هادویه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در پی تنش های سیاسی پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) و حوادث پس از آن، مسلمانان به دو گروه عمده سیاسی با نگرش های متفاوت حکومتی تبدیل شدند. روند این حوادث در تحولات بعدی به درون فرقه شیعه نیز راه پیدا نمود و پس از شهادت مظلومانه امام حسین (علیه السّلام) در عاشورای سال شصت و یک هجری، شیعیان در باب خلافت و شرایط آن به گروه های مختلفی تجزیه شدند. زید بن علی بن حسین (علیه السّلام) با قیام علیه حکومت هشام بن عبدالملک، پایه گذار مکتب زیدیه در جهان اسلام شد. ائمه بعدی زیدیه با تمسک به دیدگاه های زید بن علی و با قیام های گسترده، مشکلات فراوانی برای حکومت های امویان و پس از آن عباسیان ایجاد نمودند. در پی این تلاش ها، حکومت های مختلفی از سوی زیدیان در مغرب، طبرستان و یمن تاسیس شد. با توجه به باز بودن باب اجتهاد در فرقه زیدیه و پیدایش آراء و نظرات گوناگون و نیازهای سیاسی و حکومتی، زیدیه نیز از این انشعابات به دور نماند و مکتب های جدیدی در درون فرقه زیدیه ایجاد شد.
زیدیه در لفظ به گروهی که منسوب به زید بن علی بن حسین ابن علی بن ابی طالب(علیه السّلام)هستند، اطلاق می شود. در اصطلاح دانش فرقه شناسی، زیدیه به شاخه ای از مذهب تشیع گفته می شود که پیروان آن معتقد به امامت زید بن علی بن حسین(علیه السّلام) هستند. نوبختی زیدیه را اینگونه تعریف کرده است: «.... فرقة قالت ان الامامة صارت بعد مضی الحسین فی ولد الحسن و الحسین. فهی فیهم خاصة دون سائر ولد علی بن ابی طالب و هم کلهم فیها شرع سواء من قام منهم و دعا الی نفسه فهو الامام المفروض الطاعة». ... گروهی پس از درگذشت حسین(علیه السّلام) گفتند امامت فقط در فرزندان حسن(علیه السّلام) و حسین علیه السّلام می باشد و سایر فرزندان علی(علیه السّلام) را شامل نمی شود، همه در امامت مساویند، هرکس از ایشان قیام و دعوت به خود نماید، امام و اطاعت از او واجب است. گاه زیدیه، حسینیه هم خوانده شده اند. اینان قائلند هرکس از خاندان محمد مردمان را به خدا دعوت کند و امر خویش را اظهار کند، امام واجب الاطاعة است و هرکس از امام فوق سرپیچی کند و در قیام او را یاری نکند و مردمان را به خویشتن بخواند کافر است. اندیشه «منصوص بودن امامت» و اعتقاد به وجود نص بر امامت اهل بیت(علیه السّلام) نقطه پیوندی است که زیدیه و امامیه را تحت عنوان عام «تشیع» قرار می دهد. اما تلقی این دو فرقه شیعی از نص بر امامت متفاوت است. از نظر امامیه، پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله وسلّم) صریحا دوازده نفر از عترتش را به عنوان ائمه بعد از خود معرفی نموده است؛ اما از دیدگاه زیدیه، رسول اکرم(صلی الله علیه و آله وسلّم) به صورت عام به امامت عترتش دستور فرموده که منظور از عترت نیز همه فرزندان فاطمه(سلام الله علیهم) (حسنی و حسینی) هستند. بنابراین، اولین شرط امامت از دیدگاه زیدیه این است که امام باید فاطمی باشد. علاوه براین، منتخب مردم بودن، اقدام به جهاد و قیام مسلحانه، امر به معروف و نهی از منکر، شجاعت، تقوا و عالم بودن، از دیگر شروط امامت نزد زیدیه به شمار می رود. به طور خلاصه این گروه از جمله فرقه های مهم شیعی هستند که صاحب فلسفه سیاسی و کلامی نسبتا متمایزی شدند و به پشتوانه قیام های متعدد، حکومت های مستقل شیعی در مغرب و طبرستان و یمن ایجاد کردند.
تحرکات سیاسی
زید بن علی بن حسین(علیه السّلام) تنها قیام شیعه در دوران هشام بن عبد الملک (۷۱-۱۲۵ هـ ق) را هدایت و رهبری کرد. در این قیام او کشته شد (۱۲۲ هـ. ق) و یارانش شکست خوردند. مبانی فکری زید، سبب قیام های گسترده زیدیان در قرن دوم هجری شد. پس از سرکوبی شدید این قیام ها، به زودی بر همگان فاش شد که نقاط مرکزی جهان اسلام، نقاط مناسبی برای مخالفت با دولت مرکزی نمی باشد. برخلاف عباسیان که از روی آگاهی و با طرح و نقشه به مناطق دور از شهرهای مرکزی چشم طمع دوختند و داعیان خود را برای تبلیغ و جمع آوری نیرو علیه حکومت اموی به آن نقاط فرستادند. زیدیان به حسب یک اتفاق که در جریان قیام حسین بن علی بن حسن (شهید فخ) اتفاق افتاد به اهمیت این مسئله پی بردند. ادریس بن عبدالله از امامان زیدیه با شماری اندکی از یارانش به مصر رفتند و از آن جا عازم دیار اندلس (مغرب) شدند. آنان توانستند دور از مرکز خلافت عباسی، اولین حکومت زیدیه را در مغرب و به نام ادریسیان در سال ۱۷۲ هـ ق تاسیس نمایند. پس از آن و به علت شرایط خاص جغرافیایی شمال ایران و وجود زمینه های مناسب اجتماعی برای دعوت مردم و جلب حمایت آنان، جمعی از سادات مانند یحیی بن عبدالله بن حسن بن ثالث برادر مؤسس ادریسان به بلاد دیلم و گیلان روی آوردند. در سال ۲۵۰ هجری، حسن بن زید بن محمد بن اسماعیل بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب(علیه السّلام) که معروف به داعی کبیر بود، دومین حکومت زیدیان را تشکیل داد. سی سال پس از تشکیل دومین حکومت زیدی، در سال ۲۸۴ هـ ق، یحیی بن حسین بن قاسم رسی معروف به الهادی الی الحق، حکومت زیدیه یمن را تشکیل داد. پس از او سایر ائمه زیدیه طی دوره ها مختلف در یمن به قدرت رسیدند. اینان توانستند به زیدیان یمن و دیدگاه هایشان ثبات بخشیده و فعالترین جنبش زیدی را که تا عصر حاضر در یمن وجود دارد، پدید آورند.
انشعابات و مبانی فکری زیدیه
جدای از تفکرات عمده کلامی که در جریانات و قیام های نخستین زیدیان مانند جارودیه، صالحیه و سلیمانیه شکل گرفتند؛ در برخی منابع دیگر همچون مروج الذهب و مسائل الجارودیه، فرقه های دیگری مانند مرثدیه، ابرقیه، عقبیه، یمانیه و یعقوبیه – یاران یعقوب بن علی کوفی– در زمره فرقه های زیدیه ذکر شده اند. اما این گروه ها در اصول و تعریف امامت با سه فرقه فوق متحد بوده اند و برخی مسائل جدید را به مسائل قبلی اضافه می کردند. این شعبه ها به یک یا چند نفر ختم می شدند. تنها علت ذکر این گروه ها در برخی کتب، در پیروی از حدیث افتراق قابل تبیین است. پس از این دوران و در جریان تشکیلات حکومتی زیدیان و نیازهای جدید؛ مکاتب فکری، کلامی و فقهی دیگری همچون ناصریه، (پیروان مکتب فقهی حسن بن علی بن عمر بن علی بن الحسین(علیه السّلام) را می گویند.) قاسمیه، (قاسم بن ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن بن حسن بن علی(علیه السّلام) متولد سال ۱۶۹ق/ ۷۸۵م را موسس این مکتب فقهی و کلامی در جزیرة العرب می دانند.) و هادویه مطرح شدند.
موسس مکتب هادویه
...

پیشنهاد کاربران

بپرس