نبرد گذرگاه آب دره. نبرد گذرگاه آب دره، نبردی است که در سال ۱۵۱۱ در جایی به نام آب درّه ( پنجشیر کنونی افغانستان ) بین ازبکان و بابر تیموری رخ داد.
نبرد با پیروزی بی چون وچرای تیموریان به پایان رسید بابر توانست فرارود را دوباره به دست آورد و برای مدت کوتاهی همهٔ بخش نیاکانی امپراتوری تیموری را دوباره یکپارچه سازد.
محمد شیبانی نامـــوَر به شیبک خان، خانات بخارا را پایه گذاری کرده بود و در نبردهای نظامی خود چنان توانمند و کامیاب بود که سمرقند، هرات و بخارا را از چیرگی دودمان تیموریان بیرون کشید.
او خراسان را نیز گرفت، ولی در سال ۱۵۰۱ شاه اسماعیل صفوی ، بنیادگذار امپراتوری صفوی را تهدیدی جدی یافت و تصمیم گرفت با این تهدید رویارویی کند و به سمت مرو به راه افتاد که در آنجا سپاهش در کمین ایرانیان قرار گرفت.
نزدیکِ ۱۷۰۰۰ قزلباش به یک نیروی برتر ازبک به تعداد ۲۸۰۰۰ تن کمین زدند و شکست شان دادند. فرمانروای ازبکان، محمد شیبانی نیز دستگیر و کشته شد.
وقتی خبر شکست خان آنها به ازبک های بخارا و سمرقند رسید، نتیجه شوک و ترس بود.
آن دسته از مغولانی که از محمد شیبانی پشتیبانی کرده بودند و اکنون در خراسان مستقر بودند راهی قندوز شدند.
خبر این رویدادهای تازه در کابل به بابر رسید. او بی درنگ تصمیم گرفت تا پادشاهی نیاکان خود را بازپس گیرد.
بابر در زمستان با گذشتن از گذرگاه سخت گذر آب دره، سوی قندوز به راه افتاد. او عید فطر، جشن مسلمانان به مناسبت پایان ماه رمضان را در نزدیکی بامیان گذراند. همین که لشکریانش استراحت کردند و زمستان به پایان رسید، سوی حصار شادمان به راه افتاد، آن را گرفت و دو رهبر برجسته ازبک را بیرون کرد: حمزه و مهدی سلطان.
هنگامی که بابر در قندوز بود، سفیری از سوی شاه اسماعیل آمد و خواهر بابر خانزاده بیگم را با هدایای ارزشمند و دوستانه آورد. اینگونه شاه اسماعیل، بابر را به دیدار خواهرش که از سوی محمد شیبانی درگذشته زندانی و وادار به ازدواج شده بود، رساند. شاه اسماعیل صفوی همچنین سرمایهٔ فراوانی از کالاهای تجملی و کمک های نظامی به بابر داد که بابر هم در برابرش پوشش و آداب و آیین ظاهری ایرانیان را پذیرفت. در طی چند سال آینده، بابر و شاه اسماعیل در آغاز در تلاش برای گرفتن بخش هایی از فرارود ( ماوراءالنهر ) در آسیای میانه با یکدیگر همکاری کردند. بابر پیشتر دریافته بود اگرچه به ازبک ها در نبرد مرو شکست سختی بار شده بود، ولی توان و نیرومندی آنها هنوز شکسته نشده بود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفنبرد با پیروزی بی چون وچرای تیموریان به پایان رسید بابر توانست فرارود را دوباره به دست آورد و برای مدت کوتاهی همهٔ بخش نیاکانی امپراتوری تیموری را دوباره یکپارچه سازد.
محمد شیبانی نامـــوَر به شیبک خان، خانات بخارا را پایه گذاری کرده بود و در نبردهای نظامی خود چنان توانمند و کامیاب بود که سمرقند، هرات و بخارا را از چیرگی دودمان تیموریان بیرون کشید.
او خراسان را نیز گرفت، ولی در سال ۱۵۰۱ شاه اسماعیل صفوی ، بنیادگذار امپراتوری صفوی را تهدیدی جدی یافت و تصمیم گرفت با این تهدید رویارویی کند و به سمت مرو به راه افتاد که در آنجا سپاهش در کمین ایرانیان قرار گرفت.
نزدیکِ ۱۷۰۰۰ قزلباش به یک نیروی برتر ازبک به تعداد ۲۸۰۰۰ تن کمین زدند و شکست شان دادند. فرمانروای ازبکان، محمد شیبانی نیز دستگیر و کشته شد.
وقتی خبر شکست خان آنها به ازبک های بخارا و سمرقند رسید، نتیجه شوک و ترس بود.
آن دسته از مغولانی که از محمد شیبانی پشتیبانی کرده بودند و اکنون در خراسان مستقر بودند راهی قندوز شدند.
خبر این رویدادهای تازه در کابل به بابر رسید. او بی درنگ تصمیم گرفت تا پادشاهی نیاکان خود را بازپس گیرد.
بابر در زمستان با گذشتن از گذرگاه سخت گذر آب دره، سوی قندوز به راه افتاد. او عید فطر، جشن مسلمانان به مناسبت پایان ماه رمضان را در نزدیکی بامیان گذراند. همین که لشکریانش استراحت کردند و زمستان به پایان رسید، سوی حصار شادمان به راه افتاد، آن را گرفت و دو رهبر برجسته ازبک را بیرون کرد: حمزه و مهدی سلطان.
هنگامی که بابر در قندوز بود، سفیری از سوی شاه اسماعیل آمد و خواهر بابر خانزاده بیگم را با هدایای ارزشمند و دوستانه آورد. اینگونه شاه اسماعیل، بابر را به دیدار خواهرش که از سوی محمد شیبانی درگذشته زندانی و وادار به ازدواج شده بود، رساند. شاه اسماعیل صفوی همچنین سرمایهٔ فراوانی از کالاهای تجملی و کمک های نظامی به بابر داد که بابر هم در برابرش پوشش و آداب و آیین ظاهری ایرانیان را پذیرفت. در طی چند سال آینده، بابر و شاه اسماعیل در آغاز در تلاش برای گرفتن بخش هایی از فرارود ( ماوراءالنهر ) در آسیای میانه با یکدیگر همکاری کردند. بابر پیشتر دریافته بود اگرچه به ازبک ها در نبرد مرو شکست سختی بار شده بود، ولی توان و نیرومندی آنها هنوز شکسته نشده بود.
wiki: نبرد گذرگاه آب دره