نسبیت خاص

دانشنامه عمومی

نسبیت خاص ( به انگلیسی: ( SR ) Special Relativity ) نظریه ای فیزیکی دربارهٔ اندازه گیری در چارچوب مرجع لخت است که در سال ۱۹۰۵ میلادی توسط آلبرت اینشتین در نوشتاری با نام «درباب الکترودینامیک و حرکت اجسام» مطرح شد. ( مطالعه پدیده ها در تندی های بسیار زیاد و قابل مقایسه با تندی نور ) [ ۱]
گالیلئو گالیله قبلاً چنین اصلی را بیان نموده بود که تمام حرکات یکنواخت نسبی هستند و هیچ حالت سکون مطلق و تعریف شده ای وجود ندارد ( چارچوب مرجع برتر وجود ندارد ) . این اصل امروزه اصل نسبیت گالیله خوانده می شود. انیشتین این اصل را با در نظرگرفتن پدیده سرعت ثابت نور گسترش داد؛ پدیده ای که به تازگی در آزمایش مایکلسون - مورلی مشاهده شده بود. [ ۲] او همچنین بیان نمود که این اصل برای تمام قوانین فیزیک صادق است که در آن زمان شامل قوانین مکانیک و الکترودینامیک می شد. [ ۳] این نظریه پیامدهای گسترده ای دارد که مورد تأیید داده های تجربی قرار گرفته اند[ ۴] و شامل موضوعاتی غیر شهودی همچون انقباض طول، اتساع زمان و نسبیت همزمانی است. او مفهوم کلاسیک بازه زمانی ناوردا برای دو رویداد را با مفهوم ناوردایی بازه فضازمان تعویض کرد. می توان با استفاده از دو اصل نسبیت خاص و ترکیب آن ها با سایر قوانین فیزیک به هم ارزی جرم و انرژی بر طبق اصل هم ارزی جرم و انرژی ( E = mc² ) رسید که c در آن برابر با سرعت نور در خلأ است. [ ۵] [ ۶] پیش بینی های نسبیت خاص با مکانیک نیوتنی در قلمرو مشترکشان همخوانی دارند. به ویژه در مورد سرعتهایی که از سرعت نور بسیار کوچکتر هستند. تأثیر نسبیت خاص هنگام بررسی اجسام در حال حرکت با سرعت های بسیار زیاد ( نزدیک به سرعت نور ) قابل توجه می شود؛ بنابراین نظریهٔ نسبیت همان طور که اصل همخوانی فیزیک ایجاب می کند باید نتایج مشاهدات قبلی را به شکل کامل تری بیان کند. مقایسه رابطه بین مکانیک نیوتنی و مکانیک نسبیتی همانند مقایسه بین تبدیلات لورنتس و تبدیلات گالیله است و می توان مطلب فوق را به بیان ریاضی به شکل زیر نمایش داد:
lim c → ∞ ( تبدیلات لورنتس ) = ( تبدیلات گالیله )
البته در نظر داشته باشید که هنگامی که c به سمت بی نهایت میل می کند ( همانگونه که پیش از اثبات متناهی بودن سرعت نور پنداشته می شد ) کسر v/c به سمت صفر می رود. این بدان معناست که تبدیلات لورنتس که اساس نظریهٔ نسبیت خاص هستند در سرعت های بسیار کم نسبت به نور، نتایج یکسانی را با معادلات گالیله که اساس نسبیت نیوتونی هستند به دست می دهند. نظریه نسبیت خاص به ما می گوید که c تنها سرعت یک پدیده مشخص نیست بلکه یکی از ویژگی های بنیادی شیوه ای است که فضا و زمان با یکدیگر به شکل فضا زمان یکپارچه گشته اند. یکی از پیامدهای این نظریه است که ذره ای که جرم لختی دارد هرگز سرعتش به سرعت نور نمی رسد.
عکس نسبیت خاصعکس نسبیت خاصعکس نسبیت خاصعکس نسبیت خاصعکس نسبیت خاصعکس نسبیت خاص
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

فرمول ریاضی اصل هم ارزی جرم و انرژی انشتاین فقط در هندسه دو بُعدی یا مسطح و یا هندسه اقلیدسی اعتبار و حقیقت دارد و نه در هندسه سه بعدی یا فضایی. چرا ؟
زیرا ضریب ثابت تناسب این فرمول ریاضی یعنی c بتوان ۲ در میدان هندسه فضایی باید برابر باشد با ۴ تقسیم بر ۳ ضربدر عدد پی ضربدر c بتوان ۳.
...
[مشاهده متن کامل]

با اقتباس از انشتاین در طی یک آزمایش فکری - خیالی تصور نمائید که یک کیلوگرم از یک عنصر شیمیایی - فیزیکی ظرف مدت یک ثانیه روی سطح یک مربع بطور کامل به انرژی تبدیل شود، آنگاه مساحت آن مربع برابر خواهد بود با c/t بتوان ۲ ( ضلع ضربدر ضلع ) یعنی ۹۰ میلیارد کیلومتر مربع . حال در یک آزمایش فکری و خیالی دیگر تصور نمائید که همان کیلوگرم جرم در یک کره هندسی ظرف یک ثانیه بطور کامل به انرژی تبدیل شود، آنگاه حجم آن کره را با شعاع c/t محاسبه و سپس آنرا با مساحت مربع مقایسه نمایید و از این طریق امتحان کنید که آیا در این دو آزمایش ضریب ثابت تناسب c بتوان ۲ خواهد بود یا نه.
یک آزمایش فکری و خیالی دیگر در جهت تشخیص فرق بین یک مربع انرژی و یک مربع هندسی و محاسبه نسبت مساحت آن دو ، یعنی کشف ضریب ثابت تناسب اصل هم انرژی و هندسه یا فضا.
در یک مربع هندسی کلیه خطوط سطح تک بعدی و راست می باشند، اما در یک مربع انرژی خطوط سطح موجی شکل خواهند بود. حال چگونه می توان بزرگترین موج در مربع انرژی را تعیین کرد و سپس خمیدگی آنرا رفع نمود که از آن طریق بتوان اندازه اضلاع مربع هندسی را تعیین و مساحت آنرا محاسبه نمود ؟
در فکر و خیال سر یک مداد یا یک خودکار را روی یک نقطه در وسط ضلع سمت چپ مربع انرژی قرار دهید و تا گوشه بالایی سمت چپ آنرا حرکت دهید و در آنجا مسیر حرکت را ۹۰ درجه تغییر دهید و حرکت را روی ضلع بالا تا وسط آن ادامه دهید و در آن نقطه دوباره مسیر را بطور عمودی خم نمایید و حرکت را بسوی مرکز مربع ادامه دهید و از مرکز عبور کنید و به وسط ضلع پایین برسید و در آنجا مسیر را دوباره بطور افقی تغییر دهید تا به گوشه پائینی و سمت چپ برسید و در آنجا مسیر را دو باره بطور عمودی و به سمت بالا خم نمایید و حرکت را تا وسط ضلع سمت راست ادامه و به پایان برسانید. این موج به شکل یک S دیجیتال خواهد بود یا به شکل یکی از چوب های صلیب شکسته. طول آن سه برابر طول هرکدام از اضلاع مربع خواهد بود. لذا مساحت مربع هندسی برابر می شود با ۹ برابر مساحت مربع انرژی. این آزمایش فکری - خیالی را هم می توان روی دو کره انجام داد ؛ یکی کره انرژی و دیگری کره هندسی و سپس حجم آن دو را با هم مقایسه نمود و مقدار ضریب ثابت تناسب را محاسبه نمود و آنهم از طریق تقسیم حجم هندسی بر حجم انرژی.
در پایان این حقیر با متفکرین و اندیشمندانی که منکر موجود بودن مختصات سه بعدی مرجع در جهان می باشند، هم رای و موافق نمی باشم. از دیدگاه این حقیر نقطه هندسی در مرکز جهان مشمول حال سکون مطلق و جاودانگی می باشد.

نسبیت خاص Special relativity
نظریه آلبرت انیشتین که برپایه این اندیشه است که قوانین علم برای همه ناظران ، صرف نظر از چگونگی حرکتشان و در نبود میدان های گرانشی ، یکسان است .

بپرس