نبت


مترادف نبت: رستنی، گیاه، نبات

لغت نامه دهخدا

نبت. [ ن َ ] ( ع اِ ) گیاه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( مهذب الاسماء ) ( غیاث اللغات ). نبات. ( اقرب الموارد ).هرچه بروید. ( مهذب الاسماء ). آنچه برویاند آن را خدا. آنچه از رستنیها که از زمین برآید. ( از معجم متن اللغة ). روییدنی. رستنی. نبات. گیاه. گیا :
درزمین گر نیشکر ور خود نی است
ترجمان هر زمین نبت وی است.
مولوی.
که ز اشک چشم او روئید نبت
که چرا اندر جریده ی ْ لاست ثبت.
مولوی.
|| هر چیز نامی [ نموکننده ] اعم از نبات یا حیوان. ( از معجم متن اللغة ). || ( مص ) رستن گیاه. ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). روییدن سبزه. ( از ناظم الاطباء ). برستن گیاه. ( زوزنی ): نبت نبتاً و نباتاً النبات ؛ خرج و ظهر. ( معجم متن اللغة ). دمیدن. روئیدن. رستن. بردمیدن. || رویانیدن زمین گیاه را. ( منتهی الارب ): نبت الارض البقل ؛ رویانید زمین گیاه را. ( ناظم الاطباء ) .

نبة. [ ن َب ْ ب َ ] ( ع اِ ) بوی بد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) روییدن گیاه رستن .۲ - ( مصدر ) رویانیدن زمین گیاه را.۳ - ( اسم ) رویش بالش .۴ - ( اسم ) آنچه که رویدگیاه نبات .یانبت اسنان .( اسم ) پیدایش وروییدن دندانهادردهان .

فرهنگ معین

(نَ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) روییدن گیاه ، رستن . ۲ - (مص م . ) رویانیدن زمین گیاه را. ۳ - (اِمص . ) رویش ، بالش . ۴ - (اِ. ) آن چه که روید، گیاه ، نبات .

فرهنگ عمید

گیاه.

گویش مازنی

/nobet/ نوبت

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۲۶(بار)
نبت و نبات مصدراند و نیز هرچه از زمین روید اعم از درخت و علف، نبات و نبت خوانده می‏شود . سرزمین پاک گیاهش بادن خدا می‏روید. . . چنانکه می‏بینیم نبات در درختان نیز بکار رفته است. * . در لغت آمده «نَبَتَ الْاِنْسانُ نَباتاً: نَمی شَبابُهُ» یعنی جوانیش رویید و جوان شد و نیز آمده:«أَنْبَتَ الْغُلامُ: بَلَغَ مَبْلَغَ الرِجالِ» معنی آیه: خدا او را قبول کرد قبول نیک و او را تربیت کرد تربیت نیک. بعضی گفته‏اند تقدیر آن «فَأَنْبَتَها اِنْباتاً فَنَبَتْ نَباتاً حَسَناً» است و به قول بعضی مصدر مجرد به جای مصدر مزید آمده است. * . این آیه نیز مانند آیه سابق است و می‏رساند که بشر جزء نباتات و روییدنیهااست و مانند آنها نمو و رشد می‏کند به نظر بعضی‏ها «نَباتاً» حال است .

پیشنهاد کاربران

نَبت یعنی آن چه که روید، گیاه، نبات ( نبت و نبات هر دو مصدراند )
مَنبِت هم اسم مکان بر وزن مَفعِل و مشتق از فعل نَبَتَ است و به معنای محل رویش و روییدن است و جمع آن مَنابِت می شود
رویید / رشد کرد

بپرس