هزاره
/hezAre/
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، لقب کوت از سرداران رومی سپاه خسروپرویز پادشاه ساسانی
برچسب ها: اسم، اسم با ه، اسم پسر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن
لغت نامه دهخدا
هزاره. [ هََ / هَِ رَ / رِ ] ( اِ ) حصه پایین دیوار. ( حاشیه برهان چ معین ). ایزار. ایزاره.ازار. ازاره ، و آن قسمی از دیوار است که با آجر و سنگ و جز آن از زمین بردارند تا کف تاقچه زیرین. ( یادداشت به خط مؤلف ). چینه کشی پای دیوار است که ارتفاع مشخصی ندارد و معمولاً در حدود یک متر بالا آورند.
هزاره. [هَِ / هََ رَ ] ( اِخ ) قومی از افاغنه. ( آنندراج ). طایفه ای از عشایر شیعی مذهب. ( یادداشت به خط مؤلف ).
فرهنگ فارسی
هزارمین، دوره ه ارساله، مراسم هزارمین سال تولد
(اسم ) ۱- قسمتی ازدیوارکه مابین زمین و اطاق وطاقچه واقع شده
فرهنگ معین
(هِ رِ یا رَ ) (اِ. ) = ازاره : ۱ - قسمتی از دیوار که مابین زمین اطاق و طاقچه واقع شده . ۲ - فواره ای که مانند ابریق است .
فرهنگ عمید
۲. مراسمی که به مناسبت هزارمین سال تولد یا درگذشت کسی برپا شود.
۳. [قدیمی] گروهی سپاهی متشکل از هزار نفر.
گویش مازنی
دانشنامه عمومی
هزاره (فیلم). هزاره ( انگلیسی: Millennium ) فیلمی در ژانر علمی–تخیلی به کارگردانی مایکل اندرسون است که در سال ۱۹۸۹ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به کریس کریستوفرسون، شریل لاد و رابرت جوی اشاره کرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: هزاره (فیلم)
دانشنامه آزاد فارسی
هَزارِه
قدیمی ترین عکس مردم هزاره، توسط جان برک، 1879-1880، افغانستان
قوم بزرگ آسیایی، از اقوام فارسی زبان و شیعه مذهب افغانستان، حاصل غلبه مغولان بر ترکان و تاجیکان و اختلاط آنان با یکدیگر، مرکب از دوازده گروه بزرگ قبیله ای، ساکن ناحیۀ هزارجات در مرکز افغانستان. گروه های بزرگی از قوم هزاره در شهر کویته، مرکز بلوچستان پاکستان، و اطراف آن سکونت دارند و یک جمعیت انبوه از آنان در شرق خراسان به سر می برند. هزاره های خراسان به خاوری و بربری شهرت دارند. همچنین جماعتی از اینان در ناحیه گرگان ساکن شده اند. هزاران نفر از هزاره ها نیز در آسیای میانه سکونت دارند. نام هزاره ها از قرن ۹ق در مراجع تاریخی به میان آمده است. در ۸۱۰ ـ۸۲۰ق، سران ایرانی قوم به اطاعت شاهرخ تیموری درآمدند. در ۸۶۹ـ۸۷۰ق، مردم هزاره که از احتمال حملۀ سلطان ابوسعید تیموری به هزاره جات باخبر شده بودند، هدایای ارزنده ای برای سلطان فرستادند و اطاعت خود را از او اعلام داشتند. شیبک خان ازبک در ۹۱۵ق به هزاره جات حمله برد و بدون کسب پیروزی خاصی به هرات بازگشت. در ۱۰۰۷ق چندهزار نفر از هزاره ها، به دین محمدخان ازبک پیوستند. هزاران نفر از این مردم در ۱۰۱۴ق به خدمت خسرومیرزا پسر جهانگیر گورکانی، مدعی پادشاهی هند پیوستند. در ۱۰۱۸ق، سلیمان بیگ حسنلو، حاکم هرات به هزارجات حمله برد و گروهی از سرکردگان هزاره را به قتل رسانید. عده ای از هزاره های حوالی قندهار در زمرۀ اتباع میرویس و پسرش محمود افغان بودند و در حملۀ به اصفهان شرکت داشتند. در سال های سلطنت نادرشاه، هزاره ها همانند سایر اقوام افغانستان کنونی، به اطاعت او درآمدند. در ایام کوتاه سلطنت سید محمد متولی، درویش علی خان هزاره به خدمت او درآمد. میان هزاره ها و همسایگان سنی مذهب آنان همواره جنگ و ستیز برقرار بود. همچنین میان دولت قاجاریه و هزاره ها جنگ های متعددی درگرفت که نتایج تلخی به ویژه برای هزاره ها داشت. در سال های سلطنت ناصرالدین شاه که دولت مستقل افغانستان شکل گرفت، به سبب سخت گیری های مذهبی شاهان افغان، به ویژه امیر عبدالرحمان خان، گرایش هزاره ها به دولت ایران شدت گرفت و چندهزار خانوار از آنان برای حفظ جان و مال خود به ایران آمدند و تحت حمایت دولت قاجار قرار گرفتند. سخت گیری های مذهبی دولت افغانستان نسبت به مردم هزاره، باعث چندین شورش بزرگ و خونین در هزاره جات شد و هزاران نفر از مردم یا کشته شدند و یا به زندان افتادند و یا از افغانستان گریختند. مناسبات هزاره ها و افغان ها در سال های کوتاه سلطنت امیر امان الله خان، براثر سیاست های ملی او تا حدی بهبود یافت اما با شورش بچه سقا که به تحریک دولت انگلیس و با حمایت سران قبایل و علمای دینی صورت گرفت، این مناسبات دوباره تیره شد و گروه کثیری از شیعیان هزاره در همان چندماه حکومت بچه سقا، به قتل رسیدند. ستمگری مذهبی در سال های پادشاهی محمدنادرشاه و محمدظاهرشاه، تا حدودی کاهش یافت. در این سال ها، به ویژه در سال های جمهوری، سازمان اجتماعی قوم هزاره افغانستان تغییرات چشمگیر به خود دید. در این تغییرات، نظام سیاسی و اداری ناشی از میرها، سادات و ملاها دگرگون شد و جای خود را به حکام پشتون داد که توسط دولت انتصاب می شدند. به این ترتیب زعامت و بهره کشی میرها به حکومت غارتگرانۀ حکام دولتی تبدیل شد. بخش بزرگی از اراضی هزاره ها بر اثر حمایت های حکومت از طوایف صحرانشین، به صورت مراتع آنان درآمد و هزاره ها از حقوق قطعی خود محروم شدند. مهاجرت وسیع هزاره ها در سال های حکومت سوسیالیستی افغانستان و سقوط دولت نجیب الله، سبب کاهش موقعیت هزاره ها شد. با تشکیل دولت طالبان ستمگری های مذهبی علیه هزاره ها احیا شد و آنان را به انواع مظالم گرفتار کرد. بسیاری از اعضای حزب وحدت که سازمان سیاسی مردم هزاره بود، در این میان به قتل رسیدند و بسیاری نیز به کشورهای همسایه گریختند.
قدیمی ترین عکس مردم هزاره، توسط جان برک، 1879-1880، افغانستان
قوم بزرگ آسیایی، از اقوام فارسی زبان و شیعه مذهب افغانستان، حاصل غلبه مغولان بر ترکان و تاجیکان و اختلاط آنان با یکدیگر، مرکب از دوازده گروه بزرگ قبیله ای، ساکن ناحیۀ هزارجات در مرکز افغانستان. گروه های بزرگی از قوم هزاره در شهر کویته، مرکز بلوچستان پاکستان، و اطراف آن سکونت دارند و یک جمعیت انبوه از آنان در شرق خراسان به سر می برند. هزاره های خراسان به خاوری و بربری شهرت دارند. همچنین جماعتی از اینان در ناحیه گرگان ساکن شده اند. هزاران نفر از هزاره ها نیز در آسیای میانه سکونت دارند. نام هزاره ها از قرن ۹ق در مراجع تاریخی به میان آمده است. در ۸۱۰ ـ۸۲۰ق، سران ایرانی قوم به اطاعت شاهرخ تیموری درآمدند. در ۸۶۹ـ۸۷۰ق، مردم هزاره که از احتمال حملۀ سلطان ابوسعید تیموری به هزاره جات باخبر شده بودند، هدایای ارزنده ای برای سلطان فرستادند و اطاعت خود را از او اعلام داشتند. شیبک خان ازبک در ۹۱۵ق به هزاره جات حمله برد و بدون کسب پیروزی خاصی به هرات بازگشت. در ۱۰۰۷ق چندهزار نفر از هزاره ها، به دین محمدخان ازبک پیوستند. هزاران نفر از این مردم در ۱۰۱۴ق به خدمت خسرومیرزا پسر جهانگیر گورکانی، مدعی پادشاهی هند پیوستند. در ۱۰۱۸ق، سلیمان بیگ حسنلو، حاکم هرات به هزارجات حمله برد و گروهی از سرکردگان هزاره را به قتل رسانید. عده ای از هزاره های حوالی قندهار در زمرۀ اتباع میرویس و پسرش محمود افغان بودند و در حملۀ به اصفهان شرکت داشتند. در سال های سلطنت نادرشاه، هزاره ها همانند سایر اقوام افغانستان کنونی، به اطاعت او درآمدند. در ایام کوتاه سلطنت سید محمد متولی، درویش علی خان هزاره به خدمت او درآمد. میان هزاره ها و همسایگان سنی مذهب آنان همواره جنگ و ستیز برقرار بود. همچنین میان دولت قاجاریه و هزاره ها جنگ های متعددی درگرفت که نتایج تلخی به ویژه برای هزاره ها داشت. در سال های سلطنت ناصرالدین شاه که دولت مستقل افغانستان شکل گرفت، به سبب سخت گیری های مذهبی شاهان افغان، به ویژه امیر عبدالرحمان خان، گرایش هزاره ها به دولت ایران شدت گرفت و چندهزار خانوار از آنان برای حفظ جان و مال خود به ایران آمدند و تحت حمایت دولت قاجار قرار گرفتند. سخت گیری های مذهبی دولت افغانستان نسبت به مردم هزاره، باعث چندین شورش بزرگ و خونین در هزاره جات شد و هزاران نفر از مردم یا کشته شدند و یا به زندان افتادند و یا از افغانستان گریختند. مناسبات هزاره ها و افغان ها در سال های کوتاه سلطنت امیر امان الله خان، براثر سیاست های ملی او تا حدی بهبود یافت اما با شورش بچه سقا که به تحریک دولت انگلیس و با حمایت سران قبایل و علمای دینی صورت گرفت، این مناسبات دوباره تیره شد و گروه کثیری از شیعیان هزاره در همان چندماه حکومت بچه سقا، به قتل رسیدند. ستمگری مذهبی در سال های پادشاهی محمدنادرشاه و محمدظاهرشاه، تا حدودی کاهش یافت. در این سال ها، به ویژه در سال های جمهوری، سازمان اجتماعی قوم هزاره افغانستان تغییرات چشمگیر به خود دید. در این تغییرات، نظام سیاسی و اداری ناشی از میرها، سادات و ملاها دگرگون شد و جای خود را به حکام پشتون داد که توسط دولت انتصاب می شدند. به این ترتیب زعامت و بهره کشی میرها به حکومت غارتگرانۀ حکام دولتی تبدیل شد. بخش بزرگی از اراضی هزاره ها بر اثر حمایت های حکومت از طوایف صحرانشین، به صورت مراتع آنان درآمد و هزاره ها از حقوق قطعی خود محروم شدند. مهاجرت وسیع هزاره ها در سال های حکومت سوسیالیستی افغانستان و سقوط دولت نجیب الله، سبب کاهش موقعیت هزاره ها شد. با تشکیل دولت طالبان ستمگری های مذهبی علیه هزاره ها احیا شد و آنان را به انواع مظالم گرفتار کرد. بسیاری از اعضای حزب وحدت که سازمان سیاسی مردم هزاره بود، در این میان به قتل رسیدند و بسیاری نیز به کشورهای همسایه گریختند.
