پاسخ او به ناسخی بازدهی که در ظفر
ناصر رایت حقی ناسخ آیت شری.
خاقانی.
اختر گردون ظلم را ناسخ است اختر حق در صفاتش راسخ است.
مولوی.
|| ( اصطلاح اصول و فقه ) عبارت است از انتهاء حکم شرعی بطریق شرعی که متراخی باشند. ( نفائس الفنون قسم اول ص 142 ). || ( اصطلاح حدیث ) عبارت است از حدیثی که حکم شرعی را که بر او سابق بوده باشد رفع کند. ( نفائس الفنون ). در اصطلاح درایه : حدیثی است نبوی که مدلول آن رفع و ازاله حکم شرعی سابق بر آن باشد و آن حکم رفعشده را منسوخ گویند : بر معرفت تفسیر و تأویل و قیاس و دلیل و ناسخ و منسوخ و صحیح و مطعون اخبار و آثار واقف. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 398 ).ناسخ. [ س ِ ] ( اِ ) پارچه ابریشمین که با رشته های طلا و یا نقره بافته شده باشد. ( ناظم الاطباء ). نسیج. ( اشتینگاس ).
ناسخ. [ س ِ ] ( اِخ ) ( الَ... ) لقب ابوطاهر احمدبن علی بن عمربن سلمان الدقاق ، از راویان حدیث است. رجوع به الانساب سمعانی ص 551 شود.
ناسخ. [ س ِ ] ( اِخ ) امام بخش ( شیخ... ) لکنهوئی متخلص به ناسخ از شاعران قرن سیزدهم هندوستان است. وی به زبان اردو و فارسی هر دو شعر می سروده است. به روایت مؤلف صبح گلشن او را با خواجه حیدرعلی آتش مشاعره و مطارحه ای بوده است ، وی به سال 1354 هَ. ق. درگذشت. از قطعه ای که در تهنیت جلوس محمدعلی شاه پادشاه لکنهو سروده است :
ای سرافراز زمان تاجور کشور هند
رشک دارا و فریدون ، جم و اسکندر هندبیشتر بخوانید ...