هاجن

لغت نامه دهخدا

هاجن. [ ج ِ ] ( ع ص ) دختر نارسیده ای که وی را شوهر دهند. ( تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || خردسال از گوسپندان و جز آن که پیش از رسیدگی وی را گشن دهند. ( تاج العروس ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || بزغاله ماده که قبل از بلوغ بار گیرد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || آتش زنه که به یک زدن چخماق آتش ندهد. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || کنیزک خرد. ( دستورالاخوان ).

پیشنهاد کاربران

بپرس