هدایت قرانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] هدایت قرآنی. سلوک انسان به سوی مقصد، بدون راه و همراه و خرجی راه و رهبر و راهنما و...میسر نخواهد بود، و در مسیر سیر به سوی خداوند ، راه و رونده و همراه و خرجی راه و منازل بین راه و پایان راه همه و همه یکی است که خدای سبحان توسط پیامبران معصومش آن را تعلیم و تهذیب می نماید، و غیر از ذات اقدس خداوند احدی شایسته ی هدایت انسان نخواهد بود.
قرآن کریم انسان را سالک به سوی مقصد ابدی می داند:«یا اَیُّهَا الاِنسانُ انّکَ کادِحٌ اِِلی ربِّکَ کَدحاً فَمُلاقیهِ» ای انسان تو با تلاش و کوشش و رنج به سوی پروردگارت می روی و او را ملاقات خواهی کرد.»
وحدت سلوک و سالک
و سلوک، بدون راه و همراه و خرجی راه و رهبر و راهنما و... نخواهد بود، و تعدد امور یاد شده در راههای اعتباری یا حقیقی مادی و انفکاک آنها از هم رواست، لیکن در راه حقیقی و الهی که راه از درون رهرو، بیرون نیست و سَیْر او در عقیده و اخلاق و اعمال است که همگی از شئون هستی او بشمار آمده و در آینده ی نه چندان دور، از حال به ملکه تبدیل شده و از عرض به جوهر تغییریافته، و از عَرَضی به ذاتی درآمده و از بیرون به درون وجود نه مفهوم و ماهیت راه یافته و مقوّم وجودی وی شده و سرانجام در قیامت ، صورت ظاهر همتای سیرت باطن شده و هر کسی برابر با سریره ی جوهری خویش محشور می گردد، متصور نیست یعنی راه و رونده و همراه و خرجی راه و منازل بین راه و پایان راه همه و همه یکی است.
هدایت الهیه ذاتیه
خدای سبحان توسط پیامبران معصومش آن را تعلیم و تهذیب می نماید، و غیر از ذات اقدس خداوند احدی شایسته ی هدایت انسان نخواهد بود، زیرا دیگران بدون هدایت راهنما ذاتاً هدایت شده نخواهند بود، و موجودی که ذاتا هدایت شده نیست و نیازمند به هدایت است توان راهنمائی دیگران ندارد. لیکن خدای سبحان چون ذاتاً هدایت گر است و همه کارهای او بدون دستور غیر بر صراط مستقیم می باشد «اِنّ رَبِّی عَلی صراطٍ مُستَقیم» به راستی که پروردگار من بر راه راست است.» حق هدایت دیگران منحصراً از آن اوست: «اَفَمَنْ یَهْدِی اِلَی الَحقِّ اَحَقُّ ان یُتَّبَعَ اَمَّن لا یَهِدِّی اِلّا اَنْ یُهدیْ» آیا کسی که هدایت می کند به سوی حق برای پیروی شایسته تر است یا آن که خود هدایت نمی شود مگر هدایتش کنند.» ، منظور از احقّیّت در این آیه، همانا به نحو تعیین است نه ترجیح، مانند: «اولُوا الاَرحامِ بَعضُهُم اَولی بِبَعضٍ» خویشاوندان نسبت به یکدیگر از مؤمنان و مهاجران در آن چه خدا مقدّر داشته اولی هستند.» زیرا دیگران اصلاً حق هدایت ندارند، چون هر بالعرض باید به بالذّات منتهی گردد، و در این صورت هدایت همان هادی بالذّات است که توسط هادیان بالعرَض عرضه می شود، نه هدایت دیگر:«اِنَّ هُدیَ الله هُوَ الْهُدی» هدایت الهی تنها هدایت است.»
هدایت اقوم
...

پیشنهاد کاربران

بپرس