نشان دار

/neSAndAr/

معنی انگلیسی:
marked, [c.p.] prepared

لغت نامه دهخدا

نشان دار. [ ن ِ ] ( نف مرکب ) که علامتی دارد. || علم. سرشناس. که به علامتی نزد همگان معروف است. || مشخص. نمایان. هویدا.
- دروغ نشان دار.

فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱ - دارای علامت دارنده نشانه .

فرهنگ عمید

دارای نشان، دارای علامت.

مترادف ها

symbolic (صفت)
رمزی، کنایه ای، حاکی، دال بر، علامت دار، نشان دار، نمادین، نمادی

marked (صفت)
علامت دار، نشان دار

پیشنهاد کاربران

بپرس