هخا

فرهنگ اسم ها

پیشنهاد کاربران

کلمه "هخا" در زبان اوستایی و فارسی باستان ریشه های عمیقی دارد و اغلب با مفاهیمی مانند راستی، درستی، صداقت و پاکی مرتبط است.
معانی گسترده تر هخا:
* دوستی و برادری: همانطور که قبلاً هم اشاره شد، هخا به معنای دوست یا دوستدار نیز آمده است. این نشان می دهد که در فرهنگ ایرانی باستان، دوستی و برادری با ارزش هایی مانند راستی و درستی گره خورده بوده است.
...
[مشاهده متن کامل]

* نیروی خیر: هخا گاهی به عنوان نمادی از نیروی خیر و نیکی در برابر نیروهای اهریمنی به کار می رفته است.
* آگاهی و خرد: در برخی متون، هخا با مفاهیمی مانند آگاهی، خرد و دانش نیز مرتبط شده است.
اهمیت هخا در فرهنگ ایرانی:
* اساس اخلاق: در آیین زرتشتی، راستی و درستی ( اشه ) یکی از مهم ترین اصول اخلاقی است و هخا به عنوان نمادی از این اصل به شمار می رود.
* اساس حکومت: در دوران هخامنشیان، پادشاهان هخامنشی بر اساس اصول راستی و عدالت حکومت می کردند و هخا به عنوان یکی از ارزش های اساسی این حکومت به شمار می رفت.
* نامگذاری: کلمه هخا در نامگذاری افراد نیز استفاده می شده است. به عنوان مثال، هخامنشیان که نام خود را از هخامنش گرفته بودند، به معنای دارنده اندیشه راست بودند.
در کل، هخا یک کلمه با بار معنایی بسیار غنی در فرهنگ ایرانی است و به عنوان نمادی از ارزش های اخلاقی و انسانی در طول تاریخ ایران مطرح بوده است.

واژه " هخا " به معانی :
دوست
مقرّب
برادر
آقا
جوانمرد
بوده و کلمه عربی " اَخیٰ " بمعنای برادر
از ریشه #پارسی هخا برگرفته شده
هخا یعنی اقا
در پاسخ به احیای ایالت زاگرس
در آغاز بگم که کم چرت بگو !!!
و بی بن مایه ( منبع ) سخن مگو .
اگر برای سخن خود ، بن مایه ای ( منبع ای ) ارزشمند ( معتبر ) داری بازگو کن . وگرنه این سخنان تو رو نانوایی کوی ( منطقه ، محله ) شما هم درست نمیداند و نمیپذیره .
...
[مشاهده متن کامل]

چکیده ای از سخن من
اینکه من بیایم و بگم که واژه هخا همان خاخا است ، خنده دار است شما بی گمان هر چند اگر مغز هم نداشته باشید ، میتوانید آگاه شوید . واژه خاخام یا حاخام با واژه هخا یکی نیست . واژه خاخام یا حاخام به چم ( معنی ) رهبر ، پیشوا ، دانشمند ، خردمند است ، و یهودیان پیش از اسلام به رهبران و پیشوایان و خردمندان خود خاخام یا حاخام می گفتند و واژه حکیم و حاکم در زبان عربی نیز از همین واژه خاخام یا حاخام گرفته شده است .
واژه هخا به چم ( معنی ) دوست است و در نسک های
( کتاب های ) اوستایی به ریخت heca آمده است .
درباره دیگر چرندیاتی که گفتی ، هم به همین گونه است . شگفتی سخنان بیهوده شما آنجاست که همه تبار ها و نیاکان ما رو میخواهید زیر گردایه ( زیر مجموعه ) تبار سامی نمایش بدهید . در هنگامیکه ما در این زمین تبار های ایرانی و اوستایی و سانسکریتی داریم که از نام سامی دارای پیشینه کهنه تری هستند ، همین تبار خضری که گفتید ، ما در اوستا و سنسکریت و ایران بن مایه هایی ( منابع هایی ) داریم که از نوشته های سامی کهنه تر هستند و سر گذشت هایی رو بازگو میکنه ، برای نمونه سرگذشت گیومرت ( کیومرث ) که یکمین ( اولین ) مرد روی زمین بود و. . . . . .
کوروش بزرگ ایرانی بوده و تبار ایرانی هم داشته
زنده باد ایران و تبار ایرانی
زنده باد کوروش بزرگ و دودمان ایرانی تبار هخامنشی
شما اگر میخواهید برای خود ماهروز ( تاریخ ) ساختگی درست کنید ، کور خواندید
در پایان میخوام بازگو کنم ، که زبان پارسی را پاس بداریم
همین نوشته من در آن کوشش کردم که همه واژگان آن پارسی باشد .

هخا تغییر یافته حاخام است یا همان خاخام است مانند خزر که تغییر یافته خضر است و قوم خزر همان همان خضر است !!! و دلیل این تغییرات مخفی کردن راز بزرگی است که هخامنشیان همان حاخام منشیان است و زرتشت همان ابراهیم
...
[مشاهده متن کامل]
است و کوروش همان سلیمان پادشاه منابع کتبی سامیان است و قوم لوط ساکن کویر لوط بودند و موسی یهودیان را از کویر مصر به اصفهان منتقل کرد و موسی برای دیدن خضر به شمال ایران رفت و عیسی زاده خوزستان و شاگرد یحیی تعمید دهنده که صائبین خوزستان هنوز به دین او هستند و داود و ایوب مدفون شده در کوه رحمت یا مهر استان فارس هستند و اساسا سامیان ( فرزندان سام پسر نوح ) از منطقه سرکشتی لرستان ( قبر نوح در منطقه سرکشتی زاگرس است و هزاران سال مردم زاگرس او را بابابزرگ صدا میزنند ) از لرستان به شمال غرب و شمال و شمال شرق ( پشتونها از سامیان هستند ) و مرکز ایران ( اصفهان یزد قم کرمان ) مهاجرت کردند

واژه ( آقا ) همان ( هخا ) است که برخی از مردم روستایی به ویژه در گذشته ( هاخا ) می گفتند. واژه ( هخامنش ) که بر پایه آنچه امروزه می گوییم ( آقا منش ) می شود، در زبان داچ های آریایی نژاد ( هلندی و آلمانی ) به گونه Hochmensch بجا مانده است که ( مرد والا و اَبَرمرد ) را گویند.
تبجیل
# هخا
به چم ( معنی ) پیرو
از واژه پرتور آریایی و ایرانیک. *s�kʰā و sacān� ساکا و ساکانا به چم دوست و پیرو است.
این واژه در اوستا به ریخت hə̄cā درآمده است.
^�Pokorny, Julius� ( 1959 ) , “seku̯ - ”, in�Indogermanisches etymologisches W�rterbuch�[Indo - European Etymological Dictionary] ( in German ) , volume 3, Bern, M�nchen: Francke Verlag, �pages 896 - 897
...
[مشاهده متن کامل]

واژه s�kʰā به چم پیرو وارد زبان اروپاییان شده
در انگلیسی به ریخت see دیدن در امده است.
https://www. etymonline. com/word/see#etymonline_v_23104
مارا در ایتا دنبال کنید
@iranaryan

هخا یعنی خدا، بمرور هخا به خدا تبدیل شده
هوا خواه ( هخا ) ، هوادار، دوستدار
دوست، یار، نام جد کوروش کبیر
حقیقت بزرگ
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس