نهال

/nahAl/

مترادف نهال: درختچه، درخت، شجر، گیاه، بستر، تشک نهالی، شکار، کنین

معنی انگلیسی:
sapling, seedling, twig, young tree

فرهنگ اسم ها

اسم: نهال (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: na (e) hāl) (فارسی: نهال) (انگلیسی: nahal)
معنی: کودک نورُسته، درخت یا درختچه نورس که تازه نشانده شده است، ( در کشاورزی ) درخت یا درختچه ی نورس که تازه نشانده شده است، ( به مجاز ) کودک نورسته
برچسب ها: اسم، اسم با ن، اسم دختر، اسم فارسی، اسم طبیعت

لغت نامه دهخدا

نهال. [ ن ِ / ن َ ] ( اِ ) درخت نونشانده. ( لغت فرس اسدی ص 312 ). درخت خرد باشد که نونشانده باشند. ( صحاح الفرس ). درخت نورسته. ( از رشیدی ). درخت موزون نورسته. ( غیاث اللغات ) ( جهانگیری ) ( برهان قاطع ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). درخت نونشانده. ( از برهان ) ( ازناظم الاطباء ). شاخه تر و تازه از هر درختی که ببرند و در جای دیگر نشانند و نیز گیاهی که از جائی بکنند و در جای دیگر کشت کنند. ( ناظم الاطباء ). شاخ نو که ازشاخ کهن برآید از درخت. درخت جوان و خرد. ( یادداشت مؤلف ). نهاله. ( انجمن آرا ). نشاء. قلمه :
در زیر هر نهالی از آن مجلسی کنیم
بر یادکرد خواجه و بر دیدن بهار.
فرخی.
زمانه گوئی از این نو بنفشه ای که نشاند
نهال داشت ز باغ وزیر ایرانشاه.
فرخی.
ز بس مناظره کآنجا زبان من کردی
بر آن نکوی سپرغم بر آن خجسته نهال.
فرخی.
بهار خندان گوئی ز برگ اوست اثر
درخت طوبی گوئی ز شاخ اوست نهال.
عنصری.
به یک ماه بالا گرفت آن نهال
فزون ز آنکه گیرد درختان به سال.
عنصری.
هر که از مهرش نهالی کاشت اندر باغ عمر
باغ عمرش تازه ماند و آن نهالش برگرفت.
مسعودسعد.
بر راه حقیقت رو منگر به چپ و راست
با باد مخم زین سو و ز آن سو نه نهالی.
ناصرخسرو.
نهالی که تلخ است بارش مکار
ازیرا رهت بر سرای جزاست.
ناصرخسرو.
نهال شومی و تخم دروغ است
نروید جز که در خاک خراسان.
ناصرخسرو.
سپاس خدای را که برگزید امیرالمؤمنین را از اهل این ملت که بلند شد نهالش. ( تاریخ بیهقی ص 308 ). ابتدا بباید دانست که امیر ماضی... شکوفه نهالی بود که فلک از آن نهال پیدا شد. ( تاریخ بیهقی ). چون شکوفه نهال را سخت تمام و روشن و آبدار بینند... ( تاریخ بیهقی ص 392 ).
نهال نیک نروید مگر ز نیک درخت
درخت نیک نخیزد مگر ز نیک نهال.
قطران.
چنین گویند که نهال انگور از هرات به همه جهان پراگند. ( نوروزنامه ). شاه دیگر باره با داناآن به دیدار درخت شد نهال او را دید درخت شده. ( نوروزنامه ). شاه با بزرگان و داناآن بر سر آن نهال شد. ( نوروزنامه ).
تا روضه خلد است و در او رسته نهالی
بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

درخت جوان نورسته، درختی که تازه روییده باشد
( اسم ) بستر تشک : (( روز جوانی بدین مایه سال چرا خاک را برگزیدی نهال ? ) )

فرهنگ معین

(نِ ) (اِ. ) درخت جوان نورسته .

فرهنگ عمید

درخت تازه روییده یا تازه کاشته شده.
= نهالی: به روز جوانی بدین مایه سال / چرا خاک را برگزیدی نهال (فردوسی: ۶/۱۲۵ حاشیه ).

فرهنگستان زبان و ادب

{sapling} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] درخت جوانی که قطر برابر سینۀ آن کمتر از ده سانتی متر باشد

گویش مازنی

/nehaal/

واژه نامه بختیاریکا

گِچ؛ گِچل؛ جیکُل

دانشنامه عمومی

نهال (فیلم). نهال ( به هندی: Ankur ) فیلمی محصول سال ۱۹۷۴ و به کارگردانی شیام بنگال است. در این فیلم بازیگرانی همچون آنانت ناگ، شبانه اعظمی، سادو مهر، پریا تندولکار، دالیپ تاهیل ایفای نقش کرده اند.
عکس نهال (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

درخت جوان

مترادف ها

slip (اسم)
گمراهی، باریکه، اشتباه، روکش، سهو، خطا، اولاد، ستون، نسل، لغزش، قلمه، زیر پیراهنی، خطابه خواندن، نهال، تکه کاغذ، لیزی

plant (اسم)
دستگاه، ماشین، نبات، کارخانه، گیاه، رستنی، نهال، ماشینالات کارخانه

scion (اسم)
ترکه، فرزند، قلمه، نهال

sapling (اسم)
نهال، قلمه درخت، درخت تازه و جوان

فارسی به عربی

زلة

پیشنهاد کاربران

اسم من نهال هست
نهال یه شبکه اسم شبکه نهال
Seedling
نام یکی از شبکه های صدا و سیما برای نوجوانان
نهال یعنی درخت کوچک و زیبا
دختر م نهال چیراغی زنده گیم
نهال به ترکی فیدان میشه که اسم دختر هست
نهال : درختچه، درخت
نهال یک درخت است. پر از گل است. نهال😍❤❤❤❣❣❣
نهال که ریشه اش از هلیدن و نهادن است همچون بستر که از گستردن است به بستر گویند
تن مرده را خاک باشد نهال
تو از کشتن من بدین سان منال.
فردوسی.
به روز جوانی بدین مایه سال
چرا خاک را برگزیدی نهال.
...
[مشاهده متن کامل]

فردوسی.
کسی کو ز فرمان ما سر بتافت
نهالی جز از خاک تیره نیافت.
فردوسی.
اگر شاه باشیم و گر زردهشت
نهالین ز خاک است و بالین ز خشت.
فردوسی.
نصربن احمد از اسب فرود آمد و نهالین بیفکند و بنشست و امیر اسماعیل برسید و خویشتن از اسب بینداخت و پیش آمد و نهالین را بوسه داد. ( تاریخ بخارا ص 100 ) .
پوستین پاره ای بدش بر دوش
شب نهالین و روز بالاپوش.
شیخ بهایی

بن کنونی ( مضارع ) از کنش ( فعل ) نهادن پسوند نام ساز آل نه آل=نهال همچنین پوشال روال چنگال گودال
نهال یعنی جوان درخت چه کوچک ما دوتا خواهر هستیم نهال و نرگس
نهال یعنی رویش مجدد، یعنی زندگی و شادابی یعنی نهال دختر قشنگ من
نهال یهنی سر زنده. . تازه.
نهال یعنی درختچه یا گیاه تازه و شاداب دختر مهربون من هم اسمش نهال هست

ریشه تازه جوانه زده

نهال یعنی درخت کوچک درخت زیبا یعنی عشق من دختر خشکل من .
هرچیزی که باعث شکوفایی، تکامل و باروری شود چه انسانها و چه گیاهان؛ البته با تربیت درست و امکانات صحیح و مناسب.
جوان سرزنده
نو نهال به معنى جوان تازه و جدید

سر زنده و جوان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس