نعمها
لغت نامه دهخدا
نعمةا. [ ن ِ م َ تُل ْ لاه ] ( اِخ ) ابن عبداﷲبن محمدبن حسین الحسینی الجزائری البصری ، ادیب و مدرس و فقیه امامی مذهب است ، به سال 1050 هَ. ق. در قریه صباغیه ازقرای بصره ولادت یافت و در آنجا مقدمات علوم را آموخت سپس به شیراز و اصفهان رفت ، سرانجام به جزائر بازگشت و به سال 1112 در قریه جایدر درگذشت. او راست : زهرالربیع، الانوارالنعمانیة فی معرفة النشاءة الانسانیة، مقصود الانام فی شرح تهذیب الاحکام ، در 12 جلد که غایة المرام در 8 مجلد مختصر آن است ، نورالانوار فی شرح کلام خیر الاخیار، لوامع الانوار فی شرح عیون الاخبار،مقاماة النجاة، فروق اللغة. ( از الاعلام زرکلی ج 9 ص 11 ). رجوع به امل الاَّمل و روضات الجنات ص 728 و مفتاح الکنوز ج 1 ص 199 و الذریعة ج 1 ص 156 و ج 2 ص 368و 446 و ج 3 ص 50 و هدیة العارفین ج 2 ص 497 شود.
نعمةا. [ ن ِ م َ تُل ْ لاه ] ( اِخ ) ابن محمود نخجوانی ، معروف به شیخ علوان ، از عرفای قرن دهم هجری قمری است ،از اهالی نخجوان قفقاز بود و در آقشهر به سال 920 هَ. ق. درگذشت. او راست : الفواتح الالهیة و المفاتح الغیبیة، دو جلد در تفسیر، شرح کتاب گلشن راز، هدایة الاخوان ، در تصوف. ( از الاعلام زرکلی ج 9 ص 12 ). رجوع به کشف الظنون ص 1292 و معجم المطبوعات ص 1849 شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید