نقاشی فضای باز ( انگلیسی: En plein air ) یا به تعبیر دیگر، نقاشی هوا، یک عبارت با اقتباس از معادل فرانسوی به معنی باز ( به طور کامل و جامع، هوای باز ) است. به طور کلی یک فُرم از نقاشی امپرسیونیست فرانسه در قرن نوزدهم میلادی است. نشان دادن نور و حالت جاهای بدون سقف و فضاهای باز به خصوص برای توصیف عمل نقاشی خارج از منزل نیز نامیده می شود. نقش کشیدن از اجسام یا آنچه را که چشم به شکل واقعی آن می بیند از ایده های اصلی این هنر است که در آن، یک طرح به روش باز تولید شرایط بصری واقعی در زمان نشان داده می شود. برای کار در این شیوه و فُرم از نقاشی، باید یک نگاه از پیش تعیین شده از اجسام یا مناظر در فضای باز ایجاد گردد.
قبل از قرن نوزدهم، هنرمندان رنگ های خود را از رنگدانه های خام ترکیب می کردند که اغلب خود را با استفاده از رسانه های مختلف آسیاب می کردند. این باعث شده بود تا قابلیت حمل و نقل نامناسب باشد و بیشتر فعالیت های نقاشی محدود به استودیو باشد. با این حال، در دهه 1830، مدرسه باربیزون در فرانسه که شامل چارلز - فرانسوا دوبینی و تئودور روسو بود، از تمرین هوای عمومی برای به تصویر کشیدن تغییر ظاهر نور با تغییر شرایط آب و هوایی استفاده کرد.
این وضعیت بعداً در دهه 1800 هنگامی که لوله های رنگ روغن در دسترس قرار گرفت، بهبود یافت، و به نقاشی در فضای باز اجازه داد تا برای هنرمندان بیشتری قابل اجرا باشد، لوله رنگ جمع شونده در سال 1841 توسط پرتره نگار آمریکایی جان جی رند اختراع شد.
در اوایل دهه 1860، چهار نقاش جوان: کلود مونه، پیر آگوست رنوار، آلفرد سیسلی و فردریک بازیل، در حین تحصیل زیر نظر هنرمند آکادمیک چارلز گلیر با یکدیگر آشنا شدند. آنها متوجه شدند که علاقه مشترکی به نقاشی مناظر و زندگی معاصر دارند و اغلب با هم به حومه شهر می رفتند تا در هوای آزاد نقاشی کنند. آن ها دریافتند که می توانند مستقیماً از طبیعت زیر نور خورشید نقاشی کنند و با استفاده از رنگدانه های مصنوعی زنده موجود، شروع به ایجاد شیوه ای سبک تر و روشن تر از نقاشی کردند که رئالیسم گوستاو کوربه و مکتب باربیزون را بیشتر گسترش داد. این تئوری در آغاز کار رادیکال بود، اما در دهه های بعدی قرن نوزدهم، این تئوری در عمل عادی هنری جذب شده بود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفقبل از قرن نوزدهم، هنرمندان رنگ های خود را از رنگدانه های خام ترکیب می کردند که اغلب خود را با استفاده از رسانه های مختلف آسیاب می کردند. این باعث شده بود تا قابلیت حمل و نقل نامناسب باشد و بیشتر فعالیت های نقاشی محدود به استودیو باشد. با این حال، در دهه 1830، مدرسه باربیزون در فرانسه که شامل چارلز - فرانسوا دوبینی و تئودور روسو بود، از تمرین هوای عمومی برای به تصویر کشیدن تغییر ظاهر نور با تغییر شرایط آب و هوایی استفاده کرد.
این وضعیت بعداً در دهه 1800 هنگامی که لوله های رنگ روغن در دسترس قرار گرفت، بهبود یافت، و به نقاشی در فضای باز اجازه داد تا برای هنرمندان بیشتری قابل اجرا باشد، لوله رنگ جمع شونده در سال 1841 توسط پرتره نگار آمریکایی جان جی رند اختراع شد.
در اوایل دهه 1860، چهار نقاش جوان: کلود مونه، پیر آگوست رنوار، آلفرد سیسلی و فردریک بازیل، در حین تحصیل زیر نظر هنرمند آکادمیک چارلز گلیر با یکدیگر آشنا شدند. آنها متوجه شدند که علاقه مشترکی به نقاشی مناظر و زندگی معاصر دارند و اغلب با هم به حومه شهر می رفتند تا در هوای آزاد نقاشی کنند. آن ها دریافتند که می توانند مستقیماً از طبیعت زیر نور خورشید نقاشی کنند و با استفاده از رنگدانه های مصنوعی زنده موجود، شروع به ایجاد شیوه ای سبک تر و روشن تر از نقاشی کردند که رئالیسم گوستاو کوربه و مکتب باربیزون را بیشتر گسترش داد. این تئوری در آغاز کار رادیکال بود، اما در دهه های بعدی قرن نوزدهم، این تئوری در عمل عادی هنری جذب شده بود.
wiki: نقاشی فضای باز