نظریه ناسازگاری فرگشتی ( انگلیسی: Evolutionary mismatch ) یا همچنین به عنوان تله فرگشتی نیز شناخته می شود، مفهومی در زیست شناسی فرگشتی است که به صفات فرگشت یافته ای گفته می شوند که زمانی سودمند بوده اند اما به دلیل تغییرات محیطی ناسازگارانه شده اند. این ناسازگاری می تواند در انسان و جانداران رخ دهد و اغلب به تغییرات سریع محیطی نسبت داده می شود. نوعی از تغییرات محیطی رایج، پیامد انسان بر محیط زیست است. در زمان های اخیر، انسان ها تأثیر بزرگ، سریع و قابل ردیابی بر محیط زیست داشته اند، بنابراین سناریوهایی را ایجاد می کنند که در آن مشاهده ناسازگاری فرگشتی آسان تر است. سازوکارهای روان شناختی انسان سازگاری هایی هستند که برای پردازش ورودی های محیطی فرگشت یافته و آن ها را به خروجی های رفتاری تبدیل می کنند که به طور متوسط چشم انداز بقا یا تولیدمثل را افزایش می دهند. با این حال، زمینه های مدرن با محیط هایی که با فرگشت سازوکارهای روان شناختی انسان وجود داشت، بسیار متفاوت است. بسیاری از ورودی ها اکنون از نظر کمیت و شدت متفاوت هستند یا دیگر روابط سازگارانه یکسانی ندارند، در نتیجه سازوکارهای زیادی را برای تولید خروجی ناسازگار هدایت می کنند. مطرح شدن نظریه ناسازگاری فرگشتی تحت عنوان تله فرگشتی در اوایل دهه ۱۹۴۰ آغاز شد.
ناسازگاری فرگشتی اکنون به عنوان عاملی اثرگذار بر بسیاری از جنبه های زندگی مدرن انسان شناخته شده است. به عنوان مثال می توان به رژیم غذایی، ورزش، قرار گرفتن در معرض نور، استرس مزمن، محرومیت از خواب، فناوری الکترونیکی، سوء مصرف مواد مخدر، اثر بر بهداشت روانی، بدرفتاری با همسر، تغییرات آب و هوا، نابرابری اجتماعی، سیاست و اقتصاد اشاره کرد. این معضل همچنین پیامدهای زیادی برای سلامت عمومی دارد. برای نمونه در عصر جست وجوی غذا، شکارچیان به ندرت می دانستند وعده غذایی بعدی شان از کجا تهیه می شود. این کمبود مواد غذایی باعث صرفه جویی در مصرف و سوزانده شدن کالری وعده های غذایی پر انرژی به منظور صرفه جویی در انرژی اضافی به عنوان چربی می شود. اکنون که غذا به راحتی در دسترس است، سیستم عصبی که زمانی به مردم کمک می کرد مزایای بقای غذا خوردن ضروری را بشناسند، اکنون به پدیده ای مضر تبدیل شده است زیرا باعث افزایش پرخوری می شود. این امر به ویژه پس از ظهور غذاهای فرآوری شده خطرناک شده است، زیرا محبوبیت غذاهایی که به طور غیرطبیعی سطوح قند و چربی بالایی دارند به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفناسازگاری فرگشتی اکنون به عنوان عاملی اثرگذار بر بسیاری از جنبه های زندگی مدرن انسان شناخته شده است. به عنوان مثال می توان به رژیم غذایی، ورزش، قرار گرفتن در معرض نور، استرس مزمن، محرومیت از خواب، فناوری الکترونیکی، سوء مصرف مواد مخدر، اثر بر بهداشت روانی، بدرفتاری با همسر، تغییرات آب و هوا، نابرابری اجتماعی، سیاست و اقتصاد اشاره کرد. این معضل همچنین پیامدهای زیادی برای سلامت عمومی دارد. برای نمونه در عصر جست وجوی غذا، شکارچیان به ندرت می دانستند وعده غذایی بعدی شان از کجا تهیه می شود. این کمبود مواد غذایی باعث صرفه جویی در مصرف و سوزانده شدن کالری وعده های غذایی پر انرژی به منظور صرفه جویی در انرژی اضافی به عنوان چربی می شود. اکنون که غذا به راحتی در دسترس است، سیستم عصبی که زمانی به مردم کمک می کرد مزایای بقای غذا خوردن ضروری را بشناسند، اکنون به پدیده ای مضر تبدیل شده است زیرا باعث افزایش پرخوری می شود. این امر به ویژه پس از ظهور غذاهای فرآوری شده خطرناک شده است، زیرا محبوبیت غذاهایی که به طور غیرطبیعی سطوح قند و چربی بالایی دارند به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.
wiki: ناسازگاری فرگشتی