نقاشی دکن یا نگارگری دکنی نوعی از مینیاتورهای هندی است که در منطقه دکن در مرکز هند، که تا سال ۱۵۲۰ پایتخت دودمان های مسلمانان سلطان نشین دکن و سلطنت بهمنی بود، پدید آمد. این دودمان ها شامل بیجاپور، گلکوندا، احمدناگر، بیدار و برار بودند. دوره اصلی این نوع نقاشی بین اواخر قرن شانزدهم و اواسط قرن هفدهم میلادی بود ولی در اواسط قرن هجدهم احیا شد و مرکز آن حیدرآباد بود. [ ۲]
کیفیت بالای مینیاتورهای اولیه نشان می دهد که قبلاً یک سنت محلی وجود داشته است، احتمالاً حداقل بخشی از نقاشی های دیواری، که در آن هنرمندان آموزش دیده اند. در مقایسه با نقاشی های گورکانی متقدم که در همان زمان در شمال در حال تکامل بود، [ ۳] نقاشی دکنی از «درخشش رنگ، پیچیدگی و ترکیبات هنرمندانه و تجمل گرایی» برخوردار است. [ ۴] نقاشی دکنی کمتر از گورکانی به رئالیسم علاقه داشت و در عوض «سفری درونگرانه تر، با رنگ و بویی عرفانی و خارق العاده» را دنبال می کرد. [ ۵]
تفاوت های دیگر این سبک در نقاشی کردن صورت است که از نظر ماهرانگی کمتری برخوردارست و در منظر سه چهارم، شامل مشخصات صورت و «زنان قد بلند با سرهای کوچک» که ساری می پوشند، است. پرتره های سلطنتی بسیاری وجود دارد، و اگرچه آنها از شباهت دقیق با سوژه که در آثار گورکانی بوده، برخوردار نیستند، اما آنها اغلب تصاویری زنده از سوژه های نسبتاً بزرگ را نقاشی کرده اند. ساختمان ها به صورت «صفحه هایی کاملاً مسطح مانند صفحه» به تصویر کشیده شده اند. [ ۶] این نقاشی ها نسبتاً نادر هستند و تعداد کمی از آنها دارای امضا یا تاریخ هستند یا اصلاً نوشته ای بر رویشان است. تعداد کمی از نام ها در مقایسه با کارگاه های کاملاً مستند شاهنشاهی گورکانی وجود دارد. [ ۷]
حاکمان مسلمان دکن، که بسیاری از آنها شیعه بودند، پیوندهای خاص خود را با جوامع فارسی زبان داشتند، تا مجبور نباشند به دربار شاهنشاهی گورکانی اعتماد کنند. [ ۸] به همین ترتیب، تماس از طریق تجارت بزرگ نساجی و گوا در نزدیکی آن منجر به برخی از وامگیری های قابل شناسایی از تصاویر اروپایی شد، که شاید تأثیر کلی تری نیز از لحاظ سبک داشت. همچنین به نظر می رسد هنرمندان هندو پس از شکست شدید امپراتوری ویجایاناگارا در سال ۱۵۶۵، و تخریب پایتخت هامپی، به شمال دکن نقل مکان کردند و در این سبک نقش بسزایی داشتند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفکیفیت بالای مینیاتورهای اولیه نشان می دهد که قبلاً یک سنت محلی وجود داشته است، احتمالاً حداقل بخشی از نقاشی های دیواری، که در آن هنرمندان آموزش دیده اند. در مقایسه با نقاشی های گورکانی متقدم که در همان زمان در شمال در حال تکامل بود، [ ۳] نقاشی دکنی از «درخشش رنگ، پیچیدگی و ترکیبات هنرمندانه و تجمل گرایی» برخوردار است. [ ۴] نقاشی دکنی کمتر از گورکانی به رئالیسم علاقه داشت و در عوض «سفری درونگرانه تر، با رنگ و بویی عرفانی و خارق العاده» را دنبال می کرد. [ ۵]
تفاوت های دیگر این سبک در نقاشی کردن صورت است که از نظر ماهرانگی کمتری برخوردارست و در منظر سه چهارم، شامل مشخصات صورت و «زنان قد بلند با سرهای کوچک» که ساری می پوشند، است. پرتره های سلطنتی بسیاری وجود دارد، و اگرچه آنها از شباهت دقیق با سوژه که در آثار گورکانی بوده، برخوردار نیستند، اما آنها اغلب تصاویری زنده از سوژه های نسبتاً بزرگ را نقاشی کرده اند. ساختمان ها به صورت «صفحه هایی کاملاً مسطح مانند صفحه» به تصویر کشیده شده اند. [ ۶] این نقاشی ها نسبتاً نادر هستند و تعداد کمی از آنها دارای امضا یا تاریخ هستند یا اصلاً نوشته ای بر رویشان است. تعداد کمی از نام ها در مقایسه با کارگاه های کاملاً مستند شاهنشاهی گورکانی وجود دارد. [ ۷]
حاکمان مسلمان دکن، که بسیاری از آنها شیعه بودند، پیوندهای خاص خود را با جوامع فارسی زبان داشتند، تا مجبور نباشند به دربار شاهنشاهی گورکانی اعتماد کنند. [ ۸] به همین ترتیب، تماس از طریق تجارت بزرگ نساجی و گوا در نزدیکی آن منجر به برخی از وامگیری های قابل شناسایی از تصاویر اروپایی شد، که شاید تأثیر کلی تری نیز از لحاظ سبک داشت. همچنین به نظر می رسد هنرمندان هندو پس از شکست شدید امپراتوری ویجایاناگارا در سال ۱۵۶۵، و تخریب پایتخت هامپی، به شمال دکن نقل مکان کردند و در این سبک نقش بسزایی داشتند.
wiki: نگارگری دکنی