[ویکی فقه] هبة الدین شهرستانی. سید حسین عابد از تبار آسمانیان بود. نیاکانش از محسن صراف تا زید، فرزند گرانقدر امام علی بن الحسین ـ علیهما السلام ـ همه در شمار نیکان جای داشتند. او با این پیشینه سپید دل به مهر خاندانی بست که از پشتوانههای افسانهای بهره میبردند.
دودمان شهرستانی در مناطق کربلا، نجف، کاظمین، کرمانشاه ، همدان و اصفهان پراکنده بودند و از پارسایان نیک اختر به شمار میآمدند. ستارگان فروزان این خاندان، که ریشه در آسمان عصمت اهل بیت ـ علیهم السلام ـ داشتند، یکی پس از دیگری جهان را از پرتو اکسیری دانش و ایمان سرشار ساخته بودند. اینک مریم دختر دانشور و نیک نهاد دودمان مقدس شهرستانی به همسری سید حسین بن سید محسن صراف در میآمد تا مقدمات میلاد یکی از بزرگترین بیدارگران خاور زخم خورده فراهم آید.
[ویکی اهل البیت] سید محمدعلی معروف به (هبة الدین) شهرستانی، عالم و مجتهد بزرگ، مفسر قرآن، مجاهد و مبارز و یکی از بزرگان و وحدت گرایان جهان اسلام.
در سال 1301 هـ.ق در بامداد 24 رجب، در سامرا به دنیا آمد. پدرش سید حسین حائری کاظمی و مادرش مریم از سادات و اولاد میرزا مهدی شهرستانی بود. هبة الدین نسبش به سی واسطه به زید بن علی بن الحسین علیه السلام می رسد. پدرش دانشمند پارسا و عابد بود و بیشتر وقتش را به تحقیق در مسائل معنوی می گذراند و کتب «الفتوحات الغیبه فی الختوم والاحراز والادعیه و دموع السمعه فی ادعیه الجمعه» از اوست. مادرش زنی عالمه و فاضله که در ریاضیات، تاریخ، ادبیات و شعر، سرآمد زنهای آن زمان بود.
سید حسین عابد از تبار آسمانیان بود. نیاکانش از محسن صراف تا زید، فرزند گرانقدر امام علی بن الحسین علیهماالسلام همه در شمار نیکان جای داشتند. او با این پیشینه سپید، دل به مهر خاندانی بست که از پشتوانههای افسانهای بهره میبردند.
دودمان شهرستانی در مناطق کربلا، نجف، کاظمین، کرمانشاه بر، همدان و اصفهان پراکنده بودند و از پارسایان نیک اختر بشمار میآمدند. ستارگان فروزان این خاندان، که ریشه در آسمان عصمت اهل بیت علیهم السلام داشتند، یکی پس از دیگری جهان را از پرتو اکسیری دانش و ایمان سرشار ساخته بودند. اینک مریم دختر دانشور و نیک نهاد دودمان مقدس شهرستانی به همسری سید حسین بن سید محسن صراف درمیآمد تا مقدمات میلاد یکی از بزرگترین بیدارگران خاور زخم خورده فراهم آید.
اندک اندک رجب 1301 ق. فرارسید. در بامداد سه شنبه بیست و چهارم این ماه میرزا علی شهرستانی، دانشور ارجمند سامرا، به خانه سید حسین عابد شتافته، وی را از رازی سترگ آگاه ساخت. سخن میرزا علی کوتاه و روشن بود: دیشب طنین مهرآمیز آوایی، سکوت سنگین رؤیایم را شکست و گفت: فردا نوزاد مریم پای به گیتی میدهد او را محمدعلی بخوانید و هبه الدین لقب نهید. نیمروز فرزند مریم چشم به جهان گشود و بر درستی رؤیای دوشین میرزا علی گواهی داد.
بیتردید تعیین نخستین روزهای آموزش برای فرزندی، که از چنین پدر و مادری بهره میبرد دشوار است. ولی میتوان گفت که آموزش رسمی هبه الدین از ده سالگی آغاز شد. فرزند پیر پارسای سامرا در مدتی کوتاه، صرف، نحو، معانی، بیان، بدیع، حدیث، درایه، رجال، فقه و اصول سطح متوسط، تاریخ، هیئت، حساب و هندسه را در کربلا به پایان رسانده، میرفت تا در سایه عنایت های پروردگار بر قلههای بلند دانش و معنویت فراز آید که نیمه ذی القعده 1319 ق. فرارسید و عارف روشن بین سامرا در 73 سالگی چشم از جهان فروبست.
اندکی پس از تدفین پیکر سید حسین در حریم امام کاظم علیه السلام دانشمند برجسته نجف، سید مرتضی کشمیری، که با عارف از دست رفته آشنایی دیرین داشت، در کربلا به دیدار سید محمدعلی شتافته، ضمن تسلیت مرگ پدر، از وی خواست برای ادامه تحصیل رهسپار حریم امیرمؤمنان امام علی علیه السلام شود. ولی فرزند مریم نمیتوانست بدین پیشنهاد پاسخ مثبت دهد. مخارج فراوان کوچیدن، شیوه نامعلوم زندگی در آن دیار و از سوی دیگر هوای بهرهگیری از محضر بزرگان آن سامان وی را در تردید افکنده بود. سید کشمیری با مشاهده دودلی فرزند سید حسین گفت: شایسته است به کتاب خداوند روی آوریم. آن گاه قرآن گرفته، با آفریدگار به رایزنی پرداخت. کلام الهی چنین آشکار بود که نه تنها هبه الدین، بلکه میهمانش را نیز در شگفتی فروبرد: «وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَ أُمَّهُ آیَهً وَ آوَیْناهُما إِلی رَبْوَهٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِینٍ»؛ پسر مریم و مادرش را دو نشانه خویش گردانیدیم و آن ها را در فرازی دارای آرامش و آب گوارا پناه دادیم.
