هامین

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

هامین. ( اِ ) وزنی برابر بیست وپنج استار. ( فرهنگ نظام ). رجوع به استار شود. ابن سینا در قانون نقل نموده که هامین پنج استار است و بیست درهم و چهار اوبولو . ( از فرهنگ نظام ). وزنی معادل بیست وپنج استار و چهار اوبولو. ( یادداشت به خط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

(اسم ) وزنی است برابربیست وپنج استار . توضیح ابن سینا درقانون هامین را معادل پنج استار وبیست درهم اوبو ( ابولو ) وچهار آورده
وزنی برابر بیست و پنج استار

فرهنگ معین

(اِ. ) وزنی است برابر بیست و پنج استار.

دانشنامه عمومی

هامین، روستایی در دهستان چراغ آباد بخش توکهور شهرستان میناب در استان هرمزگان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۶۲۷ نفر ( ۱۶۴ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس هامین
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

اسم کراشم هامینه: )
"تابستان" در اوستا به این گونه آمده است:
هامین ( hāmin )
در کردی هم به گونه "هاوین" کاربرد دارد!
هام: تشنه، عطشان - مجاز از کویر، بیابان، صحرا، دشت، خشکزار، وادی
ین: پسوند نسبت و دارندگی در اینجا اوستایی
...
[مشاهده متن کامل]

معنی: تابستان، فصلِ گرما -
ولی اگه به گونه نام بکار برده شود مَجاز می شود:
نام پسرانه، واژه اوستایی
گرمابخش زندگی، دلگرمی، امیدوار کننده، خوش بین ( مثبت اندیش ) ، نیک نظر -
دل گُنده و دریا دل، خوش قلب، همدل، دوست، مهربون، مِهروَرز،
بخشنده، بزرگوار، جوانمرد، رادمرد، دست و دل باز!
بخشی از بند 5 آبان یشت:
ainghasca mē aēvangha āpō
apakhzhārō vī - jasāiti vīspāish aoi karshvan yāish hapta, ainghasca mē aēvangha āpō
hamatha ava - baraiti
"hāminemca" zayanemca
معنی: از این رودخانه من ( فَراخکَرت "وُئوروکَشَه، Vourukasha" ) تنها تمام آبشارهایی که در سراسر هفت کشور پخش شده، جاری می شود.
این رودخانه من به تنهایی هم در "تابستان" و هم در زمستان آب می آورد.

منابع• http://www.avesta.org/ka/ka_tc.htm• http://www.avesta.org/ka/yt5sbe.htm
هامین پسر منه که قراره به دنیا بیاد و گرما بخش زندگی من باشه . علی هستم از تبریز ارادتمند تمام پدر ومادران هامین دار . 🌹🌹
تابستان از دو بخش تابش به اضافه ستان، تشکیل شده، یعنی موقع تابش آفتاب، پس
هامین هم یعنی موقع تابش آفتاب
هامین به معنای همراه و کمک کننده
هنوز در روستای تاریخی میمند کرمان این کلمه به همین معنا به کار می رود
عزیزم هامین به معنای تابستان نیست اون هاوین هست نه هامین
لطفا بدون مطالعه نظر ندید ، ، درسته هامین کاملا ریشه اوستایی داره و به جایی یا چیزی داغ و نورانی و آتشین گفته میشده ، ، اون گرما و نور آتشکده ها رو هم هامین میگفتن پس گرمابخش زندگی معنی دقیق تر ومنطقی تر میتونه باشه
اسم پسرم هامین هست شوخ و خونگرم مثله باباش
هامین اسم اوستایی است و فقط و فقط به معنی تابستان هست. نه معنی گرما بخش و چیز دیگه ای. . . چرا معانی رو دستکاری و تفسیر می کنید
اسم من هانیه و اسم همسرم رامین هست
هامین میشه اول اسم من و آخر اسم همسرم
ولی بازم شک دارم بگیرم یا نه
اسم پسر عموی من هامین است به معنای گرما بخش زندگی
هامین قشنگه اسم شیک و امروزی هست
به معنای تابستانه در زبان پهلوی و البته اسم یکی از شخصیت های مجموعه رمان دشت پارسوا
چقدررر جالب ک اینقدر هامین داریم بهدبه دم همه هامینها گرم اسم پسر منم هامین هست و ۱۰ ماهشه گرما بخشه زندگیه ماست
هامین به معنی گرمابخش زندگی اسم پسر منه دورش بگردم ۵ ماهشه
واقعا به زندگیمون گرما داد
این اسم ریشه کوردی داره و از هاوین که یکی از فصلهاست برگرفته شده به معنی تابستان
به نظر من تابستان در فصل ها یعنی باروری همه چیز رسیدن به همه چیز و بیخود در اوستا از این اسم استفاده نشده
هامین به معنای گرما بخش زندگی، فصل خرما پزان و. . .
پسرمن اسمش هامین هست ماشالله 6سالشه امسال میره کلاس اول تو شهر ما هم اولین نفر بود فراوانی اسمش 1 بود قربونش برم
هامین اسم پسر منه به معنای گرمابخش زندگی
اسم پسر خاله منه که به معنای گرما بخش زندگی
هامین یعنی:گرمابخش زندگی_پرتوهای ستاره_پرتوهای خورشید_
گرمابخش زندگی معنی بهتری
گرمابخش زندگی معنای بهتری دارد تا تابستان
اسم پسرمنم در آینده اگرخداقسمتم کرد محمدهامین میزارم