wikijoo: هزاره
مترادف ها
هزاره
هزاره، هزار سال، هزارمین سال
پیشنهاد کاربران
نیاز به تحقیق بیشتر
یا
تشابه اسمی
___
آیا قبیله ی هزاره از نسل اتابک هزاراسپ لر است؟
_____
اتابکان لر کوچک و اتابکان لر بزرگ حکومت بر مناطق لرنشین
باختران ( کرمانشاه، کرمانجاه ) ، لرستان، لرستان پشتکوه *ایلام*، خوزستان، بختیاری، فارس، بوشهر
... [مشاهده متن کامل]
اتابک هزاراسپ لر
پسران ( نصرت الدین کلجه، عمادالدین پهلوان، تکله، شمس الدین آلب ارغو )
شکست مغولان از اتابکان لر
کفت مغول کش ( گردنه ی مغول کش ) در استان چهارمحال و بختیاری
___
چنگیزخان مغول با همکاری اتابکان لر توانست خلفای عباسی در بغداد را شکست دهد
____
تیمور گورکانی در سرزمین لرستان لنگ شد
____
اعراب به عشایر ایران کرد می گفتند
به معنی رمه گردان و چوپان
کرد شیوه ی زندگی کردن است نه نام قوم
___
ایل هزاره در استان لرستان پشتکوه
ایل بولی
ایل ارکوازی
____
قوم لر =پارس، هخامنشیان، ساسانی
قوم کرد=ماد
یا
تشابه اسمی
___
آیا قبیله ی هزاره از نسل اتابک هزاراسپ لر است؟
_____
اتابکان لر کوچک و اتابکان لر بزرگ حکومت بر مناطق لرنشین
باختران ( کرمانشاه، کرمانجاه ) ، لرستان، لرستان پشتکوه *ایلام*، خوزستان، بختیاری، فارس، بوشهر
... [مشاهده متن کامل]
اتابک هزاراسپ لر
پسران ( نصرت الدین کلجه، عمادالدین پهلوان، تکله، شمس الدین آلب ارغو )
شکست مغولان از اتابکان لر
کفت مغول کش ( گردنه ی مغول کش ) در استان چهارمحال و بختیاری
___
چنگیزخان مغول با همکاری اتابکان لر توانست خلفای عباسی در بغداد را شکست دهد
____
تیمور گورکانی در سرزمین لرستان لنگ شد
____
اعراب به عشایر ایران کرد می گفتند
به معنی رمه گردان و چوپان
کرد شیوه ی زندگی کردن است نه نام قوم
___
ایل هزاره در استان لرستان پشتکوه
ایل بولی
ایل ارکوازی
____
قوم لر =پارس، هخامنشیان، ساسانی
قوم کرد=ماد
هَزاره ها یا خزرها از لشکریان چنگیز مغول بودند
مردمانی هستند که اکنون �هزاره � نام دارند، تاریخچه این نامگذاری فعلا معلوم نشده و اهمیت زیادی هم ندارد. هزاره ها تنها بومیان کوهستان مرکزی افغانستان هستند و مدت ها تلاش شده تا از آن سرزمین استراتژیک و پرنعمت بیرونشان کنند، بارها به بهانه های مذهبی یا بخاطر نسب مغولی و چشم های بادام گون، یا به بهانه تلافی کردن حمایت هزاره ها از ارتش قاجار در جنگ هرات، و . . . درحقیقت سرزمینشان همیشه مورد طمع زورمندان همسایه بوده ( رجوع کنید به غزای عبدالرحمن در هزاره جات، یا پیرامون پناه بردن طوایف هزاره به بلوچ های کویته )
... [مشاهده متن کامل]
نتایج ژنتیکی نشان میدهد چهل درصد از هزاره ها نسب پدری شان نهایتا به شرق یعنی قزاق و مغول میرسد و در نهایت شگفتی نسب میتوکندریایی آلتایی آنها ( مادر به مادر ) رقم بالای بیست و پنج درصد بود که نشان میدهد ایلات عمدتا شیعه مغول درپی سقوط ایلخانان از قدرت، به نزد سلاطین غور پناه جسته و با ایلات آنجا درآمیخته اند
پیش از ورود عنصر آلتایی به میان هزاره ها، اجدادشان اکثر تبار رخجی گدروسیایی، سکزی، مهاجران هپتالی - خیونی - کوشانی و نهایتا سواره نظام مستقر ساسانی تشکیل میدادند که زبان هزارگی بخاطر همان نظامیان ساسانی است و از فارسی تاجیک ها و دری بسیار کهنه تر است.