فرزند بانوی پاک نهاد شهرستانی با شنیدن پیام روشن پروردگار، همه تردیدها را کنار نهاده، در 21 شعبان 1320 ق. رهسپار نجف شد.
در سال 1301 هـ.ق در بامداد 24 رجب، در سامرا به دنیا آمد. پدرش سید حسین حائری کاظمی و مادرش مریم از سادات و اولاد میرزا مهدی شهرستانی بود. هبة الدین نسبش به سی واسطه به زید بن علی بن الحسین علیه السلام می رسد. پدرش دانشمند پارسا و عابد بود و بیشتر وقتش را به تحقیق در مسائل معنوی می گذراند و کتب «الفتوحات الغیبه فی الختوم والاحراز والادعیه و دموع السمعه فی ادعیه الجمعه» از اوست. مادرش زنی عالمه و فاضله که در ریاضیات، تاریخ، ادبیات و شعر، سرآمد زنهای آن زمان بود.
سید حسین عابد از تبار آسمانیان بود. نیاکانش از محسن صراف تا زید، فرزند گرانقدر امام علی بن الحسین علیهماالسلام همه در شمار نیکان جای داشتند. او با این پیشینه سپید، دل به مهر خاندانی بست که از پشتوانههای افسانهای بهره میبردند.
دودمان شهرستانی در مناطق کربلا، نجف، کاظمین، کرمانشاه بر، همدان و اصفهان پراکنده بودند و از پارسایان نیک اختر بشمار میآمدند. ستارگان فروزان این خاندان، که ریشه در آسمان عصمت اهل بیت علیهم السلام داشتند، یکی پس از دیگری جهان را از پرتو اکسیری دانش و ایمان سرشار ساخته بودند. اینک مریم دختر دانشور و نیک نهاد دودمان مقدس شهرستانی به همسری سید حسین بن سید محسن صراف درمیآمد تا مقدمات میلاد یکی از بزرگترین بیدارگران خاور زخم خورده فراهم آید.
اندک اندک رجب 1301 ق. فرارسید. در بامداد سه شنبه بیست و چهارم این ماه میرزا علی شهرستانی، دانشور ارجمند سامرا، به خانه سید حسین عابد شتافته، وی را از رازی سترگ آگاه ساخت. سخن میرزا علی کوتاه و روشن بود: دیشب طنین مهرآمیز آوایی، سکوت سنگین رؤیایم را شکست و گفت: فردا نوزاد مریم پای به گیتی میدهد او را محمدعلی بخوانید و هبه الدین لقب نهید. نیمروز فرزند مریم چشم به جهان گشود و بر درستی رؤیای دوشین میرزا علی گواهی داد.
بیتردید تعیین نخستین روزهای آموزش برای فرزندی، که از چنین پدر و مادری بهره میبرد دشوار است. ولی میتوان گفت که آموزش رسمی هبه الدین از ده سالگی آغاز شد. فرزند پیر پارسای سامرا در مدتی کوتاه، صرف، نحو، معانی، بیان، بدیع، حدیث، درایه، رجال، فقه و اصول سطح متوسط، تاریخ، هیئت، حساب و هندسه را در کربلا به پایان رسانده، میرفت تا در سایه عنایت های پروردگار بر قلههای بلند دانش و معنویت فراز آید که نیمه ذی القعده 1319 ق. فرارسید و عارف روشن بین سامرا در 73 سالگی چشم از جهان فروبست.
اندکی پس از تدفین پیکر سید حسین در حریم امام کاظم علیه السلام دانشمند برجسته نجف، سید مرتضی کشمیری، که با عارف از دست رفته آشنایی دیرین داشت، در کربلا به دیدار سید محمدعلی شتافته، ضمن تسلیت مرگ پدر، از وی خواست برای ادامه تحصیل رهسپار حریم امیرمؤمنان امام علی علیه السلام شود. ولی فرزند مریم نمیتوانست بدین پیشنهاد پاسخ مثبت دهد. مخارج فراوان کوچیدن، شیوه نامعلوم زندگی در آن دیار و از سوی دیگر هوای بهرهگیری از محضر بزرگان آن سامان وی را در تردید افکنده بود. سید کشمیری با مشاهده دودلی فرزند سید حسین گفت: شایسته است به کتاب خداوند روی آوریم. آن گاه قرآن گرفته، با آفریدگار به رایزنی پرداخت. کلام الهی چنین آشکار بود که نه تنها هبه الدین، بلکه میهمانش را نیز در شگفتی فروبرد: «وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَ أُمَّهُ آیَهً وَ آوَیْناهُما إِلی رَبْوَهٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِینٍ»؛ پسر مریم و مادرش را دو نشانه خویش گردانیدیم و آن ها را در فرازی دارای آرامش و آب گوارا پناه دادیم.
فرزند بانوی پاک نهاد شهرستانی با شنیدن پیام روشن پروردگار، همه تردیدها را کنار نهاده، در 21 شعبان 1320 ق. رهسپار نجف شد.
wikiahlb: هبه_الدین_شهرستانی