هامین اسم پسر منه ، هنو به دنیا نیومده ، داخل شکم مارشه
هامین در گویش اصیل بلوچی به فصل تابستان که از گرمای ان خرما بدست میاد ( خرما پزون ) میگن هامین
هامین ما آذر ۹۳ به دنیا امده خانمه تو ثبت احوال گفت هامین یعنی تابستان وتابستان تشکیل شده از تابش ستان
یعنی هنگام تابش آفتاب پس
هامین یعنی هنگام تابش آفتاب
به همین خاطر مردم سیستان بلوچستان به فصل برداشت خرما که اوج تابش آفتاب و گرما هست هامین میگن

هامین ما آذر ۹۳ به دنیا اومد
خانمی که تو ثبت احوال بود گفت هامین یعنی تابستان و تابستان از تابش ستان تشکیل شده یعنی هنگام تابش آفتاب
پس هامین یعنی هنگام تابش آفتاب.
به خاطر همین هم مردم سیستان وبلوچستان به فصل برداشت خرما که اوج گرماو تابش آفتاب است میگن هامین
هامین نام نوه منه به معنی گرمابخش وتابستان بعداز مدتها به زندگیمان گرمای بیشتری داده
تابستان گرمابخش
اسم پسر من هامین. گرما بخش زندگی
اوج خرما پزان در بلوچستان. بلوچ ها رو پسراشون می ذارن
هامیندا : مادری که گرمابخش زندگی وبزرگ وبابرکت است
هامین :به معنای تابستان و گرمابخشو بزرگ و بابرکت است.
دا : درگویش زبان لری به معنای مادراست
گرما بخش زندگیست
با سلام اسم پسر من هامین چن وقت پیش با یه استاد ادبیات در مورد اسم هامین صحبت می کردم ناراحت شدم که گفت معنایی در منابع برای این اسم وجود نداره
اسم پسرم هامین. ب معنی گرمابخش خانواده
این خواهر زاده ی عزیز من هامین
ب معنای گرما بخش
خیلی زیباست
اسم پسر من هامین هست در ثبت احوال به معنی گرما بخش زندگی ثبت شده
هامین اسم پسره منه. گرمابخش علاوه بر تابستان معنی خوب و بجایی هست.
دربلوچستان به فصل برداشت خرما هامین گویند
اسم پسرمو هامین گذاشتم. گرمابخش معنی مناسب تری هست
هامین و هاوین هردو هم معنی هستن یعنی تابستان . جفتشون اسمای قشنگی هستن برا پسر و دختر

گرما بخش معنای مناسبتری هست اشم زیباییه منم میخوام اسم پسرموکه انشاالله یک ماه دیگه به دنیا میاد هامین بزارم
هامین به معنای تابستان بوده و یک اسم اصیل فارسی است
گرمابخش معنی مناسبتری است
گرمابخش معنای بهتری برای هامین است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٤)

بپرس