حکومت مستقل شان توسط یعقوب لیث به جرگه اسلامیان در آمد و بعدها سامانیان توسط لشکریان ترک خویش به رهبری سبکتکین آنجارا فتح کردند که منجر فه حکومت غزنوی شد، بعدتر نوبت سلاطین غور رسید که حکومتشان تا عصر تیمور باقی ماند و بعد ضمیمه صفویان و افشاریان شدند، با مرگ نادر سرزمینشان به تصرف رهبر پشتونهای جدایی خواه یعنی احمدخان ابدالی در آمد و تلاششان برای دستکم همسایگی با ایران قاجاری ( با دخالت انگلیس در غایله هرات ) ناکام ماند، و دیگر هیچ نقشی در تاریخ افغانستان ایفا نکردند و تلاششان صرف بقا در خاک خویش شد.
چهارقرن است این اقلیت چشم بادامی در هیچ حکومت یا جنگ یا هیچ رویداد مرتبط با افغانستان نقش نداشته اند اما همسایگانشان که ما هستیم آنها را به عنوان مشت نمونه خروار از کل جامعه افغانستان می شناسیم و آنها مدتها در وطن خویش مدتها هدفی مشروع برای ظلم بودند، از دسته های مذهبی شان تا مدارس دخترانه و پسرانه شان تا محلاتشان و برق و آب رسانی که گویا حقشان نبوده، ظاهراً حاکمان جدید همسایه جلوی بدرفتاری با این مردمان را گرفته اند که خدا کند همینطور باشد، دولت ایران با همه سختی و خطرات ممکن هرگز به ضدیت بر علیه آنان در کشور سخنی نگفتند و آفرین بر مردم خوب کشورمان ایران که با وجود مشکلات عدیده حتی اگر حضور این همه پناهنده نگرانشان هم کرده باشد دستشان قه تعدی و ظلم دراز نشد و زندگی را بر آنان جهنم نکردند. ما پیش از این هم از ورود صدهاهزار پناهنده لهستانی آسیب دیده بودیم ولی رفتار ناشایستی با آنان هم نداشتیم، ایضا با پناهندگان کرد از انفال بعثی ها یا پذیرفتن معاودین اخراجی از عراق و خیلی موارد دیگر, که در این مورد ما در جهان بی نظیریم. نهایتا بقول سعدی:
منم کافتادگان را بد نگفتم
که ترسیدم که روزی خود بیفتم
... [مشاهده متن کامل]
نتایج ژنتیکی نشان میدهد چهل درصد از هزاره ها نسب پدری شان نهایتا به شرق یعنی قزاق و مغول میرسد و در نهایت شگفتی نسب میتوکندریایی آلتایی آنها ( مادر به مادر ) رقم بالای بیست و پنج درصد بود که نشان میدهد ایلات عمدتا شیعه مغول درپی سقوط ایلخانان از قدرت، به نزد سلاطین غور پناه جسته و با ایلات آنجا درآمیخته اند
پیش از ورود عنصر آلتایی به میان هزاره ها، اجدادشان اکثر تبار رخجی گدروسیایی، سکزی، مهاجران هپتالی - خیونی - کوشانی و نهایتا سواره نظام مستقر ساسانی تشکیل میدادند که زبان هزارگی بخاطر همان نظامیان ساسانی است و از فارسی تاجیک ها و دری بسیار کهنه تر است.
حکومت مستقل شان توسط یعقوب لیث به جرگه اسلامیان در آمد و بعدها سامانیان توسط لشکریان ترک خویش به رهبری سبکتکین آنجارا فتح کردند که منجر فه حکومت غزنوی شد، بعدتر نوبت سلاطین غور رسید که حکومتشان تا عصر تیمور باقی ماند و بعد ضمیمه صفویان و افشاریان شدند، با مرگ نادر سرزمینشان به تصرف رهبر پشتونهای جدایی خواه یعنی احمدخان ابدالی در آمد و تلاششان برای دستکم همسایگی با ایران قاجاری ( با دخالت انگلیس در غایله هرات ) ناکام ماند، و دیگر هیچ نقشی در تاریخ افغانستان ایفا نکردند و تلاششان صرف بقا در خاک خویش شد.
