هرمیس

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

هرمیس. [ هَِ ] ( ع اِ ) شیر سخت خونخوار. ( منتهی الارب ). الهرامس. ( اقرب الموارد ). || گاومیش. ( منتهی الارب ). || کرگدن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به هُرامِس شود.

فرهنگ فارسی

شیر سخت خوانخوار گاومیش

پیشنهاد کاربران

پاک ، جاودان ، دارای اندیشه نیک
با تلفظ
هِرمیس برگفته از اسم هرمس
این اسم دخترانه است
هرمس در کتاب تلویحات سهروردی به عنوان أورده حکمت بر زمین آورده شده که در بعضی أز متون این فرشته مرد است و دربعضی زن
...
[مشاهده متن کامل]

در تلفظ نام زن از هرمیس استفاده میشود.
چون اسم هرمس به ادریس پیغمبر هم نسبت داده میشود نام هِرمیس هم بر وزن همان ادریس تلفظ میشود .

بپرس