نظریه کنترل شاخه ای میان رشته ای از علوم مهندسی و ریاضیات است که به رفتار سیستم های دینامیکی دارای ورودی می پردازد. ورودی اعمال شده به یک سامانه، فرمان یا مرجع نامیده می شود. هنگامی که قرار است یک یا چند خروجی سامانه، مرجع خاصی را در بازه زمان دنبال کنند، یک کنترل کننده ( جبران ساز افزوده شده به سامانه اولیه ) ، ورودی سامانه را به گونه ای دستکاری می کند تا تغییرات مناسب در خروجی سامانه پدید آیند و رفتار سامانه به رفتار مطلوب کاربر نزدیک و نزدیک تر گردد. معمولاً هدف تئوری کنترل یافتن جواب های مناسبی برای اجرای جبران سازی بهینه رفتار سامانه توسط کنترل کننده می باشد، به گونه ای که موجب پایداری سامانه و آرامش خروجی یا خروجی های آن حول یک نقطه کار و عدم نوسان خروجی ها حول این نقطه گردد. در بیشتر مواقع، یک دسته معادلات دیفرانسیل رابطه بین ورودی ها و خروجی های یک سامانه را تعریف می کنند. اگر این دسته معادلات، معادلاتی دیفرانسیل خطی با ضرایب ثابت باشند، می توان با محاسبه تبدیل لاپلاس آن ها یک تابع تبدیل که توصیف کننده رابطه بین ورودی و خروجی های سامانه است، را بدست آورد. اگر دسته معادلات دیفرانسیل غیرخطی باشند ولی جواب معینی داشته باشند می توان با خطی سازی آن ها حول یک نقطه کار و مجدداً محاسبه تبدیل لاپلاس، تابع تبدیل سامانه را بدست آورد. تابع تبدیل که تابع سیستم یا تابع شبکه نیز نامیده می شود، توصیف ریاضی رابطه بین ورودی و خروجی یک جواب خطی تغییرناپذیر با زمان دسته معادلات دیفرانسیل بیان کننده یک سامانه می باشد. یکی از روش های بیان و درک یک سامانه کنترلی نمایش آن با استفاده از نمودار بلوکی است که در آن رابطه بین ورودی ها و خروجی ها و همچنین توابع تبدیل به صورت دیداری بیان می شود.
ابزار و روش های کنترلی که ابتدا از مهندسی و ریاضیات بدست آمدند، به مرور کاربردهای نوینی در عرصه های پیچیده تر مانند علوم اجتماعی و در زمینه هایی ازآن نظیر روان شناسی و جامعه شناسی هم پیدا کرده اند.
منظور از کنترل یک پدیده، دخالت در رفتار آن است، به طوری که، نتایج مطلوب حاصل گردد. این عمل بدین صورت انجام می گردد:
مقدار مورد نظر برای یک سیستم یا همان مقدار مطلوب به عنوان مرجع در نظر گرفته می شود. هنگامیکه یک یا چند تا از خروجی های سیستم باید برای رسیدن به مقدار مطلوب عمل نمایند، کنترلر با دستکاری ورودیها سیستم را ناچار به رسیدن به مقدار مطلوب می نماید. [ ۲]
ابزار و روش های کنترلی که ابتدا از مهندسی و ریاضیات بدست آمدند، به مرور کاربردهای نوینی در عرصه های پیچیده تر مانند علوم اجتماعی و در زمینه هایی ازآن نظیر روان شناسی و جامعه شناسی هم پیدا کرده اند.
منظور از کنترل یک پدیده، دخالت در رفتار آن است، به طوری که، نتایج مطلوب حاصل گردد. این عمل بدین صورت انجام می گردد:
مقدار مورد نظر برای یک سیستم یا همان مقدار مطلوب به عنوان مرجع در نظر گرفته می شود. هنگامیکه یک یا چند تا از خروجی های سیستم باید برای رسیدن به مقدار مطلوب عمل نمایند، کنترلر با دستکاری ورودیها سیستم را ناچار به رسیدن به مقدار مطلوب می نماید. [ ۲]
wiki: نظریه کنترل
نظریه کنترل (جامعه شناسی). نظریه کنترل در جامعه شناسی ( به انگلیسی: ( Control theory ( sociology ) ایده ای است که بر اساس آن، دو نظام کنترل - کنترل های درونی و کنترل های بیرونی - بر خلاف تمایل ما به انحراف عمل می کنند. نظریه کنترل را می توان به عنوان کنترل متمرکز یا غیرمتمرکز یا هیچ کدام طبقه بندی کرد. کنترل متمرکز، کنترل بوروکراسی در نظر گرفته می شود. برخی از انواع کنترل ها مانند کنترل خانواده ترکیبی از کنترل غیرمتمرکز و متمرکز در نظر گرفته می شوند.
