[ویکی فقه] نقد مکتب کنش گرایی (روان شناسی). مکتب کنش گرایی به عنوان اعتراض به ساخت گرایی به وجود آمد و تحت یک نظام مطرح در آمریکا مورد استقبال روان شناسان قرار گرفت. اما این مکتب روان شناختی نیز همچون سایر نظام ها، تحت تاثیر حملات و انتقادات شدید به ویژه از سوی ساخت گرایان قرار گرفت. همین امر باعث شد که برای اولین بار در ایالات متحده، روان شناسی جدید (که به تازگی تحت این نام از فلسفه جدا شده بود) دست خوش انشعاب گردد.
از جمله اشکالات مطرح شده، نقدی است که به تعریف کنش گرایی شده است. در سال ۱۹۱۳ راک میک (Ruck mick. C. A) دانشجوی تیچنر، ۱۵ کتاب درسی را بررسی کرد تا مشخص کند که واژه "کنش" توسط نویسندگان مختلف چگونه تعریف شده است. دو مورد عام و مشترک کلمه کنش عبارت بودند از: ۱- فعالیت یا فرآیند۲- خدمت به سایر فرایندها یا کل موجود زنده. در کاربرد اول، کنش و فعالیت یک چیزند و در کاربرد دوم، کنش با توجه به فایده فعالیتی برای ارگانیزم تعریف می شود. راک میک این اشکال را کرد که، کنش گرایان گاهی کلمه کنش را برای تعریف فعالیتی به کار می برند و زمانی هم با توجه به فایده یک فعالیت از آن استفاده می کنند و تعریف دقیقی از آن ارایه نداده اند.
شولتز، دوان پی، تاریخ روان شناسی نوین، علی اکبر سیف، تهران، نشر دوران، ۱۳۷۸، چاپ اول، ص۲۲۶.
منتقدان دیگر، علاقه روان شناسان کنشی به جنبه کاربردی را خطا می دانستند و ساختارگرایان، به روان شناسی کاربردی به دیده مطلوب نگاه نمی کردند. اما کنش گرایان به حفظ روان شناسی به عنوان علم ناب نظر نداشتند و هرگز به خاطر علایق علمی خود پوزش نخواستند، چرا که ایشان معتقد بودند که یک محقق نباید تنها در محدوده تحقیق محض بماند بلکه باید در روان شناسی کاربردی نیز نسبتا ماهر باشد.
شولتز، دوان پی، تاریخ روان شناسی نوین، علی اکبر سیف، تهران، نشر دوران، ۱۳۷۸، چاپ اول، ص۲۲۷.
یکی از رایج ترین انتقادها، به ماهیت نسبتا مبهم کنش گرایی مربوط می باشد. به اعتقاد کانتور (Kantor)، نظام کنش گرا به قدری آشفته و مبهم بوده است که تاریخ نویسان روان شناسی در نوشتن اصول آن به شیوه منظم دچار مشکل شده اند. در واقع، بسیاری از کتاب های درسی تنها چند صفحه را به شرح کنش گرایی اختصاص داده اند. از طرفی دیگر، کنش گرایی به سبب التقاطی بودن نیز مورد انتقاد قرار گرفت. چرا که همچون مکاتب التقاطی به سرهم بندی کردن موضوعات از نظام های مختلف پرداخته است. همچنین نگرش نسبتا ساده کنش گرایی در انتخاب انواع مختلف روش ها و مسایل، برایشان مشکل ساز شده است.با این وجود، کنش گرایی هرگز تلاش نکرد که مثل ساخت گرایی، رفتارگرایی یا گشتاست، مکتب دقیق و کاملی باشد و این گونه برداشت انعطاف پذیر را برای خود فضیلت می دانست.
لاندین، ویلیام، نظریه ها و نظام های روان شناسی، یحیی سیدمحمدی، تهران، نشر ویرایش، ۱۳۷۸، چاپ اول، ص۱۱۸.
...
از جمله اشکالات مطرح شده، نقدی است که به تعریف کنش گرایی شده است. در سال ۱۹۱۳ راک میک (Ruck mick. C. A) دانشجوی تیچنر، ۱۵ کتاب درسی را بررسی کرد تا مشخص کند که واژه "کنش" توسط نویسندگان مختلف چگونه تعریف شده است. دو مورد عام و مشترک کلمه کنش عبارت بودند از: ۱- فعالیت یا فرآیند۲- خدمت به سایر فرایندها یا کل موجود زنده. در کاربرد اول، کنش و فعالیت یک چیزند و در کاربرد دوم، کنش با توجه به فایده فعالیتی برای ارگانیزم تعریف می شود. راک میک این اشکال را کرد که، کنش گرایان گاهی کلمه کنش را برای تعریف فعالیتی به کار می برند و زمانی هم با توجه به فایده یک فعالیت از آن استفاده می کنند و تعریف دقیقی از آن ارایه نداده اند.
شولتز، دوان پی، تاریخ روان شناسی نوین، علی اکبر سیف، تهران، نشر دوران، ۱۳۷۸، چاپ اول، ص۲۲۶.
منتقدان دیگر، علاقه روان شناسان کنشی به جنبه کاربردی را خطا می دانستند و ساختارگرایان، به روان شناسی کاربردی به دیده مطلوب نگاه نمی کردند. اما کنش گرایان به حفظ روان شناسی به عنوان علم ناب نظر نداشتند و هرگز به خاطر علایق علمی خود پوزش نخواستند، چرا که ایشان معتقد بودند که یک محقق نباید تنها در محدوده تحقیق محض بماند بلکه باید در روان شناسی کاربردی نیز نسبتا ماهر باشد.
شولتز، دوان پی، تاریخ روان شناسی نوین، علی اکبر سیف، تهران، نشر دوران، ۱۳۷۸، چاپ اول، ص۲۲۷.
یکی از رایج ترین انتقادها، به ماهیت نسبتا مبهم کنش گرایی مربوط می باشد. به اعتقاد کانتور (Kantor)، نظام کنش گرا به قدری آشفته و مبهم بوده است که تاریخ نویسان روان شناسی در نوشتن اصول آن به شیوه منظم دچار مشکل شده اند. در واقع، بسیاری از کتاب های درسی تنها چند صفحه را به شرح کنش گرایی اختصاص داده اند. از طرفی دیگر، کنش گرایی به سبب التقاطی بودن نیز مورد انتقاد قرار گرفت. چرا که همچون مکاتب التقاطی به سرهم بندی کردن موضوعات از نظام های مختلف پرداخته است. همچنین نگرش نسبتا ساده کنش گرایی در انتخاب انواع مختلف روش ها و مسایل، برایشان مشکل ساز شده است.با این وجود، کنش گرایی هرگز تلاش نکرد که مثل ساخت گرایی، رفتارگرایی یا گشتاست، مکتب دقیق و کاملی باشد و این گونه برداشت انعطاف پذیر را برای خود فضیلت می دانست.
لاندین، ویلیام، نظریه ها و نظام های روان شناسی، یحیی سیدمحمدی، تهران، نشر ویرایش، ۱۳۷۸، چاپ اول، ص۱۱۸.
...
wikifeqh: روان شناسی_کنش گرا_(نقد)