هضما

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی هَضْماً: نقص - کاستی و نقصان
ریشه کلمه:
هضم (۲ بار)

«هَضْم» در لغت به معنای «نقص» است، و اگر جذب شدن غذا را به بدن هضم می گویند، به خاطر آن است که غذا ظاهراً کم می شود و تفاله های آن باقی می ماند.
و «هَضِیم» از مادّه «هضم» معانی مختلفی دارد: گاه، به معنای در هم فرو رفته به کار می رود، گاه، به معنای میوه رسیده، گاه، لطیف و نرم وکاملاً قابل هضم، و گاه نیز به معنای هضم شده آمده است; و در آیه مورد بحث اگر «طلع» به معنای شکوفه های خرما باشد «هَضِیم» به معنای در هم فرو رفته است که نشانه پر بار بودن درخت است، و اگر «طلع» به معنای نخستین ثمره این درخت باشد، «هَضِیم» به معنای شاداب و نرم و لطیف و رسیده است.
هضم به معنی شکستن و نقص و غیره آمده است در نهج البلاغه خطبه 200 آمده: «وَسَتُنَبِئُّکَ ابْنَتُکَ بِتَظافُرِ اُمَّتِّکَ عَلی هَضْمِها» یعنی: به زودی دخترت به تو خبر خواهد داد از اجتماع امتت برخورد کردن و ظلم او و یا بر غصب حقش، این کلمه فقط دو بار در قرآن کریم آمده است: 1- . هضم در اینجا چنانکه در مجمع گفته به معنی نقص است: «هَضَمَهُ نَقَصَهُ مِنْ حَقِّهِ» یعنی: هر که با ایمان کارهای شایسته انجام دهد از ظلم و نقص خدا نه به او ظلم می‏کند و نه از اجرش می‏کاهد. نظیر . رهق (به فتح ر- ه) چنانکه در صحاح گفته به معنی ظلم است در این آیه بخس به جای هضم و رهق به جای ظلم در آیه ما نحن فیه است یعنی: نه از کاهش مزد می‏ترسد و نه از ظلم. 2- . هضیم را متداخل گفته‏اند. در صحاح گوید:«طلع هضیم» میوه خرما را آنگاه گویند که از قشرش خارج نشده و متداخل و بعضی به بعضی منضم‏اند به قول بعضی مراد از آن نرم و رسیده است چنانکه در مجمع و جوامع الجامع نقل کرده یعنی : در باغات و چشمه‏ها و کشتهاو نخل هایی که میوه آنها نرم و رسیده و یا رویهم چیده شده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس