هرمان
/hermAn/
فرهنگ اسم ها
معنی: نام یکی از پادشاهان یونانی
برچسب ها: اسم، اسم با ه، اسم پسر، اسم یونانی
لغت نامه دهخدا
چگون کاخی ؟ کاخی چو گنبد هرمان
ز پای تا سر چون مصحفی نبشته به زر.
فرخی.
همچون هرمان حصار عمرت محتاج به پاسبان مبینام.
خاقانی.
علم دین علم کفر مشماریدهرمان همبر تلل منهید.
خاقانی.
هر امان کآن هرمان یافت به صد قرن کهن زین قران صاحب اقران به خراسان یابم.
خاقانی.
هرمان. [ هَُ ] ( ع اِ ) خرد و هوش. ( منتهی الارب ). عقل. گویند: ماله هرمان. ( اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
هرمان (ناحیه پیسک). هرمان ( به چکی: Heřmaň ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری چک است که در ناحیه پیسک واقع شده است. [ ۱] هرمان ۷٫۰۵۲۹ کیلومتر مربع مساحت و ۲۳۰ نفر جمعیت دارد و ۳۸۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
wiki: هرمان (ناحیه پیسک)
هرمان (ناحیه چسکه بودیوویتسه). هرمان ( به چکی: Heřmaň ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری چک است که در شهرستان چسکه بودیوویتسه واقع شده است. [ ۱] هرمان ۱۵۷ نفر جمعیت دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفپیشنهاد کاربران
سلام
حرمان به معنی بی نصیب و بهره بودن و از ریشه ( ح ر م ) و به معنای محرومیت است
و معنای متداول هرمان به معنی جدایی و فراق است.
حرمان به معنی بی نصیب و بهره بودن و از ریشه ( ح ر م ) و به معنای محرومیت است
و معنای متداول هرمان به معنی جدایی و فراق است.
با سلام در زبان اسپانیایی هرمانا ( Hermana ) به معنای خواهر می باشد. با سپاس
هَرمان ( هه رمان ) به کوردی یعنی جاودانگی، جاویدان ولی اگه هُرمان ( هورمان ) تلفظ بشه معنیش میشه رؤیاها، خوابها
خب اگه شما منظورت هه رمان هست، نباید حرفت رو برای واژه هرمان بنویسی. برو یه مدخل واسه هه رمان بساز و اونجا توضیح بده که اگه اینجوری نوشته شد، کردیه. چون هرمان مال هیچ قوم خاصی نیست.
اشعار زیادی داریم در زبان فارسی که از کلمه ی هرمان بعنوان خرد نامبرده شده اما چیزی که واضح است اینه که تمامی ان ابیات از نظر ناریخی به زمان های دور برنمیگردن و نظر حقیر این است اگر چه در زبان فارسی پر
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
تکرار استفاده شده ولی به واسطه ی زمان نه چندان دورش من فکر نمیکنم ریشه ی این کلمه ایرانی بوده باشه
دوستانی که میگن به قوم خاصی نچسپونید. . . بنظر هیچکسی مدعی نشده که این مختص این قوم است فقط معنیشو به زبان دیگه بیان کردن
هرمان هیچ ربطی به کورد شاید نداشته باشه
اما اینکه با نوشتار کردی یعنی "هه رمان" شکی درش نیست که در معنا و اصالت کردیه
هرمان هیچ ربطی به کورد شاید نداشته باشه
اما اینکه با نوشتار کردی یعنی "هه رمان" شکی درش نیست که در معنا و اصالت کردیه
خردهوش و عقل من خودم اسمم هرماناس و این اسم فقط یه اسم پسرونه نیس و فقط مربوط به یونان نمیشه بلکه ریشه ی ایرانی ام داره شاهدوختم میگن بهش
نام کردی به معنای جاویدان
هرمان: آتش عظیم
اسم هرمان می تونه به هر زبونی باشه.
هیچ قومیتی حق نداره بگه فقط مال ما هست و بس.
یونانی، فارسی، آلمانی، کردی.
شما اگه اسم پسرت رو گذاشتی هرمان، می تونی بگی مثلا من معنای کردی یا فارسی اش مدنظرم بود. همین.
هیچ قومیتی حق نداره بگه فقط مال ما هست و بس.
یونانی، فارسی، آلمانی، کردی.
شما اگه اسم پسرت رو گذاشتی هرمان، می تونی بگی مثلا من معنای کردی یا فارسی اش مدنظرم بود. همین.
