هشت و چار

لغت نامه دهخدا

هشت و چار. [ هََ ت ُ ] ( اِخ ) دوازده امام. ( یادداشت به خط مؤلف ) :
خداوندا به حق هشت وچارت
ز مو بگذر شتر دیدی ندیدی.
باباطاهر.

فرهنگ فارسی

مقصود دوازده امام است و گاهی از دوازده برج نیز تعبیر به هشت و چار کنند .
دوازده امام

فرهنگ عمید

۱. دوازده.
۲. [مجاز] دوازده امام.

پیشنهاد کاربران

هشت و چهار یعنی کسی که شیعه اثنی عشری هست چون اخرین شاخه از شیعه تا امام هشتم قبول دارند ولی شیعیان دوازده امامی کل 12تا رو قبول دارند. این یه جور اعلام برائت از سایر فرقه هاست. بنظرم اینم میشه .
یعنی دوازده امام :چهار امام علی نام و هشت ایمه دیگر علیهاسلام. سخنرانی استاد رائفی پور با موضوع راز گاه را گوش کنید خیلی دراین مبحث بسیار مفید است
چهار یعنی چهار امام علی ( علی بن ابی طالب، علی بن الحسین، علی بن موسی الرضا، علی بن محمد الهادی ) و هشت امام غیر علی.
هشت یعنی نوح ( ع ) ابراهیم ( ع ) موسی ( ع ) عیسی ( ع ) محمد ( ص ) علی ( ع ) حسن ( ع ) حسین ( ع )
چار یعنی لااله الاالله - الله اکبر - الحمدلله - سبحان الله
توکتاب اصول کافی دیدم ولی جلد وصفحه رویاداشت نکردم

بپرس