تولد و مرگ کیهان، علم و آگاهی نداشتند و این کشف را از طریق حلول روان توضیح و شرح دادند و درخشندگی طلایی آنرا زیر خاکستر مراسم آیینی دفن نمودند، میترائیان هم به علت عدم علم و آگاهی به نوسانات کیهانی ، بر این باور بودند که این هفت نظم یا سامان بطور همزمان و مستقل از هم و به شکل طبقه بر طبقه و محیط و محاط موجود اند و سعی آنان در تعالیم شاگردان این بوده است که براثر تمرین بتوانند از این طبقات بالا روند و به درون آخرین طبقه آن صعود نمایند. هرکدام از خطوط هفتگانه روی سطح جام جم نشانه یکی از این طبقات بوده است که بعدها توسط ایرانیان، آن هفت خط به نوشیدن می و شراب تقلیل یافته است. داستان های معراج جاکوب ( یعقوب ) فرزند ایساّک ( ایسا اک : ایسای کوچک ) یا به زبان عربی اسحاق و ویرادف پارسی و پیامبر اسلام همگی ریشه در همان ایده نظم یا سامان های هفتگانه کیهانی میترائی دارند. اما امروز به زبان و روش علمی میتوان سلسله تولد و مرگ هندوان ( سمسرا ) و ظهور هفت حالت و نظم کلی محتوای کیهان پشت سر هم را بهمراهی و همگامی تسلسل تولد و مرگ کیهان بطور حقیقی و منطبق بر واقعیت شرح و توضیح داد. البته بدون در نظر گرفتن سرنوشت های جنسی پنجگانه یا سکه های جنسی دو رویه پنجگانه و من ها یا نفوس دهگانه افراد انسانی ، چنین شرح و توضیحی به زبان و روش علمی محال و غیر ممکن و یا ناقص خواهد بود. هفت سامان کیهانی میترائیان به این معنا هم می باشد که هر کدام از افراد انسانی دارای هفت حیات بهشتی می باشند.

بپرس