هبها

لغت نامه دهخدا

( هبةا ) هبةا. [ هَِ ب َ تُل ْ لاه ] ( اِخ ) ( مولانا... ) از عرفا و متصوفه قرن هفتم هجری که به وفور علم و صلاح معروف بوده. وی از مردم ترکستان و هنگامی که غازان خان در خراسان حکومت داشت به ایران آمد و به خدمت پادشاه رسید. غازان خان مقدم وی را گرامی شمرد و از ملازمان و خاصان خود گردانید. هبةاﷲ لغت سریانی و ترکی نیکو میدانست و به اصطلاحات متصوفه و مشایخ واقف بود و امثال و حکایات بسیار از ایشان در خاطر داشت. وی تا آخر عمر خود ملازم غازان خان بود و پس از مرگ درتبریز به خاک سپرده شد. ( از حبیب السیر ج 2 ص 190 ).

هبةا. [ هَِ ب َ تُل ْ لاه ] ( اِخ ) ابن احمدبن محمدبن هبةاﷲ الامین الانصاری الدمشقی ، مکنی به ابومحمد و معروف به ابن الاکفانی ، از حافظان حدیث و تاریخدان و شافعی بود. به سال 444 هَ. ق. به دنیا آمد و در سال 524 هَ. ق.به دمشق وفات یافت. ( از الاعلام زرکلی چ 2 ج 9 ص 56 ).

هبةا. [ هَِ ب َ تُل ْ لاه ] ( اِخ ) ابن احمدبن معلی بن محمود الطرازی ترکستانی ملقب به شجاع الدین ، از فقهای حنفی ، به سال 671 هَ. ق. در شهر طراز در ترکستان به دنیا آمد و به دمشق رحل اقامت افکند و در همانجا به سال 733 هَ. ق. درگذشت. از آثار اوست : «شرح الجامع الکبیر»، «تبصرةالاسرار فی شرح المنار»، «شرح عقیدة الطحاوی » «الغرر»، «المثال » و «الارشاد». ( الاعلام زرکلی چ 2 ج 9 ص 56 ).

هبةا. [ هَِ ب َ تُل ْ لاه ] ( اِخ ) ابن البتکین ، مکنی به ابوطاهر. حاجب خوارزمشاه و صاحب جیش وی بوده است. ابوعلی جعفری در مدح او قصیده ای دراز که از سیصد بیت متجاوز است سروده و در آن گوید:
اشرب علی ذکری امری ساد جمیعالحجبة
من حاجب شهم جلیل حاتمی الموهبة
من صاحب الجیش یسمی هبةاﷲ هبه
ذی الخلق السهل السجیح و الندی فی المسعبة.
( از تاریخ بیهقی ص 164 ).

هبةا. [ هَِ ب َ تُل ْ لاه ] ( اِخ ) ابن الیاس. برادر موفق الدین اسعدبن الیاس بن مطران طبیب معروف که وی نیز به شغل طبابت اشتغال داشت. ( عیون الانباء فی طبقات الاطباء ج 2 ص 180 ).

هبةا. [ هَِ ب َ تُل ْ لاه ] ( اِخ ) ابن جعفربن سناء الملک ابی عبداﷲ محمدبن هبةاﷲ السعدی ، مکنی به ابوالقاسم و معروف به قاضی سعید. از فضلا و شعرای بزرگ مصر، به سال 545 در مصر به دنیا آمد مدتی در دیوان انشاء مصر خدمت کرد، شعری نیکو و نثری شیوا داشت. از آثار اوست «فصوص الفصول » که در آن بسیاری از منشآت کاتبان همعصر خودبخصوص قاضی فاضل را جمع کرده است. دیوانی به نام «درالطراز» و کتاب «روح الحیوان » که مختصری از کتاب الحیوان جاحظ است و «دیوان اشعار» و نیز قسمت دوم از منظومه ای در «جنگهای رسول » که در کتابخانه ظاهریه دمشق مضبوط است ممکن است از وی باشد. از اشعار اوست :بیشتر بخوانید ...

پیشنهاد کاربران

بپرس