[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
Chargeback
بازگشت پول به پرداخت کننده یک تراکنش خاص است که معمولاً با کارت اعتباری انجام شده است.
خرجکرد
کاملا معنی دهخدا درست است هزینه شبیه خزینه و خزانه یعنی جایی که پول دارند و نگه داشته اند و از آنجا بر می دارند، استفاده می کنند و خرج می کنند هزینه هم همین حالتی دارد یعنی از جایی که پولی یا انرژی یا
... [مشاهده متن کامل] چیزی موجود هست برداشته می شود و استفاده می شود مثلا پول از بانک برمی دارند و خرج می کنند از محل ذخیره بر می دارند و هزینه می کنند یا از قوت و انرژی بازو استفاده می کنند و آن را خرج می کنند و کار و فعالیت می کنند تا به هدفی برسند. پس کاملا خزینه و خزانه و هزینه یک معنی را می دهند.
دوستی که گمان میکند چون هزینه برابر خرج است پس هزاندن بیرون کردن است باید بداند که هزینه خرج نیست و ریشه ان هم - از - است
هَزیدن: خارج شدن ( فارسی میانه: Uzitan )
هزاندن: خارج کردن
هزش: خروج
هزینه: خرج ( فارسی میانه: Uzenak )
درکارنامه اردشیر بابکان امده درپاسخ اردلان که اورا کرد چادر نشین خوانده بود گفت
سرت برگیرم و گنجخانه ات بر آتش ازینه کنم
بر خویشتن آنچ داری و ترا دربایست باشد هزینه کن
قابوسنامه
بر شوهر خویش هزینه میکردند و این بود
... [مشاهده متن کامل]
و از آنج ایشان را روزی دادیم هزینه میکنند
در فرمانبرداری وی هزینه کنید پیش از آن که آید روزی یعنی روز رستخیز که در آن روز نبود که کسی را باز فروشند تا خود را باز خرد و نه بدان را آن روز دوستی بود یا مهربانی که بریشان بخشاید
میبدی
خایه ها را به خایگینه کند
مرغ و کرباس را هزینه کند
اوحدی
هزینه ایرانی است و خزینه نیز
درود ُ سپاس
اینکه استاد دهخدا واژه هزینه را هم معنی و مبدل خزینه دانسته، چیزی شگفت است هرچندکه خودش این دیدگاه را با واژه " ظاهرا " همراه کرده و آن را یک گمانه زنی می داند.
ایشان زیر واژه خزینه، آن را به چم مخزن، انبار و خزانه آورده:
... [مشاهده متن کامل]
خزینه. [ خ َ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) مخزن. ( از ناظم الاطباء ) . انبار. آنجا که اشیاء را نگاه دارند. خزانه. ( یادداشت بخط مؤلف ) . در این معنی مقصود از خزینه محلی است که اشیاء اعم از قیمتی یا غیرقیمتی در آن نهند ولی معمولاً به محلی اطلاق میشود که در آنجا اشیاء قیمتی می نهند یعنی گنج خانه.
اینک [هزینه = پرداخت و خرج ]، چه پیوندی با [خزینه = انبار و خزانه] پیدا می کند؟!
آگاهی استاد دهخدا نسبت به بنمایه های پهلوی کم و نارسا بود، ناگزیر گاهی دچار لغزشهایی از این دست شده است، با سر زدن به بنمایه های پهلوی، ریخت کهن این واژه که " اوزینَگ" بوده را یافته و دیگر جایی برای شک و گمان نمی ماند.
همچنین پیرامون واژه خزینه و خزانه:
در پارسی واژه گنج را داریم که به ریخت کنز، غنز و خنز درون زبان عربی شده است. خنز و غنز به خزن و غزن دگرش یافته و در تازی واژه هایی مانند خزینه، خزانه، مخزن، مخازن را پدید آورده، از غزن نیز، نامهای غزنه و غزنین به چم گنجه و گنجین ( گنجخانه ) ساخته شده.
-
نکته جالبی که درینجا گفتنش بد نیست اینکه، در یک چنین موردهایی که کمی شک و گمان درکار بوده، دسته ای آدم بیکار و ولنگار ( مانند کاربر بالا ) از جرگه فرومایگان، بزودی سروکله شان پیدا شده، حس خودکم بینیِ ادبی وفرهنگی خود را با موج سواری و ماهی گیری از آب گل آلود جبران می کنند، که چی؟ اگر از خود چیزی ندارند دیگران هم نداشته باشند، داشته های دیگران را هم ویران کنند!؛ ولی تنها مایه رسوایی و بی آبرویی خود را فراهم خواهند ساخت.
تحریف شده خزینه عربی
این واژه پارسی است و دیسه ی نوشتاری آن در زبان پهلوی ( اُزینَگ ) بوده است:
آنچه روشن است؛ پیشوند ( اوز ( اُز ) ) در این واژه می باشد که در اینجا به آنچه خروجی است ( = خرج ) اشاره دارد.
در رویه ی 85 از نبیگ ( فرهنگنامه کوچک پهلوی ) نوشته ( دیوید مک کنزی ) آمده است:
هزینه واژه پارسی و هیچ بستی به واژه خزینه تازی ندارد
واژه هزینه به چم پرداخت کردن و گساردن هست
برآمد
و
نیز پرداخت هم می توان گفت.
منابع صرف شده برای تحصیل یک درآمد که کاملا منقضی شده است و قابل برگشت نیست
پرداخت ( یادآور شده از امین الماسی در بالا )
ارزش
پرداخت
هزینه : ( Expense ) [اصطلاح امورمالی]هزینه عبارت از پرداختهائی است که بطور قطعی به ذینفع در قبال تعهد یا تحت عنوان کمک یا عناوین مشابه با رعایت قوانین و مقررات مربوط صورت میگیرد .
خرج، خرجی، مخارج، صرف، مصرف، انفاق، نفقه، خزانه، خزینه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)