نظریه سه مولفه قشربندی ( به انگلیسی: Three - component theory of stratification ) که بیشتر به عنوان قشربندی وبری یا نظام سه طبقه شناخته می شود توسط جامعه شناس آلمانی، ماکس وبر ارائه شد که با طبقه، پایگاه و حزب به عنوان انواع آرمانی متمایز ارتباط دارد. وبر رویکردی چند بعدی برای قشربندی اجتماعی ایجاد کرد که بازتاب متقابل بین ثروت، اعتبار و قدرت است.
طبقه، موقعیت و قدرت نه تنها تأثیر زیادی در حوزه های فردی خود دارند، بلکه تأثیر زیادی بر سایر حوزه ها نیز دارند.
• ثروت: شامل اموالی مانند ساختمان ها، زمین ها، مزارع، خانه ها، کارخانه ها و همچنین سایر دارایی ها – منزلت اقتصادی است.
• پرستیژ: احترامی که به یک شخص یا موقعیت موقعیتی توسط دیگران توجه می شود - منزلت منزلت
• قدرت: توانایی افراد یا گروه ها برای دستیابی به اهدافشان علیرغم مخالفت دیگران - احزاب
از نظر وبر دو بعد اساسی قدرت وجود دارد: تصاحب قدرت و اعمال قدرت.
این مقاله اندکی پیش از جنگ جهانی اول نوشته شد و پس از مرگش در سال 1922 به عنوان بخشی از Wirtschaft und Gesellschaft وبر منتشر شد. [ ۲] در دهه 1940 به انگلیسی به عنوان "Class, Status, Party" ترجمه شد؛[ ۳] با تغییراتی در وبر 1978:926 - 939 تکثیر شد. < /ref> و دوباره به عنوان توزیع قدرت در جامعه: طبقات، Stände، احزاب ترجمه شده است. [ ۴] [ ۵]
به عقیده وبر، توانایی داشتن قدرت از توانایی فرد برای کنترل «منابع اجتماعی» مختلف ناشی می شود. «شیوه توزیع امکان انتقال اموال از حوزه استفاده به عنوان «ثروت» به حوزه «سرمایه» را به صاحبان انحصار می دهد. یعنی کارکرد کارآفرینی و همه فرصت هایی را به آنها می دهد تا به طور مستقیم یا غیرمستقیم در بازده سرمایه سهیم شوند». [ ۶] این منابع می تواند هر چیزی و همه چیز باشد: آنها ممکن است شامل زمین، سرمایه، احترام اجتماعی، قدرت بدنی و دانش فکری باشند.
توانایی اعمال قدرت چندین اشکال مختلف دارد ولی همه شامل این ایده است که آن به معنای توانایی رسیدن به راه خود با دیگران، بدون توجه به توانایی آنها در مقاومت در برابر شما است. "مثلا، اگر به شانس یک فرد برای تحقق اراده خود در برابر دیگری فکر کنیم، منطقی است که باور کنیم وجهه اجتماعی، موقعیت طبقاتی و عضویت فرد در یک گروه سیاسی بر این شانس ها تأثیر خواهد گذاشت. [ ۱] از نظر درک رابطه بین قدرت و قشربندی اجتماعی، وبر با استفاده از چندین مفهوم اصلی، شیوه های مختلفی را نظریه پردازی کرد که در آن جوامع در نظام های سلسله مراتبی سلطه و تبعیت سازماندهی می شوند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفطبقه، موقعیت و قدرت نه تنها تأثیر زیادی در حوزه های فردی خود دارند، بلکه تأثیر زیادی بر سایر حوزه ها نیز دارند.
• ثروت: شامل اموالی مانند ساختمان ها، زمین ها، مزارع، خانه ها، کارخانه ها و همچنین سایر دارایی ها – منزلت اقتصادی است.
• پرستیژ: احترامی که به یک شخص یا موقعیت موقعیتی توسط دیگران توجه می شود - منزلت منزلت
• قدرت: توانایی افراد یا گروه ها برای دستیابی به اهدافشان علیرغم مخالفت دیگران - احزاب
از نظر وبر دو بعد اساسی قدرت وجود دارد: تصاحب قدرت و اعمال قدرت.
این مقاله اندکی پیش از جنگ جهانی اول نوشته شد و پس از مرگش در سال 1922 به عنوان بخشی از Wirtschaft und Gesellschaft وبر منتشر شد. [ ۲] در دهه 1940 به انگلیسی به عنوان "Class, Status, Party" ترجمه شد؛[ ۳] با تغییراتی در وبر 1978:926 - 939 تکثیر شد. < /ref> و دوباره به عنوان توزیع قدرت در جامعه: طبقات، Stände، احزاب ترجمه شده است. [ ۴] [ ۵]
به عقیده وبر، توانایی داشتن قدرت از توانایی فرد برای کنترل «منابع اجتماعی» مختلف ناشی می شود. «شیوه توزیع امکان انتقال اموال از حوزه استفاده به عنوان «ثروت» به حوزه «سرمایه» را به صاحبان انحصار می دهد. یعنی کارکرد کارآفرینی و همه فرصت هایی را به آنها می دهد تا به طور مستقیم یا غیرمستقیم در بازده سرمایه سهیم شوند». [ ۶] این منابع می تواند هر چیزی و همه چیز باشد: آنها ممکن است شامل زمین، سرمایه، احترام اجتماعی، قدرت بدنی و دانش فکری باشند.
توانایی اعمال قدرت چندین اشکال مختلف دارد ولی همه شامل این ایده است که آن به معنای توانایی رسیدن به راه خود با دیگران، بدون توجه به توانایی آنها در مقاومت در برابر شما است. "مثلا، اگر به شانس یک فرد برای تحقق اراده خود در برابر دیگری فکر کنیم، منطقی است که باور کنیم وجهه اجتماعی، موقعیت طبقاتی و عضویت فرد در یک گروه سیاسی بر این شانس ها تأثیر خواهد گذاشت. [ ۱] از نظر درک رابطه بین قدرت و قشربندی اجتماعی، وبر با استفاده از چندین مفهوم اصلی، شیوه های مختلفی را نظریه پردازی کرد که در آن جوامع در نظام های سلسله مراتبی سلطه و تبعیت سازماندهی می شوند.
wiki: نظریه سه مولفه قشربندی