الکی اسم هرمان رو به خودتون نچسبونید متعلق به هیچ قومیتی در ایران نیست هرمان یه اسم یونانی هست و در ملل مختلف نامگذاری شده
مثل اینه بگی اسم کوروش عربیه یا عبریه نه کوروش یه اسم ایرانی هست ریشه ش ایرانیه
مثل اینه بگی اسم کوروش عربیه یا عبریه نه کوروش یه اسم ایرانی هست ریشه ش ایرانیه
هرمان با فتحه روی ( ه ) یک اسم کوردی هستش به معنی همیشه زنده و جاویدان
هرمان از دو کلمه ( هر ) به معنی همیشه و ( مان ) یعنی زنده و معنی تجمیعیش میشه همیشه جاویدان
هرمان از دو کلمه ( هر ) به معنی همیشه و ( مان ) یعنی زنده و معنی تجمیعیش میشه همیشه جاویدان
اسم هرمان یه اسم بین المللی هست و دلیل نمیشه چون یه قومیتی میذاره مربوط به اونهاست
یک سری اسم ها هم ریشه ایرانی داره و ارتباطی به قوم خاصی ندار ه
بخصوص هرمان که اتفاقا ریشه یونانی داره
یک سری اسم ها هم ریشه ایرانی داره و ارتباطی به قوم خاصی ندار ه
بخصوص هرمان که اتفاقا ریشه یونانی داره
هرمان یک کلمه کردی اصیل است به معنای جاویدان و همیشه ماندگار
هرمان
هرمان
هرمان . [ هََ رَ ] ( اِخ ) قلعه ای است در حدود مصر. ( برهان ) . || پادشاهی بوده است در یونان . ( برهان ) . مؤلف سراج اللغات نویسد: غلط محض است بلکه هرمان دو عمارت عظیم اند محاذی فسطاط در مصر که هر کدام از ایشان کوهی به نظر می آید و بنای ایشان مربعالقاعده است و مخروطی شکل . بعضی هرمان را صیغه ٔ جمع هرم به سیاق فارسی دانسته اند و بعضی تثنیه ٔ هرم و مراد ایشان دو هرم بزرگ تر از اهرام ثلاثه ٔ مصر است یعنی هرم کئوپس و هرم کفرن . ابن الندیم در الفهرست از �هرمین � نام می برد. ( از حاشیه ٔ برهان چ معین ) . دو بناست از بناهای نخستین در مصر که گویند آنها را ادریس بنا کرده است که علوم را در آنها از طوفان مصون دارد. ( از منتهی الارب ) . اهرام زیادی در مصر است اما دو هرم آن مشهورتر می باشد و آن دو بنای مربعالقاعده و مخروطی شکل است که طول اضلاع مثلث های اطراف آن تا چهارصد ذراع میرسد. در یکی از این هرمها قبر هرمس و در دیگری مزار شاگرد او اغانیمون است . این دو از عجایب عالم و از دور مانند دو کوه است . ( از معجم البلدان ) :
... [مشاهده متن کامل]
چگون کاخی ؟ کاخی چو گنبد هرمان
ز پای تا سر چون مصحفی نبشته به زر.
فرخی .
همچون هرمان حصار عمرت
محتاج به پاسبان مبینام .
خاقانی .
علم دین علم کفر مشمارید
هرمان همبر تلل منهید.
خاقانی .
هر امان کآن هرمان یافت به صد قرن کهن
زین قران صاحب اقران به خراسان یابم .
خاقانی .
هرمان . [ هَُ ] ( ع اِ ) خرد و هوش . ( منتهی الارب ) . عقل . گویند: ماله هرمان . ( اقرب الموارد ) .
هرمان
هرمان . [ هََ رَ ] ( اِخ ) قلعه ای است در حدود مصر. ( برهان ) . || پادشاهی بوده است در یونان . ( برهان ) . مؤلف سراج اللغات نویسد: غلط محض است بلکه هرمان دو عمارت عظیم اند محاذی فسطاط در مصر که هر کدام از ایشان کوهی به نظر می آید و بنای ایشان مربعالقاعده است و مخروطی شکل . بعضی هرمان را صیغه ٔ جمع هرم به سیاق فارسی دانسته اند و بعضی تثنیه ٔ هرم و مراد ایشان دو هرم بزرگ تر از اهرام ثلاثه ٔ مصر است یعنی هرم کئوپس و هرم کفرن . ابن الندیم در الفهرست از �هرمین � نام می برد. ( از حاشیه ٔ برهان چ معین ) . دو بناست از بناهای نخستین در مصر که گویند آنها را ادریس بنا کرده است که علوم را در آنها از طوفان مصون دارد. ( از منتهی الارب ) . اهرام زیادی در مصر است اما دو هرم آن مشهورتر می باشد و آن دو بنای مربعالقاعده و مخروطی شکل است که طول اضلاع مثلث های اطراف آن تا چهارصد ذراع میرسد. در یکی از این هرمها قبر هرمس و در دیگری مزار شاگرد او اغانیمون است . این دو از عجایب عالم و از دور مانند دو کوه است . ( از معجم البلدان ) :
... [مشاهده متن کامل]
چگون کاخی ؟ کاخی چو گنبد هرمان
ز پای تا سر چون مصحفی نبشته به زر.
فرخی .
همچون هرمان حصار عمرت
محتاج به پاسبان مبینام .
خاقانی .
علم دین علم کفر مشمارید
هرمان همبر تلل منهید.
خاقانی .
هر امان کآن هرمان یافت به صد قرن کهن
زین قران صاحب اقران به خراسان یابم .
خاقانی .
هرمان . [ هَُ ] ( ع اِ ) خرد و هوش . ( منتهی الارب ) . عقل . گویند: ماله هرمان . ( اقرب الموارد ) .
هرمان :خرد و هوش، عقل
نا امیدی، یاس
نا امیدی، یاس
"هر" ( هه ر ) : همیشه
"مان": ماندن
در زبان کردی
"مان": ماندن
در زبان کردی
" هه رمان" یک اسم زیبای کردی است به معنی همیشگی، جاودانه و " نه مر"
به نظر میاد هرمان محدوده ای برای خود قائل هست و وقتی از درون حد و حدودی داشته باشد، محصور ِ محدودیت های خویش می شود، درک شخصی من از معنای هرمان احساسِ محرومیت و تنگنا کردن است
اسم کردی به معنای همیشه ماندگار ، زنده و جاوید می باشددر زبان کردی به صورت "هه رمان" نوشته می شود
تحمل درد و رنج برای رسیدن ب مقصود
تلفیقی از هر # مان هر فرشته نجات از هیرو فرشته نجات ژاپن مان یا همون من یا هرمن هیرو فرشته ای قوی هیکل بود که انسانی کامل بوده
هرمان از هرکول و ایمان گرفته مردی که باورشدید قلبی به درونش دارد به خدای یکتا دارد
هرمان از هرکول و ایمان گرفته مردی که باورشدید قلبی به درونش دارد به خدای یکتا دارد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)