کنترل غیرمتمرکز یا کنترل بازار معمولاً از طریق عواملی مانند قیمت، رقابت یا سهم بازار حفظ می شود. کنترل متمرکز مانند کنترل بوروکراتیک معمولاً از طریق تکنیک های اداری یا سلسله مراتبی مانند ایجاد استانداردها یا سیاست ها حفظ می شود. نمونه ای از کنترل مختلط، کنترل قبیله ای است که دارای ویژگی های کنترل متمرکز و غیرمتمرکز است. کنترل مختلط یا کنترل قبیله ای معمولاً با حفظ مجموعه. ای از ارش ها و باورها یا هنجارها و سنت ها حفظ می شود.
نظریه مهار که توسط والتر رکلاس در سال ۱۹۷۳ ارائه شد بیان می کند رفتار توسط محرک های بیرونی ایجاد نمی شود بلکه توسط آن چیزی ایجاد می شود که فرد در هر زمان بیشتر می خواهد. بر اساس نظریه کنترل، نظام های اجتماعی ضعیف تر، بیشتر منجر به رفتار انحرافی می شوند.
نظریه کنترل تأکید می کند چگونه پیوندهای ضعیف بین فرد و جامعه افراد را آزاد می کند تا از هنجارها منحرف شوند یا بر خلاف آنها عمل کنند یا افرادی که پیوندهای ضعیفی دارند درگیر جرم می شوند تا بتوانند سود ببرند یا چیزی به دست آورند که به نفع خودشان است. اینجاست که پیوندهای قوی انحراف را پرهزینه تر می کند. اعمال انحرافی برای افراد جذاب به نظر می رسد ولی پیوندهای اجتماعی بیشتر افراد را از ارتکاب این اعمال بازمی دارد. انحراف نتیجه قرار گرفتن گسترده در موقعیت های اجتماعی خاص است که در آن افراد رفتارهایی را ایجاد می کنند که آنها را جذب می کند تا از تطابق هنجارهای اجتماعی اجتناب کنند. در پیوندهای اجتماعی در نظریه کنترل برای کمک به افراد از دنبال کردن این انحرافات جذاب استفاده می شود.
به باور تراویس هیرشی چون انسان ها موجوداتی خودخواه هستند، بر این اساس تصمیم می گیرند که کدام انتخاب بیشترین سود را به همراه خواهد داشت. یک مثال خوب از نظریه کنترل این است که افراد به سر کار می روند. بیشتر مردم نمی خواهند سر کار بروند ولی می روند تا دستمزد دریافت کنند چون می خواهند غذا، آب، سرپناه و لباس به دست آورند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفکنترل غیرمتمرکز یا کنترل بازار معمولاً از طریق عواملی مانند قیمت، رقابت یا سهم بازار حفظ می شود. کنترل متمرکز مانند کنترل بوروکراتیک معمولاً از طریق تکنیک های اداری یا سلسله مراتبی مانند ایجاد استانداردها یا سیاست ها حفظ می شود. نمونه ای از کنترل مختلط، کنترل قبیله ای است که دارای ویژگی های کنترل متمرکز و غیرمتمرکز است. کنترل مختلط یا کنترل قبیله ای معمولاً با حفظ مجموعه. ای از ارش ها و باورها یا هنجارها و سنت ها حفظ می شود.
نظریه مهار که توسط والتر رکلاس در سال ۱۹۷۳ ارائه شد بیان می کند رفتار توسط محرک های بیرونی ایجاد نمی شود بلکه توسط آن چیزی ایجاد می شود که فرد در هر زمان بیشتر می خواهد. بر اساس نظریه کنترل، نظام های اجتماعی ضعیف تر، بیشتر منجر به رفتار انحرافی می شوند.
نظریه کنترل تأکید می کند چگونه پیوندهای ضعیف بین فرد و جامعه افراد را آزاد می کند تا از هنجارها منحرف شوند یا بر خلاف آنها عمل کنند یا افرادی که پیوندهای ضعیفی دارند درگیر جرم می شوند تا بتوانند سود ببرند یا چیزی به دست آورند که به نفع خودشان است. اینجاست که پیوندهای قوی انحراف را پرهزینه تر می کند. اعمال انحرافی برای افراد جذاب به نظر می رسد ولی پیوندهای اجتماعی بیشتر افراد را از ارتکاب این اعمال بازمی دارد. انحراف نتیجه قرار گرفتن گسترده در موقعیت های اجتماعی خاص است که در آن افراد رفتارهایی را ایجاد می کنند که آنها را جذب می کند تا از تطابق هنجارهای اجتماعی اجتناب کنند. در پیوندهای اجتماعی در نظریه کنترل برای کمک به افراد از دنبال کردن این انحرافات جذاب استفاده می شود.
به باور تراویس هیرشی چون انسان ها موجوداتی خودخواه هستند، بر این اساس تصمیم می گیرند که کدام انتخاب بیشترین سود را به همراه خواهد داشت. یک مثال خوب از نظریه کنترل این است که افراد به سر کار می روند. بیشتر مردم نمی خواهند سر کار بروند ولی می روند تا دستمزد دریافت کنند چون می خواهند غذا، آب، سرپناه و لباس به دست آورند.