نقد نظریه اقامه حدود

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ماجرای اقامه حدود به اندازه ای حاد است که فقهای امت را در دو جناح متقابل، به صف بندی و ارائه نظریات کاملا متفاوت در قبال یکدیگر واداشته است و متاسفانه در برخی مواقع فقها از تسامح و تحمل خارج شده، اندکی به کلماتی شبیه به تلخ گویی وادار شده اند. نگارنده نمی خواهد که میان این دو نظریه متقابل داوری کند و نظر اجتهادی خود را بیان نماید؛ بلکه صرفا به ذکر برآیند بحث و چند نکته قابل توجه در جنب آن بسنده می کند.
باید توجه داشت که مخالفت با جواز اقامه حدود در زمان غیبت معصوم به معنای انکار نظریه ولایت فقیه نیست؛ چرا که میان این دو مبحث به اصطلاح اهل منطق رابطه عموم و خصوص من وجه بر قرار است. ممکن است افرادی قائل به نظریه ولایت فقیه به معنای رایج نباشند؛ ولی معتقد باشند که فقیهان جامع الشرائط می توانند قضاوت و اقامه حدود نمایند. آیت الله خویی طاب ثراه از این دسته است. از سوی دیگر ممکن است کسی قائل به ولایت فقیه باشد؛ ولی حدود اختیارات او را به اجرای حدود یا جهاد با کفار تسری ندهد. محقق کرکی در رساله نماز جمعه خود در این باره می گوید: اتفق اصحابنا علی ان الفقیه العادل الامین الجامع الشرائط للفتوی المعبر عنه بالمجتهد فی الاحکام الشرعیة نائب من قبل ائمة الهدی علیه السّلام فی حال الغیبة فی جمیع ما للنیابة فیه مدخل، و ربما استثنی الاصحاب القتال و الحدود؛ اصحاب امامیه اتفاق نظر دارند در اینکه فقیه عادل امین جامع شرایط فتوی که از او به مجتهد در احکام شرعیه تعبیر می شود، در تمامی آنچه که نیابت نیاز دارد نایب ائمه هدی است؛ ولی بسیاری از اصحاب، دو چیز را استثنا کرده اند؛ یکی قتال (جهاد) است و دیگری حدود. در مقابل این دو دسته، ممکن است بعضی فقها نه به ولایت فقیه و نه به جواز اقامه حدود توسط فقیه ، هیچ کدام قائل نباشند. از جمله، مرحوم آیت الله حاج سید احمد خوانساری و مرحوم حاج شیخ عبد الکریم حائری از این دسته اند. از سوی دیگر، ممکن است فقیهانی به هر دو نظریه قائل باشند که در راس آنها حضرت امام خمینی (طاب ثراه) و شمار زیادی از معاصرین، متاخرین و قدما هستند.
نقد دوم
آنچه میان هر دو نظریه (موافقت و مخالفت با اقامه حدود توسط فقیه در زمان غیبت) مشترک است، آن است که غیر از شخص فقیه عادل امین جامع شرایط فتوی، مجاز به اقامه حدود شرعیه نیست. به عبارت دیگر، صاحبان نظریه نخستین نیز در اینکه افراد غیر جامع الشرائط مجوزی برای آنان وجود ندارد تردیدی ندارند؛ بلکه اختلاف نظر بر سر افراد جامع الشرائط است. تتبع انجام شده نشان می دهد که کسی از فقها فتوی به جواز نیابت و اذن در این امر صادر نکرده است. بنابراین، رای به اجرای حدود شرعیه توسط اغلب قضات زمان ما با مشکل جدی روبروست.
نقد سوم
با قطع نظر از دلایل نقلیه ای که تحلیل آنها گذشت، نکته ای به ذهن نگارنده ی این سطور می رسد که هر چند جنبه فقاهتی ندارد، خالی از اهمیت نیست و آن اینکه اسلام مجموعه ای است دارای ابعاد مختلف، بعد تربیتی و اخلاقی، بعد اجتماعی، بعد مدیریت و از همه بالاتر، دارای یک نظام شرعی و حقوقی است که اصطلاحا شریعت نامیده می شود. در میان ابعاد مختلف فوق، انسجام و به هم پیوستگی کامل احساس می شود. برای تربیت انسانها و متخلق ساختن آنان به اخلاق حسنه و تعالی و رقاء بشریت تمشیت های گوناگون معمول شده و برای پویندگان راه کمال همه گونه وسایل ملحوظ شده است. در کنار آن، برای متخلفینی که نسبت به تربیت و تهذیب اخلاق آنان اتمام حجت کامل شده، مجازات ها و عقوبات سخت شرعیه پیش بینی شده است.
← اهمیت مجازات از نگاه شیعه
...

پیشنهاد کاربران

بپرس