نقد مکتب ساخت گرایی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] نقد مکتب ساخت گرایی (روان شناسی). مکتب ساخت گرایی (Structuralism) که یکی از اولین نظام های شکل گرفته روان شناسی است، با مرگ یکی از موسسین اصلی آن یعنی تیچنر (Titchener) در سال ۱۹۳۷ از صحنه روان شناسی محو شد ٌ و تلاش های او ثابت کرد که ساخت گرایی، تنها یک مرحله در تاریخ روان شناسی بوده که باید طی می شد و اگر تا این اندازه دوام آورده، به شخصیت بانفوذ این مرد بستگی داشته است. آن چه مهم است این که، روان شناسی در زمینه های مختلف رشد می کرد لکن ساخت گرایان ترجیح دادند زمینه هایی را که با تعریف و روش آنان از روان شناسی هماهنگی نداشت کنار بگذارند و همین امر باعث شد انتقادهای فراوانی به این مکتب وارد شود.
نقدهای درون گری عمدتا شامل نقد روش تحقیق و مطالعه ساخت گرایان، نقد بر تعریف، موضوع و روش و نقدهای دیگر است.
← نقد روش تحقیق و مطالعه
نقد دیگری که متوجه روان شناسان ساخت گرا می شود، به فرایند تداعی گرایی مربوط است که برخی، وونت و تیچنر را از وارثان و نمایندگان آلمانی تداعی گرایی می دانند. مفهوم تداعی به نظر ساخت گرایان، فرایند یا عملی است که در طی آن فکر یا تصور، تصویر و تفکر دیگری را هم به یاد می آورد و یا هنگام وقوع یک رویداد خارجی مشابه، احساس مشابهی را در پی دارد.به همین دلیل بسیاری از افراد مانند برنتانو (Brentano)، از آن ها انتقاد کردند و دانشمند معروف ویلیام جیمز (William James) نیز نسبت به این نظریه واکنش نشان داد و گفت: ذهن، صرفا مخزنی از پندارها و تصورات نیست بلکه دایما متغیر بوده و جویباری از آگاهی است.همچنین روان شناسی گشتالت (Gestalt) به عنوان یکی از مهمترین مخالفان تداعی گرایی می گوید که، ادراک و کنش ویژگی واحدی دارد و نمی توان آن را با تداعی گرایی که قایل به تجزیه است توجیه کرد بلکه هر چیز، کلی است و دارای اجزاء و خواص عناصر خود می باشد.
میزیاک، هنریک، تاریخچه و مکاتب روان شناسی، احمد رضوانی، نشر آستان قدس، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۴۸۴.
همان طور که گفتیم ساخت گرایی نیز همچون مکاتب دیگر به باد انتقاد گرفته شد، اما آن چه از ساخت گرایی می تواند برای ما مفید باشد این است که درون نگری هم یک روش در کنار سایر روش های روان شناسی است و این علم بدون توجه به درون نگری نمی تواند روان شناسی باشد بلکه رفتارشناسی خواهد بود.آن هم نه شناخت رفتار یک انسان بلکه رفتار یک ماشین که حرکت ها و کنش های آن بی معنی است. البته ما مدافع این روش هستیم ولی خصیصه تجربه گرایی و درون نگری وونت و تیچنر را نمی پذیریم.
جمعی از نویسندگان، مکتب های روان شناسی و نقد آن، تهران، سمت، ۱۳۶۹، چاپ اول، ص۱۹۲.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس