[ویکی فقه] ناشناخت گرایان معتقدند که گزاره های اخلاقی غیر شناختی اند و بیانگر شناختی که بتوان آن را تصدیق یا تکذیب کرد نیستند؛ مطابق این دیدگاه مفاهیم اخلاقی بی معنا و غیر قابل تعریفند.
در میان نظریه های مختلف در باب معنا و توجیه مفاهیم و گزاره های اخلاقی دو نظریه طبیعت گرایی و شهودگرایی از جمله نظریه های شناخت گرا به شمار می آیند؛
← طبیعت گرایی
ناشناخت گرایی بر خلاف هر نظریه شناخت گرایی اخلاقی مدعی است که گزاره های اخلاقی غیر شناختی اند و بیانگر هیچ گونه شناختی که بتوان آن را تصدیق یا تکذیب کرد نیستند؛ وقتی می گوئیم « فلانی دروغ گوست» چیزی را اظهار کرده ایم که یا صادق است و یا کاذب ولی وقتی می گوئیم « دروغ گویی عملی نادرست است» اصلا بیانگر چیزی نیست و کاملا بی معناست حتی بیانگر این نیست که گوینده دروغ گویی را بد می داند. مطابق این دیدگاه در واقع مفاهیم اخلاقی بی معنا و غیر قابل تعریفند.
مکاتب ناشناخت گرا
احساس گرایی و توصیه گرایی از جمله نظریه های غیر شناختی اند که مفاهیم اخلاقی را مفاهیمی احساسی، عاطفی و توصیه ای می پندارند و نه مفاهیمی توصیفی و قابل شناخت و ناظر به واقع. مطابق ناشناخت گرایی، گزاره های اخلاقی کارکردی صرفا احساسی یا توصیه ای دارند؛ مثلا کسی که می گوید:« درد می کشم» و کسی که می گوید:«آخ» را در نظر بگیرید؛ شخص اول دردی را که تحمل می کند بیان و ابراز و توصیف می کند و این بیان در صورتی صادق است که واقعا درد بکشد. شخص دوم اصلا چیزی را بیان نمی کند و تنها واژه «آخ» را برای ابراز درد خود به کار می برد. در این جا یک چیز را با دو حالت می توان نشان داد یکی با عمل لفظی و دیگر با عمل غیر لفظی و حالت ظاهری( آخ).
← ناشناخت گرایی احساسی
...
در میان نظریه های مختلف در باب معنا و توجیه مفاهیم و گزاره های اخلاقی دو نظریه طبیعت گرایی و شهودگرایی از جمله نظریه های شناخت گرا به شمار می آیند؛
← طبیعت گرایی
ناشناخت گرایی بر خلاف هر نظریه شناخت گرایی اخلاقی مدعی است که گزاره های اخلاقی غیر شناختی اند و بیانگر هیچ گونه شناختی که بتوان آن را تصدیق یا تکذیب کرد نیستند؛ وقتی می گوئیم « فلانی دروغ گوست» چیزی را اظهار کرده ایم که یا صادق است و یا کاذب ولی وقتی می گوئیم « دروغ گویی عملی نادرست است» اصلا بیانگر چیزی نیست و کاملا بی معناست حتی بیانگر این نیست که گوینده دروغ گویی را بد می داند. مطابق این دیدگاه در واقع مفاهیم اخلاقی بی معنا و غیر قابل تعریفند.
مکاتب ناشناخت گرا
احساس گرایی و توصیه گرایی از جمله نظریه های غیر شناختی اند که مفاهیم اخلاقی را مفاهیمی احساسی، عاطفی و توصیه ای می پندارند و نه مفاهیمی توصیفی و قابل شناخت و ناظر به واقع. مطابق ناشناخت گرایی، گزاره های اخلاقی کارکردی صرفا احساسی یا توصیه ای دارند؛ مثلا کسی که می گوید:« درد می کشم» و کسی که می گوید:«آخ» را در نظر بگیرید؛ شخص اول دردی را که تحمل می کند بیان و ابراز و توصیف می کند و این بیان در صورتی صادق است که واقعا درد بکشد. شخص دوم اصلا چیزی را بیان نمی کند و تنها واژه «آخ» را برای ابراز درد خود به کار می برد. در این جا یک چیز را با دو حالت می توان نشان داد یکی با عمل لفظی و دیگر با عمل غیر لفظی و حالت ظاهری( آخ).
← ناشناخت گرایی احساسی
...
wikifeqh: ناشناخت_گرایی