نرگسی

/nargesi/

معنی انگلیسی:
dish of eggs and green vegetables

فرهنگ اسم ها

اسم: نرگسی (دختر) (فارسی) (گل) (تلفظ: nargesi) (فارسی: نرگسي) (انگلیسی: nargesi)
معنی: منسوب به نرگس، نوعی غذا، ( به مجاز ) عشوه به صورت زبان درآوردن معشوق در مقابل عاشق، نوعی پارچه ی لطیف گرانبها، ( در قدیم ) نوعی خورش، در قدیم ) ( به مجاز ) عشوه به صورت زبان درآوردن معشوق در مقابل عاشق
برچسب ها: اسم، اسم با ن، اسم دختر، اسم فارسی، اسم گل

لغت نامه دهخدا

نرگسی. [ ن َ گ ِ ] ( ص نسبی ، اِ ) منسوب به نرگس. ( ناظم الاطباء ). چون نرگس. مانند نرگس. || جنسی از جامه باشد که پوشند. || نوعی از طعام که خورند. ( برهان قاطع ). نوعی طعام است و ظاهر این است که از خاگینه بود، زردی و سفیدی آن را به نرگس تشبیه کرده اند. ( انجمن آرا ) ( از آنندراج ). نام خورشتی است که با تخم مرغ زده و پیاز خوردکرده در روغن سرخ کرده می شود و گاهی اسفناج هم ریخته می شود که از جهت شباهت اجزای آن به نرگس چنان نامیده شده. ( فرهنگ نظام ). بورانی اسفناج که بر روی آن تخم مرغ شکنند و به مجموع ماننده شود به کاسه و گلبرگ های نرگس. گل در چمن. ( یادداشت مؤلف ).
- قلیه نرگسی ؛ آن چنان باشد که بیضه های مرغ را جوش داده پوست دور کرده در قیمه می پیچیده می پزند و به وقت خوردن هر بیضه را از کارد دو نیم کرده می نهند، زردی و سفیدی آن مشابه به گل نرگس می نماید. ( غیاث اللغات ) : و قلیه نرگسی که در وی گوشت و گندنا و نخود و باقلی بود و زرده خایه برافکنند بهترین غذائی است. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
|| قسمی از پلاو. ( غیاث اللغات ). نوعی از پلاو. ( آنندراج ) :
دهد از نرگسی پلاو چون یاد
بود از نظم نرگسی دلشاد.
یحیی کاشی ( از آنندراج ) ( از فرهنگ نظام ).
رشته پولاو چو پا بر سر این سفره نهد
نرگسی در قدمش سیم و زر آرد به نثار.
بسحاق اطعمه.
|| اشاره کردن به چشم از عالم چشمک زدن و به معنی طنز کردن. ( غیاث اللغات ). به معنی زبان برآوردن محبوبان از روی عشوه و ناز و طرب و طنز و طعن و کنایه از ایما و اشاره. ( فرهنگ نظام ) ( از آنندراج ) :
به هنگام تکلم نرگسی های تو را نازم
که آری همچو برگ گل زبان را از دهن بیرون.
باقر کاشی ( از فرهنگ نظام ).
شمعت که سراپای ْ زبان آمده است
از دست زبان خود به جان آمده است
چون شاهد شوخ در میان آمده است
چشمک زن و نرگسی زنان آمده است.
باقر کاشی ( از فرهنگ نظام ).
از آن سر ز بزم چمن وازده
که نرگس بر او نرگسی ها زده.
ملاطغرا ( از فرهنگ نظام ).
در بغل نرگسی زنان شجره
آن نهال سیه دلی ثمره.
شفائی ( از فرهنگ نظام ).
یادآن شوخی که چشمک بر نگاهش می زدم
نرگسی بر گوشه چشم سیاهش می زدم.
ناظم هروی ( از آنندراج ).
بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

ده دهستان ایوان بخش گیلان شهرستان شاه آباد استان پنجم . در ۶ کیلومتری باختر جوی زر ۲ کیلومتری جنوب شوسه شاه آباد به ایلام . دشت سردسیر ۷۵٠ تن سکنه دارد. رودخانه کنگیر آنرا مشروب میسازد. محصولش غله حبوبات لبنیات توتون برنج .
۱ - ( صفت ) منسوب به نرگس .۲ - چشم .یا نرگسی رابستن وفسفسی رابازکردن .بخواب رفتن .۳ - چشمک .۴ - ( اسم ) نوعی پارچه لطیف گرانبهانرگس .۵ - خورشی است که با تخم مرغ زده وپیازخردکرده درروغن سرخ کرده تهیه کنندوگاه در آن اسفناج ریزند. ۶ - نوعی پلو.
دهی است از دهستان ایوان بخش گیلان شهرستان شاه .

فرهنگ معین

( ~. ) (اِ. ) ۱ - یک قسم خوراکی که از اسفناج تفت داده و تخم مرغ درست کنند. ۲ - نوعی پارچة گرانبها.

فرهنگ عمید

خوراکی که از اسفناج، پیاز، تخم مرغ، و روغن تهیه می شود.

گویش مازنی

/nargesi/ شیری که در اثر مرض پستان، خون آلود گردد - چشم عسلی رنگ

دانشنامه عمومی

نرگسی (ایذه). نرگسی ( ایذه ) ، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ایذه در استان خوزستان ایران است.
این روستا در دهستان پیان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۵ نفر ( ۷خانوار ) بوده است.
عکس نرگسی (ایذه)

نرگسی (ایوان). نرگسی یکی از روستاهای استان ایلام است که در دهستان نبوت بخش مرکزیدر 5 کیلومتری شهرستان ایوان واقع شده است . بر اساس آمار جمعیت روستای 400 نفر تخمین زده میشود از روستای نرگسی به عنوان یکی از روستای های 7 بان سیری نام برده میشود. . .
عکس نرگسی (ایوان)

نرگسی (جم). نرگسی یک منطقهٔ مسکونی در ایران است که در دهستان جم واقع شده است. [ ۱] براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، این روستا کمتر از سه خانوار جمعیت داشته است. [ ۲]
عکس نرگسی (جم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

در آشپزی ایرانی، نوعی خاگینه، فراهم آمده از تخم مرغ، اسفناج پاک کرده، و نمک و فلفل. اسفناج را با قطره های آبی که هنگام شستن بر آن مانده است، بر دیگی ریخته بر آتش ملایم می گردانند تا رنگ آن بگردد. باقی ماندۀ آب اسفناج را برمی چینند و در تابۀ کره جوش می ریزند و پس از چند چرخ بر سطح تابه پهن می کنند و روی آن به تعداد تخم مرغ ها با قاشق چال انداخته، تخم مرغ ها را روی چال ها می شکنند. تخم مرغ باید بر آتش ملایم، ببندد. نمک و فلفل را دست آخر، پیش از خوردن، بدان می افزایند.

پیشنهاد کاربران

اسفناج پخته ،
که روی اون،
زرده تخم مرغ،
سرخ میکنن
منطقه تخت کبود نرگسی در دهستان جهانگیری مسجدسلیمان
شامل روستای های آب نرگسی. پاگچ نرگسی. سرگچ نرگسی . گندم ریز. گندمزار. لیله*چم خلیله* - دگه مشکی.
مراد آباد. نی پاره. علی جمعه. گزستان . گلستان. سلریان. سر او نرگسی. . . . .
...
[مشاهده متن کامل]

محل سکونت ایل منجزی بهداروند
روستاهای آب نرگسی. آب نرگسی نصیر.
سراب نرگسی. نرگسی سور. در دهستان توه بزان
مسجدسلیمان

بپرس