نبرد اسحاق آباد. نبرد اسحاق آباد[ ۲] [ ۱] نام جنگی در سال ۳۲۹ هجری قمری است که میان آل زیار و دو سلسله سامانیان و آل بویه رخ داد. ماکان پسر کاکی، که متحد زیاریان بود، در این نبرد کشته شد. در پی نبرد اسحاق آباد آل زیار برای همیشه قدرت خویش را از دست دادند و پس از این نبرد، به حکومتی محلی تقلیل یافتند.
پس از به حکومت رسیدن وشمگیر دو خاندان سامانیان و بوییان با او وارد جنگ هایی شدند که وشمگیر ابتدا پیروزی هایی در برابرشان یافت. وی با ماکان ( که پیش از این متحد سامانیان بود ) اتحادی در مرزهای شرقی تشکیل داده و قلعه الموت و آذربایجان در مرزهای غربی را فتح کرد. اصفهان نیز میان قلمرو بوییان و زیاریان دست به دست می شد.
در این هنگام سامانیان سپهسالار خود، ابوعلی چغانی، را به گرگان فرستادند تا زیاریان را شکست دهد. ابتدا شهر گرگان توسط ماکان به او تسلیم شد و سپس با نامه نگاری هایی که با دربار بویی داشت، به ری لشکر کشید.
ابوعلی چغانی پس از مصالحه مدتی در گرگان ماند و ویرانی های حاصل از جنگ را بازسازی کرد سپس «ابراهیم بن سیمجور» را به جای خود نشاند. از طرفی عمادالدوله علی بن بویه به چغانی نامه ای نوشته و از او خواست تا با حملهٔ مشترکانه به شهر ری، کار حکومت وشمگیر را یک سره کنند. [ ۳] پس از این اتحاد، در سال ۳۲۹ هجری، [ ۴] چغانی به سمت دامغان و علی بن بویه به سمت ری حرکت کردند. [ ۳] وشمگیر با آگاهی از این اتحاد، لشکریانش را گردآورد و ماکان، که در ساری فرمان می راند، را از طبرستان نزد خود خواند؛ ماکان هم حسن بن فیروزان را جای خویش نشانده و به ری رفت. از سوی دیگر چغانی و علی بویه در نزدیکی ری به هم پیوستند. سرانجام دو لشکر در سال ۳۲۹ قمری به مصاف هم رفتند و در این جنگ ابوعلی چغانی موفق شد قلب سپاه وشمگیر را محاصره کند و در فرصت پیش آمده، ماکان بن کاکی، که در قلب سپاه بود، را کشت.
ماکان به خوبی جنگید. او ۱۴۰۰ سرباز گیل و دیلم در سپاهش داشت که نهایتاً همگی کشته شدند و ۲۰ سرباز تُرک با هم به ماکان حمله کرده و او را کشتند. پدر ابن العمید هم در بین نزدیکان ماکان بود که توسط سامانیان دستگیر شده و به بخارا فرستاده شد و در دربار سامانی از مقربان امیر قرار گرفت و تا پایان عمر آنجا ماند. [ ۱] گویا تیری به سر ماکان خورده و کلاهخودش ره بر سرش دوخت و گروه پیروز، سر او را بریده و با کلاهخود به بخارا فرستادند. [ ۵] پس از پایان جنگ، خبر قتل را با عبارت کوتاه «ماکان فصار کاسمه» بر روی پای کبوتر بستند و به بخارا فرستادند. «ماکان» در عربی به معنای نابود است و معنی تحت اللفظی جمله می شود: «ماکان به نامش رسید»[ ۶]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفپس از به حکومت رسیدن وشمگیر دو خاندان سامانیان و بوییان با او وارد جنگ هایی شدند که وشمگیر ابتدا پیروزی هایی در برابرشان یافت. وی با ماکان ( که پیش از این متحد سامانیان بود ) اتحادی در مرزهای شرقی تشکیل داده و قلعه الموت و آذربایجان در مرزهای غربی را فتح کرد. اصفهان نیز میان قلمرو بوییان و زیاریان دست به دست می شد.
در این هنگام سامانیان سپهسالار خود، ابوعلی چغانی، را به گرگان فرستادند تا زیاریان را شکست دهد. ابتدا شهر گرگان توسط ماکان به او تسلیم شد و سپس با نامه نگاری هایی که با دربار بویی داشت، به ری لشکر کشید.
ابوعلی چغانی پس از مصالحه مدتی در گرگان ماند و ویرانی های حاصل از جنگ را بازسازی کرد سپس «ابراهیم بن سیمجور» را به جای خود نشاند. از طرفی عمادالدوله علی بن بویه به چغانی نامه ای نوشته و از او خواست تا با حملهٔ مشترکانه به شهر ری، کار حکومت وشمگیر را یک سره کنند. [ ۳] پس از این اتحاد، در سال ۳۲۹ هجری، [ ۴] چغانی به سمت دامغان و علی بن بویه به سمت ری حرکت کردند. [ ۳] وشمگیر با آگاهی از این اتحاد، لشکریانش را گردآورد و ماکان، که در ساری فرمان می راند، را از طبرستان نزد خود خواند؛ ماکان هم حسن بن فیروزان را جای خویش نشانده و به ری رفت. از سوی دیگر چغانی و علی بویه در نزدیکی ری به هم پیوستند. سرانجام دو لشکر در سال ۳۲۹ قمری به مصاف هم رفتند و در این جنگ ابوعلی چغانی موفق شد قلب سپاه وشمگیر را محاصره کند و در فرصت پیش آمده، ماکان بن کاکی، که در قلب سپاه بود، را کشت.
ماکان به خوبی جنگید. او ۱۴۰۰ سرباز گیل و دیلم در سپاهش داشت که نهایتاً همگی کشته شدند و ۲۰ سرباز تُرک با هم به ماکان حمله کرده و او را کشتند. پدر ابن العمید هم در بین نزدیکان ماکان بود که توسط سامانیان دستگیر شده و به بخارا فرستاده شد و در دربار سامانی از مقربان امیر قرار گرفت و تا پایان عمر آنجا ماند. [ ۱] گویا تیری به سر ماکان خورده و کلاهخودش ره بر سرش دوخت و گروه پیروز، سر او را بریده و با کلاهخود به بخارا فرستادند. [ ۵] پس از پایان جنگ، خبر قتل را با عبارت کوتاه «ماکان فصار کاسمه» بر روی پای کبوتر بستند و به بخارا فرستادند. «ماکان» در عربی به معنای نابود است و معنی تحت اللفظی جمله می شود: «ماکان به نامش رسید»[ ۶]
wiki: نبرد اسحاق آباد