[ویکی فقه] نسبی گرایی مطرح در تئوری شناختی پیاژه، به گفته خود او، ناشی از پیدایش نوعی ناهمگونی و عدم تجانس شناختی در قضاوت نسبت به قوانین اخلاقی است.
پیاژه کار خود را در زمینه فهم چگونگی رشد تفکر اخلاقی در سال ۱۹۳۲ با انجام دادن مصاحبه ها و مشاهداتی بر روی کودکان ۴ تا ۱۲ ساله در دنیای طبیعی خودشان آغاز کرد. البته تئوری وی در مورد رشد اخلاقی، بیانگر بسیاری از همان اصول و فرایندهای مربوط به رشد شناختی است که در باب رشد عقلانی ارائه کرده است. در واقع مطالعه رشد اخلاقی از دید پیاژه و کولبرگ، روشی است که برای مطالعه رشد عقلانی کودکان از آن جهت که به موضوع معینی از شناخت اخلاقی مربوط می شود. پس از آنکه با روش تحقیق پیاژه در مطالعه تحول اندیشه اخلاقی آشنا شدیم به ارائه برخی از خطوط اصلی دیدگاه اخلاقی او خواهیم پرداخت.
روش پژوهش
پیاژه روند تحول قضاوت ها و اندیشه اخلاقی را با استفاده از دو روش عمده مورد پژوهش قرار داد:۱. ابتدا در صدد برآمد که ببیند به موازات بالا رفتن سن کودک چه تحولاتی در نگرشهایش نسبت به قواعد بازیهای رایجی همانند تیله بازی (با گویچه های شیشه ای) پیدا می شود. وی این تحقیقات را با مشاهده مستقیم دنیای بازی کودکان به انجام رساند. (کار پیاژه بر روی قوانین بازی و مقررات اجتماعی نوعی انحراف و فاصله گیری از حوزه اصلی قوانین اخلاقی است که در قسمت ارزیابی به آن پرداخته ایم) اینکه پیاژه تحقیق خود را در مورد جنبه شناختی رشد اخلاقی از مطالعه بر روی قوانین بازی شروع کرده، شاید به این خاطر بود که این قوانین جزء اولین باید هایی است که کودک در تعامل اجتماعی خود، با آنها مواجه می شود.۲. روش دوم این بودکه او ابتدا داستانی را برای کودکان نقل می کرد و سپس با طرح سوالاتی نظیر اینکه چرا و تا چه اندازه رفتار شخصیت داستان به خطا رفته است، سعی می کرد تحولی را که در قضاوتهای آنان نسبت به اهمیت گناه و سرپیچی از مقررات پیدا شده مطالعه کند.
رشد قضاوتهای اخلاقی
از آنجا که بر طبق دیدگاه پیاژه رشد عقلانی کودکان در بستر توالی ویژه ای از مراحل تحقق می یابد، قضاوتهای اخلاقی نیز بر مبنای مراحلی تکامل می یابد که متناسب با تحولات شناختی عمومی است از نظر پیاژه رشد مفاهیم اخلاقی در کودکان دارای توالی ثابت و نامتغیری است که از یک مرحله اولیه که مرحله «واقع نگری اخلاقی» (moral realism) نام دارد آغاز می شود و پس از چند سال به یک مرحله کاملتر به نام «اخلاق توافقی» یا «اخلاق خودگردان» (Autonomous morality) منتقل می شود و هیچکس قادر نیست بدون طی مرحله واقع نگری اخلاقی به مرحله کاملتر پس از آن راه یابد. شیوع مرحله اول اندیشه اخلاقی در کودکان است که در سنین بین ۴ تا ۷ سال قرار دارند اما مرحله بعدی بیشتر در کودکان ۹ تا ۱۰ سال به بالا آغاز می شود. کودکان ۷ تا ۱۰ ساله در یک مرحله انتقالی بین دو مرحله قرار دارند و اَشکالی از تفکر هر دو مرحله را از خود بروز می دهند.
