نومان
فرهنگ اسم ها
معنی: نام یک گیاه
برچسب ها: اسم، اسم با ن، اسم پسر، اسم فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
نومان - نومَن، نومینا - نام پسرانه
واژه اوستایی که به فرهنگ های رومی و اروپایی هم راه پیدا کرده است و به کسانی که از این آیین پیروی می کنند، "نومینالیسم یا نام انگاری" می گویند!
هنگامی که با چالشی ( مشکلی ) پیش رو می شویم با درون خود ( خدای خود ) به گفتمان می پردازیم و به پرسمان های درونی خود پاسخ می دهیم چون هر کسی دارای نیروی اختیار و اراده هست!
... [مشاهده متن کامل]
همچنین نومینالیسم اندیشه نویی است که می گوید:
چیزها ( اشیا ) و پدیده ها در جهان به خودی خود وجود ندارد؛ این ما هستیم که به آن ها معنا می بخشیم!
ما دریا را به رنگ آبی می بینیم
ما خون را به رنگ سُرخ ( قرمز ) می بینیم
ما این مورچه را در خیابان می بینیم و. . .
امروزه به کسی که دارای ذهنی زیبا و نوآور هست >>> "نومان" می گویند!
نو: اوستایی: ناوا ( نَوَه ) - پهلوی: نوگ
جدید، تازه، بِکر، بدیع، طرفه -
تَر و تازه، با طراوت، شاداب، خوش و خرّم، سر سبز، دلپذیر، با صفا، نَزِه -
بُرنا، باوه، شاب، رسیده، نُونَوار
مان ( مَن ) : در اینجا به معنی اندیشه و منش هست!
پندار، اندیشه، رای، فکر - قضاوت، داوری، سنجش، ارزیابی -
شخصیت، انسانیت، منش، نهاد، وجود، گوهره، نژاد، خیم!، آسِن ( در واژه آسنا! ) ، روه ( روح - در واژه روهان! )
معنی: اندیشه نو، فکر نوین، ایده بکر، آرمانی نوین ( فرانسوی: مُدِرن ) ، دستاورد برتر -
عجیب، نادر، کمیاب، نایاب، دست نیافتنی! -
شگفت آور، حیرت انگیز، چَنیم، یکتا، بی همتا و مانند، یگانه، منحصر به فرد، تنهاوَش! -
ذهن برتر، فرا ذهنی، استعداد درونی یا ذاتی ( مستعد ) ، درون داشت، دریابنده، شاینده! -
فرزانه، خردمند، دانشمند، هوشمند، باهوش، زیرک ( رِند! )
واژه اوستایی که به فرهنگ های رومی و اروپایی هم راه پیدا کرده است و به کسانی که از این آیین پیروی می کنند، "نومینالیسم یا نام انگاری" می گویند!
هنگامی که با چالشی ( مشکلی ) پیش رو می شویم با درون خود ( خدای خود ) به گفتمان می پردازیم و به پرسمان های درونی خود پاسخ می دهیم چون هر کسی دارای نیروی اختیار و اراده هست!
... [مشاهده متن کامل]
همچنین نومینالیسم اندیشه نویی است که می گوید:
چیزها ( اشیا ) و پدیده ها در جهان به خودی خود وجود ندارد؛ این ما هستیم که به آن ها معنا می بخشیم!
ما دریا را به رنگ آبی می بینیم
ما خون را به رنگ سُرخ ( قرمز ) می بینیم
ما این مورچه را در خیابان می بینیم و. . .
امروزه به کسی که دارای ذهنی زیبا و نوآور هست >>> "نومان" می گویند!
نو: اوستایی: ناوا ( نَوَه ) - پهلوی: نوگ
جدید، تازه، بِکر، بدیع، طرفه -
تَر و تازه، با طراوت، شاداب، خوش و خرّم، سر سبز، دلپذیر، با صفا، نَزِه -
بُرنا، باوه، شاب، رسیده، نُونَوار
مان ( مَن ) : در اینجا به معنی اندیشه و منش هست!
پندار، اندیشه، رای، فکر - قضاوت، داوری، سنجش، ارزیابی -
شخصیت، انسانیت، منش، نهاد، وجود، گوهره، نژاد، خیم!، آسِن ( در واژه آسنا! ) ، روه ( روح - در واژه روهان! )
معنی: اندیشه نو، فکر نوین، ایده بکر، آرمانی نوین ( فرانسوی: مُدِرن ) ، دستاورد برتر -
عجیب، نادر، کمیاب، نایاب، دست نیافتنی! -
شگفت آور، حیرت انگیز، چَنیم، یکتا، بی همتا و مانند، یگانه، منحصر به فرد، تنهاوَش! -
ذهن برتر، فرا ذهنی، استعداد درونی یا ذاتی ( مستعد ) ، درون داشت، دریابنده، شاینده! -
فرزانه، خردمند، دانشمند، هوشمند، باهوش، زیرک ( رِند! )
معنی