چهارقرن است این اقلیت چشم بادامی در هیچ حکومت یا جنگ یا هیچ رویداد مرتبط با افغانستان نقش نداشته اند اما همسایگانشان که ما هستیم آنها را به عنوان مشت نمونه خروار از کل جامعه افغانستان می شناسیم و آنها مدتها در وطن خویش مدتها هدفی مشروع برای ظلم بودند، از دسته های مذهبی شان تا مدارس دخترانه و پسرانه شان تا محلاتشان و برق و آب رسانی که گویا حقشان نبوده، ظاهراً حاکمان جدید همسایه جلوی بدرفتاری با این مردمان را گرفته اند که خدا کند همینطور باشد، دولت ایران با همه سختی و خطرات ممکن هرگز به ضدیت بر علیه آنان در کشور سخنی نگفتند و آفرین بر مردم خوب کشورمان ایران که با وجود مشکلات عدیده حتی اگر حضور این همه پناهنده نگرانشان هم کرده باشد دستشان قه تعدی و ظلم دراز نشد و زندگی را بر آنان جهنم نکردند. ما پیش از این هم از ورود صدهاهزار پناهنده لهستانی آسیب دیده بودیم ولی رفتار ناشایستی با آنان هم نداشتیم، ایضا با پناهندگان کرد از انفال بعثی ها یا پذیرفتن معاودین اخراجی از عراق و خیلی موارد دیگر, که در این مورد ما در جهان بی نظیریم. نهایتا بقول سعدی:
منم کافتادگان را بد نگفتم
که ترسیدم که روزی خود بیفتم
هزاره ها مجموعه ای از مردمان هست که در مرکز افغانستان با آمیزه ای از طوایف گوناگون مثل ، بازماندگان مغول ، ترک ها، عرب ها و مردمان آسیای میانه که گرایش به مذهب شیعه دارند و صد سال است که تبعیض ویرانگر این مردمان را در ورطه استیصال قرار داده.
هزاره بر گرفته از لشکریان هزاره چنگیز مغول است که بعد از ازبین رفتن امپراطوری مغول، تاجیک ها و ایرانی ها بقایای مغول را که شامل طوایف ترکمن، تاتار، و مغول بود قومی نام نهادند بنام هزاره
برای معلومات بیشتر به جغرافیای حافظ ابرو، تاریخ جهانگشای جوینی، نژادنامه افغان، مراجعه شود.
برای معلومات بیشتر به جغرافیای حافظ ابرو، تاریخ جهانگشای جوینی، نژادنامه افغان، مراجعه شود.
تلفظ مشابه:
هَذَر
هذارة
إنّ الرجل لیهذر
هَذَر
هذارة
إنّ الرجل لیهذر
حَضَارَة
حَضَرَ
استحضار
محضر
حاضر
عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ14
حذارة
حذر
وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ احْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما عَلی رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبینُ
حَضَرَ
استحضار
محضر
حاضر
عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ14
حذارة
حذر
وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ احْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما عَلی رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبینُ
هزاره ( هزارگی: آزره ) دومین قوم بزرگ افغانستان و جزء اصلی جمعیت آن هستند که در تمام مناطق افغانستان، عمدتاً در مناطق مرکزی افغانستان، موسوم به هزارستان و غزنی را به عنوان پایتخت خود می نامند زندگی می کنند، هزاره ها شیعه هستند و به زبان هزاره گی دری صحبت می کنند
هزاره ها بومی ترین مردم افغانستان بودند و در حملات چنگیزخان مغول به بامیان هزاره ها علیه لشکر چنگیز جنگیده است و شهر غلغله بامیان که هم اکنون اثارش موجود است ازبین رفت و این مردم درزمان عبدالرحمن پادشاه
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
افغان که از قوم پشتون بود به یاری انگلیس ۶۲/ درصد هزاره کشته ومتواری شدند مناطیق حاصل خیز هزاره ولایت اروزگان را به قوم خروتی پشتون واگذار کرد که تا امروز زمینهای غذبی رامیخوردند ومی چرند وبالای زمین های غذبی نماز میخواند و نسل متولد میکند
عنوان هزاره برای یک قوم یا گروه انسانی در هیچ متن فراتر از یکصد و پنجاه سال به کار نرفته است؛ این عنوان از ابداعات امیر عبدالرحمن خان است که در کتاب �سراج التورایخ� برای نخستین بار آن را به کار برده است که منظورش اقوام پراکنده و نا همگون است.
خاستگاه پادشاهان که در شاه نامه های فارسی برده شده . مخصوصاشاه نامه فردوسی که از میان شهرهای پیدایش شده که در نقشه فعلی افغانستان ( آریانا. باختر. خورشان. آراکوزیا . . . ) بوده پیداش اکثر شاهان آریایی
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
از شهرهای بلخ و هرات عزنی کابل سمنگان تا لقا ن وو محل جنگ های ایران توران مرز بین آریانا و تورانیان بوده زرتشت پیامبر فارسی در شهر بلخ معبد نوبهار نیز بلخ است. اکثر عالمآن مشاهیر مفاخر شاعران بنام از این منطقه بوده و شخصیت های دینی نیز مثل امام منفی و . وو. . و خلاصه. کشوری که گورستان استعمارگران و کشور گشایان نقطه پایان بوده . پایا ضحاکیان پایا اسکندر مقدونی و پایا امپراتوری اموی و عباسی. پایان امپراتوری مغولها. وتیموری و انگلستان. و اتحاد جماهیر شوروی. و شکست مفتضحانه امریکا و نیروهای ناتو. تاریخ این گواه را نوشته یزد گرد برای تجدید قوا و اتکا به نیروهای روزهای ذخیره و سخت لشکر پنهان در مرزهای آریانا داشت که مثل گارد جاویدان نیروی ذو بده رزم دیده و شجاع متواضع و خوش قلب و که با آمدن یزد گرد بانی و تعداد نفرات کم ماهویه برار مزبان شرقی ایران را به طمع تاج تخت ساسانی انداخت وشاه شکست خورده از دست عربها را خیره مقدم در خور شاه مملکت ننمود که هیچ بلکه رفتار پسندیده ای هم انجام نداده . یزدگرد نا امید از آخرین پایگاه نظامیش سردر گم بدست آسیابان کشته و ساسانیان له انقراض بعلت فساد ور درون و غفلت از دشمن ببرون دسته کم گرفتن چند عرب بدوی. تا امروز در گرداب خطای آنروز گرفتار شدیم دیگر قدرت سیاسی و بینالمللی و ثبات را بدست نیاورد
براى شناخت بیشتر مردم فارسى زبان ( هزاره ) به کتاب گران سنگ ( پژوهشی در تاریخ هزاره ها ) نوشته ی مؤرخ محقق ( حاج کاظم یزدانی ) مراجعه شود. با احترام.
امروز کسی که مردم نازنین هزاره در سرزمین آریانا را می کُشَد، فردی بنام ( عبدالرشید دوستم ) نوکرِ اردوغان است. ننگ و توف بر او
هزاره ها مردمان فارسی زبان هم فرهنگبا مردم ایران ونژاد ترک تبار دارند
قوم و خویش های بربری های ایران در پاکستان و افغانستان و . . . . می باشند.
هزاره اصیل ترین مردم افغانستان است و قبل از میلاد در افغانستان کنونی می زیستند
و ترک تبار هستند
و ترک تبار هستند
باغیرت غیور
طائفه ای شیعه مذهب در افغانستان_غیور_باغیرت
کلمه هزاره برمیگردد به فارسی اولیه قبل از ابداع ریاضی، که در زبان فارسی آنروز برای تعداد مشخصی از جنگجویان بکار میرفته که امروزه به آن لشکر گویند. در ابداع ریاضی نیز کلمه هزار را از "هزاره" گرفته اند.
منبع: کتاب اوستایی
منبع: کتاب اوستایی
نام قومی فارسی زبان با مذهب شیعه در مناطق مرکزی افغانستان و از لحاظ نژادی خویشاوند ترک تباران آسیای مرکزی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)