تفکر اخلاقی واقع نگر
...
پیاژه کار خود را در زمینه فهم چگونگی رشد تفکر اخلاقی در سال ۱۹۳۲ با انجام دادن مصاحبه ها و مشاهداتی بر روی کودکان ۴ تا ۱۲ ساله در دنیای طبیعی خودشان آغاز کرد. البته تئوری وی در مورد رشد اخلاقی، بیانگر بسیاری از همان اصول و فرایندهای مربوط به رشد شناختی است که در باب رشد عقلانی ارائه کرده است. در واقع مطالعه رشد اخلاقی از دید پیاژه و کولبرگ، روشی است که برای مطالعه رشد عقلانی کودکان از آن جهت که به موضوع معینی از شناخت اخلاقی مربوط می شود. پس از آنکه با روش تحقیق پیاژه در مطالعه تحول اندیشه اخلاقی آشنا شدیم به ارائه برخی از خطوط اصلی دیدگاه اخلاقی او خواهیم پرداخت.
روش پژوهش
پیاژه روند تحول قضاوت ها و اندیشه اخلاقی را با استفاده از دو روش عمده مورد پژوهش قرار داد:۱. ابتدا در صدد برآمد که ببیند به موازات بالا رفتن سن کودک چه تحولاتی در نگرشهایش نسبت به قواعد بازیهای رایجی همانند تیله بازی (با گویچه های شیشه ای) پیدا می شود. وی این تحقیقات را با مشاهده مستقیم دنیای بازی کودکان به انجام رساند. (کار پیاژه بر روی قوانین بازی و مقررات اجتماعی نوعی انحراف و فاصله گیری از حوزه اصلی قوانین اخلاقی است که در قسمت ارزیابی به آن پرداخته ایم) اینکه پیاژه تحقیق خود را در مورد جنبه شناختی رشد اخلاقی از مطالعه بر روی قوانین بازی شروع کرده، شاید به این خاطر بود که این قوانین جزء اولین باید هایی است که کودک در تعامل اجتماعی خود، با آنها مواجه می شود.۲. روش دوم این بودکه او ابتدا داستانی را برای کودکان نقل می کرد و سپس با طرح سوالاتی نظیر اینکه چرا و تا چه اندازه رفتار شخصیت داستان به خطا رفته است، سعی می کرد تحولی را که در قضاوتهای آنان نسبت به اهمیت گناه و سرپیچی از مقررات پیدا شده مطالعه کند.
رشد قضاوتهای اخلاقی
از آنجا که بر طبق دیدگاه پیاژه رشد عقلانی کودکان در بستر توالی ویژه ای از مراحل تحقق می یابد، قضاوتهای اخلاقی نیز بر مبنای مراحلی تکامل می یابد که متناسب با تحولات شناختی عمومی است از نظر پیاژه رشد مفاهیم اخلاقی در کودکان دارای توالی ثابت و نامتغیری است که از یک مرحله اولیه که مرحله «واقع نگری اخلاقی» (moral realism) نام دارد آغاز می شود و پس از چند سال به یک مرحله کاملتر به نام «اخلاق توافقی» یا «اخلاق خودگردان» (Autonomous morality) منتقل می شود و هیچکس قادر نیست بدون طی مرحله واقع نگری اخلاقی به مرحله کاملتر پس از آن راه یابد. شیوع مرحله اول اندیشه اخلاقی در کودکان است که در سنین بین ۴ تا ۷ سال قرار دارند اما مرحله بعدی بیشتر در کودکان ۹ تا ۱۰ سال به بالا آغاز می شود. کودکان ۷ تا ۱۰ ساله در یک مرحله انتقالی بین دو مرحله قرار دارند و اَشکالی از تفکر هر دو مرحله را از خود بروز می دهند.
تفکر اخلاقی واقع نگر
...
wikifeqh: نقد_دیدگاه_اخلاقی_پیاژه